در گفتوگویی که با مهدی آذرپندار، دبیر سیونهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران داشتیم، او ضمن تاکید بر سیاست و پایبندی بر بحث تنوع ژانری در این دوره، وعده داد بخشی از این خروجی را در مراسم اختتامیه و بخش جوایز خواهیم دید و سیاست تشویقی این پازل تکمیل خواهد شد. با نگاهی به فهرست برگزیدگان شاخههای مختلف بخش داستانی، این وعده محقق شده و لحاظ کردن اولویتهای ژانری مشهود است. با توجه به روند طیشده از زمان انتشار فراخوان تا روز پایانی و اهدای جوایز، بهترین گزینه برای گفتوگو درباره این موضوع، مصاحبه با روحا… سهرابی، کارگردان تلویزیون و سینما، مدیرکل اداره نظارت بر عرضه و نمایش فیلم و یکی از داوران بخش داستانی بود تا ضمن توضیح درباره داوری و انتخابها، ارزیابی دقیق و کاملی از کلیت جشنواره و کم و کیف برگزاری آن و اینکه چقدر استعدادهای تازه فیلمسازی فیلم کوتاه میتوانند نویدبخش سینمای بلند در آینده باشند، هم ارائه کند.
نکته اول اینکه امسال سطح فیلمها بسیار قابل تامل و قابل دفاع بود. در سالهای قبل هم که فرصتی دست میداد و فیلمهای جشنواره فیلم کوتاه تهران را میدیدم، بعضا با تماشای آثار فیلمسازان غافلگیر میشدم اما واقعا و بدون اغراق امسال این غافلگیری بیشتر از دورههای قبل بود و از هر سه یا حتی دو فیلم، یک فیلم آن غافلگیری خیلی بزرگ را داشت و از این سطح بالای کیفی، فنی و تکنیکی آثار غافلگیر میشدم. بهجز تسلط جوانان فیلمساز بر تکنیک، در بحث مضمون و محتوا و اشاره به دغدغههای روز و مسائل مهم و اولویتدار جامعه هم عموما فیلمها موفق عمل کردند و تا حد زیادی این دغدغهها را پوشش دادند. شاید فیلمهایی هم بودند که کمی دور از این فضا قرار داشتند و داستانهایشان را در فضای فانتزی و ذهنی روایت میکردند. البته همین هم یک ویژگی مثبت بود و فیلمسازی در این فضا هم یکی از نیازهای امروز عرصه فیلم کوتاه ایران است، چرا که آن تنوع نگاه این سینما را تکمیل میکند. امسال جشنواره فیلم کوتاه تهران به شکل ویژه رویکرد تنوع ژانر را دنبال میکرد و آثاری که در قالب ژانرهایی مشخص تولید شده بودند، حجم بالایی داشتند و فیلمها طی یک فرآیند حساب شده به این سمت رفته و از مضامین و موضوعات و شکلهای معمول روایت و فرمهای کلیشهای و تکراری و روزمره فاصله گرفته بودند. از این جهت فکر میکنم سیونهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران یک سال خاص و متفاوت بود. این دوره به چیزی که ذات سینمای کوتاه است، بسیار نزدیک بود، چون نگاهی که این عرصه میطلبد همین توجه به فضاهای متفاوت و تنوع ژانری و تمرکز تعریف شده و همزمان روی فضای فرم و محتواست. موضوعی که شاید به جرات بتوان گفت ما حتی در سینمای بلند هم از آن دور هستیم و به آن نیاز داریم. لذا از این نظر فکر میکنم این جشنواره و فیلمها و این دوره میتواند جزو دورههایی باشد که نمره قبولی میگیرد و به نظرم در سالهای بعد از این دوره به عنوان یک سال پر از تنوع و ژانر و پر از آثار دارای حرف، صحبت شود.
داوری سختی داشتید؟
داوری خیلی سختی بود، به دلیل اینکه سطح آثار خیلی بالا و خیلی نزدیک به هم بود و فاصله فیلمهای خوب واقعا خیلی مشخص و ویژهای نبود و فاصله بسیار کمی داشتند. همین کار انتخاب بهترین آثار در بخشهای مختلف را بسیار سخت میکرد و ما وقتهایی واقعا باید از بین عالی و عالیتر درباره اثری تصمیم میگرفتیم و اثر برگزیده را انتخاب میکردیم.
چقدر در داوری آثار و اهدای جوایز، پازل تشویقی جشنواره را تکمیل کردید؟
حتما بحث ژانر هم ضریبی در داوریها و انتخابها داشت. البته ما مولفههای خیلی زیادی داشتیم برای اینکه یک اثر را انتخاب کنیم، از مضمون و محتوا گرفته تا خود روایت، قصه، تکنیک و فرم استفاده شده تا اصطلاحا نگاه ویژهای که یک فیلمساز میتواند در فیلم خود ارائه کند تا پرهیز از کلیشه و تکرار و موارد متعدد دیگر. یکی از اولویتها و مولفههای مهم هم روایت فیلمها در قالب و قاعده ژانر بود و مجموع اینها به تصمیمی منجر میشد که به یک فیلم رای خاصی داده شود تا در آرای داوران جزو گزینههای انتخاب باشد. بهرغم هویت مستقل عرصه فیلم کوتاه، اما بخشی یا حتی تعداد زیادی از این فیلمسازان چشماندازی از فعالیت در سینمای بلند و حرفهای دارند و احتمالا هدفشان ساخت فیلمهای سینمایی در آیندهای دور و نزدیک باشد. چقدر این نگاه نو، جسورانه، خلاقانه و تجربهگرایی فیلمسازان جوان و مستعد میتواند پشتوانهای برای سینمای بلند و حرفهای ایران باشد؟ بهویژه با تنوع ژانری آثار این دوره جشنواره، چقدر میتوان به تنوع ژانری سینمای ایران امیدوار و خوشبین بود؟ چون معمولا سینمای ما از ژانر گریزان و پر از فیلمهای تکراری و شبیه هم است. چون سطح آثار این دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران بالا و قابل دفاع بود و فیلمهای ارزشمندی دیدیم، قطعا میتوانیم این امیدواری و خوشبینی را داشته باشیم. البته همیشه معتقدم سینمای کوتاه را ماهو و با هویتی مستقل و فارغ از آلودگی به سینمای بلند باید دید و حمایت کرد اما خواه ناخواه این یک مسیر اولیه و مهم برای ورود فعالان عرصه فیلم کوتاه به عرصه فیلمسازی بلند است. درضمن در تعریفی که دارم، سینمای کوتاه و سینمای بلند را به سینمای غیرحرفهای و سینمای حرفهای تقسیم و تفکیک نمیکنم، چراکه سینمای کوتاه هم در فرمت و قالب خودش به عنوان یک سینمای حرفهای تعریف و شناخته میشود. سینمای بلند هم در قالب و قاعده خودش به عنوان یک سینمای حرفهای تلقی میشود، از اینرو اساسا فکر میکنم تلفیق این دو با هم به عرصه فیلم کوتاه آسیب خواهد زد، چون به هرحال سینمای نحیفتری به حساب میآید و از بودجه کمتری بهرهمند است، به همین دلیل چنانچه این دو عرصه به هم وصل و با هم تلفیق شوند، آن بخشی که ضرر خواهد کرد، همین سینمای کوتاه است. لذا عرصه فیلم کوتاه باید به شکل یک حوزه کاملا مستقل و ویژه دیده و تلقی شود. اولا با این نگاه، جایگاه سینما و فیلم کوتاه حفظ میشود و آلوده به مباحث سینمای بلند نخواهد شد. ثانیا از دل این مسیر، حتما فیلمسازانی به سینمای بلند معرفی میشوند، چون در عرصه فیلم کوتاه، امتحان خود را پس دادهاند و آثار ارزشمند و قابل دفاعی تولید کردند. چه بسا این فیلمسازان با این پشتوانه و تجربیات میتوانند با اعتماد به نفس بیشتری در عرصه فیلم بلند فعالیت کنند؛ بهویژه امیدوارم از دل فیلمسازان همین دوره اخیر جشنواره فیلم کوتاه، چهرههای مستعدی قدم به عرصه فیلم بلند بگذارند و برای ساخت فیلمهایی خوب بلند در آینده روی آنها حساب باز کرد و آنها را پشتوانه سینمای ایران دانست. در خیلی از این آثار، فارغ از بحث هویت مستقل فیلم کوتاه، میتوانستیم تلقی برشهایی از یک فیلم بلند و سینمایی هم داشته باشیم.
حالا که بحث تفکیک و فضای مستقل فیلم کوتاه و فیلم بلند پیش آمد، باید به استفاده از چهرههای مشهور بازیگری در برخی فیلمهای کوتاه هم اشاره کرد که در سالهای اخیر باب شده و نقدهایی را هم به همراه داشته است. فکر نمیکنید این بهرهگیری با ذات و ماهیت تجربهگرا و کمبودجه بودن فیلمهای کوتاه در تضاد باشد و مناسبات این عرصه را به هم بزند؟
نمیخواهم خیلی مطلق در این زمینه اظهارنظر کنم اما ذات فیلم کوتاه ویترینبردار نیست. شاید استفاده از بازیگر چهره و شناخته شده در فیلم کوتاه، نقض غرض باشد. فیلم کوتاه فیلم خلاقیت و لحظه است و اتفاقا با بازیگران ناآشنا و کمتردیده شده، باورپذیرتر میشود و برای مخاطب با غافلگیری همراه است. به شخصه این را به عنوان سلیقه مطرح میکنم و خودم هم در فیلمهای کوتاهم در سالهای قبل از چهره بازیگری استفاده نکردم. اما در این سالها، برخی فیلمسازان فیلم کوتاه بنا به دلایلی و براساس منطقی که در ذهن دارند، این کار را انجام میدهند. اما من فیلمسازان را ترغیب نمیکنم در فیلم کوتاه به این سمت بروند و دوست دارم استعدادهای ناشناخته و کمترشناخته شده را در فیلمهای کوتاه ببینم.
بهترین شکل ممکن، حرف و حدیثهای بیاثر
روحا…سهرابی، درباره استقبال از سی و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بهرغم برخی تحریمها و مخالفخوانیها توضیح میدهد: جشنواره فیلم کوتاه تهران علاقهمندان همیشگی و ثابت قدم خود را دارد و خوشبختانه و خدا را شکر بعضی از این حرف و حدیثها در این دوره، تاثیری روی تعداد مخاطبان و علاقهمندان نداشت، مگر عده محدودی که به هر دلیل فکر میکردند با تحریم جشنواره میتوانند در اجرای این برنامه خللی ایجاد کنند که این اتفاق هم نیفتاد. اتفاقا جشنواره امسال در یک سطح خیلی خوب و در بهترین شکل ممکن برگزار شد و پر از شور و شادابی بود. خودم در تنها شبی که میان داوریها فرصت پیدا کردم به پردیس سینمایی ملت بروم، با استقبال بالای مردم و شلوغی سئانسها مواجه شدم. سالها قبل هم به جشنواره فیلم کوتاه تهران رفته بودم، اگر نگویم جمعیت مخاطبان این دوره بیشتر از آن دوره بود، مطمئنم تعداد حاضران و علاقهمندان کمتر هم نبود. چه بسا فیلمسازانی که تحت برخی فشارها، تهدیدها و تحریکات تصمیم به برگزار نکردن جشنواره گرفته بودند هم، بعد از روزهای ابتدایی در این رویداد حاضر شدند و فکر میکنم همان تعداد انگشتشماری هم که نیامدند اگر دوباره به روز اول و قبل از شروع جشنواره برگردند، احتمال داشت آن تصمیم را نگیرند و تسلیم آن فشارها و تحریکات نشوند. همه دیدند ما در داوریها فارغ از همه این مسائل، تنها خود آثار را قضاوت و سعی کردیم به عادلانهترین شکل ممکن، این جشنواره را به پایان برسانیم.
فهرست برگزیدگان سیو نهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران
برگ زرین تقدیم میشود به …
بخش داستانی
برگ زرین بهترین موسیقی برای فیلم «از اینجا باز شود» بهنام عمران
برگ زرین بهترین گریم برای فیلم «تکهای از تو» امید گلزاده
برگ زرین بهترین طراحی صحنه و لباس برای فیلم «شیهه» ریحانه اسماعیلیان و مینا سلیمی
برگ زرین بهترین طراحی جلوههای ویژه برای فیلم «نوشابه مشکی» حسن نجفیمنش
برگ زرین بهترین بازیگری برای فیلمهای «پذیرایی سیمین» و «تکهای از تو» نازنین احمدی
برگ زرین بهترین فیلمبرداری برای فیلم «تکهای از تو» آرمان فیاض
برگ زرین بهترین تدوین برای فیلم «نوشابه مشکی» علی گورانی
برگ زرین بهترین صدا برای فیلم «۳:۳۳» پژمان راژ و آزاد صادقی
برگ زرین بهترین فیلمنامه اقتباسی «جناکات» عطا مجابی
برگ زرین بهترین فیلمنامه برای فیلم «شیهه» نفیسه زارع و عاطفه صالحی
جایزه ویژه دبیر به دلیل نگاه متفاوت به مسأله زنان در جامعه امروز برای فیلم «وقفه» به کارگردانی مانا پاکسرشت
برگ زرین بهترین کارگردانی فیلم داستانی برای فیلم «نوشابه مشکی» محمد پایدار
جایزه ویژه هیات داوران در بخش کارگردانی فیلم داستانی برای «کرم ابریشم» امیر هنرمند
برگ زرین بهترین فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران برای فیلم «اندروا» امیر پذیرفته و انجمن سینمای جوانان ایران
بهترین فیلم از نگاه مخاطبان برای «نوشابه مشکی» ساخته محمد پایدار با ۱۶۳۲ رای
جایزه ویژه دبیر به دلیل نگاه متفاوت به مسأله زنان در جامعه امروز برای فیلم «وقفه» ساخته مانا پاکسرشت
الوعده وفا
جشنواره فیلم کوتاه تهران چطور به شعار خود عمل کرد؟
اواخر اسفند سال گذشته بود که فراخوان سیونهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران منتشر شد. این جشنواره به عنوان مهمترین و معتبرترین رویداد مرتبط با این حوزه در ایران و یکی از شناختهشدهترین و تاثیرگذارترین جشنوارههای فیلم کوتاه در منطقه و آسیا و حتی جهان است که هرساله با مشارکت و حضور فیلمسازانی از کشورهای مختلف برگزار میشود. اما بیشتر اعتبار این جشنواره، بابت معرفی استعدادهای تازه و نوظهور فیلمسازی است که میتوانند در آینده سینمای ایران حرفهای جدیدی برای گفتن داشته باشند. میراث گرانبهای ۳۸دوره برگزاری این جشنواره، کشف استعدادهای جوان فیلمسازی بود و چه نامهای بسیاری که کارشان را از دفاتر انجمن سینمای جوان در نقاط مختلف و شهرهای دور و نزدیک به پایتخت شروع کردند و حالا از جمله چهرههای نامآشنای فیلمسازی ایران به حساب میآیند. سیونهمین دوره این جشنواره هم با سنگینی این ماترک ارزشمند، کار خود را شروع کرد و به پایان رساند.
نقشه راه
نکته امیدوارکننده دوره سیونهم از همان فراخوان خود را به رخ کشید و نویدبخش برگزاری جشنوارهای پربار و موثر شد. در همان سرچراغی فراخوان به بحث تنوع ژانر اشاره شد و نقشه راه را به فیلمسازان نشان داد، اینکه فیلمهایی که از طریق ژانرهای سینمایی باعث ایجاد تنوع و تکثر در فضای فیلم کوتاه میشوند در این جشنواره از اهمیت ویژهای برخوردار خواهند بود. همچنین توجه به سینمای بومی با تأکید بر خلاقیت و نوآوری در اولویت انتخاب و داوری است.
اشاره به مقوله مهم گونههای مختلف سینمایی، حکایت از یکبررسی و آسیبشناسی دقیق در اتاق فکر جشنواره فیلم کوتاه تهران داشت و بهجز این، انگار ناظر به آینده حرفهای فیلمسازان فیلم کوتاه و سالهای آتی سینمای بلند ایران هم بود. چراکه در سالهای اخیر جشنواره فیلم کوتاه تاحدودی از فضای تجربی و خلاقانه خود دور و متاثر از سایه سنگین فیلمهای بلند و سینمای اجتماعی به ماکت و نمونههای کوچکی از آنها تبدیل شده بود. بنابراین چنین فضایی نیاز جدی به خانه تکانی قالبی، فرمی و تکنیکی داشت و فیلم کوتاه باید به اصل و ماهیت خودش رجوع میکرد و تنوع و گوناگونی روایتها و فیلمها دوباره حرف اول را میزد. درضمن، این مراجعه و تاکید روی تنوع ژانری، سینمای غریبه با ژانر ایران را خجل و شرمنده میکرد و حاوی درسی اساسی هم در این زمینه بود.
از حرف تا عمل
پیرو انتشار فراخوان، باید حرف و شعار به عمل تبدیل میشد. برای همین، فیلمسازان جوان و مستعد در نقاط مختلف کشور و با حمایت سرپرستان و مدیران دفاتر انجمن دست به کار شدند و فیلمهایی در ژانر و قالبهای متفاوت ساختند.
تنوع ژانری را در جشنواره اخیر فیلم کوتاه دیدیم و بهجز آثار بخشهای تجربی، مستند و پویانمایی که در ذات و ماهیت، این تنوع و تکثر قالبی و گونهای را دارند، در بخش داستانی با آثاری در ژانرهای مختلف روبهرو بودیم. وحشت، جنایی، رازآلود و معمایی، کمدی، ماورائی، فانتزی، جنگی و دفاعمقدس و… از جمله گونههایی بودند که فیلمسازان برای روایت قصههای خود سراغ آنها رفتند.
در داوری و انتخابها هم به این تنوع ژانری توجه ویژهای شد و فیلمهایی که علاوه بر مولفهها و استانداردهای لازم در ژانر هم زورآزمایی و تجربه کرده بودند و مهمتر عملکرد بهتری داشتند، موردتشویق قرار گرفتند و موفق به دریافت جایزه شدند.
اندروا که برنده جایزه بهترین فیلم بخش داستانی سینمای ایران شد، اثری بیناژانری در ماورائی، رازآلود و وحشت بود. فیلم نوشابه مشکی که جوایز بهترین کارگردانی فیلم داستانی، بهترین طراحی جلوههای ویژه، بهترین تدوین و بهترین فیلم از نگاه مخاطبان را دریافت کرد و از موفقترین و بهترین فیلمهای این دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران بود، نگاهی کمیک در زیرژانر دفاعمقدس داشت.
از اینجا باز شود که جایزه بهترین موسیقی را به دست آورد، یک کمدی- فانتزی بود. تکهای از تو برنده جوایز بهترین گریم و بهترین بازیگر اثری در ژانر ملودرام بود. فیلم «۳:۳۳» که برنده جایزه بهترین صدا شد، در ژانر وحشت تولید شد که حتی سینمای ایران و فیلمسازان عرصه فیلم بلند هم چندان جسارت ورود به آن را ندارند. جناکات هم که جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی را دریافت کرد، از ژانرهایی چون نوآر، جنایی و فانتزی تغذیه میکرد.
با این مرور اجمالی، پی به تحقق وعده دبیر و سیاستها و شعار سی و نهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران میبریم و به آینده و ادامه این روند امیدوار میشویم. هرچند به نظر میرسد بحث ملاحظات و تقسیم جوایز بین فیلمها و فیلمسازان که معمولا برای جلب رضایت حداکثری صاحبان آثار و عوامل فیلمها در رویدادهایی مثل جشنواره فیلم فجر اتفاق میافتد، در جشنواره فیلم کوتاه هم تکرار شد و در داوری و انتخابها سعی کردند تقریبا دل چند فیلم و فیلمساز را به دست آورند. سیاست تشویقی بدی نیست، اما باید بدانیم وقتی بحث رقابت درمیان است، باید ملاحظات و فارغ از دلخوریها و اعتراضات احتمالی، دایره انتخابها و بهترینها را محدود کرد. برای همین این سؤال پیش میآید که چطور فیلمی جایزه بهترین کارگردانی را دریافت میکند، اما نمیتواند برنده بهترین فیلم باشد؟ پس آن بهترین فیلم را کدام کارگردان ساخته است و آن برنده بهترین کارگردانی چطور صاحب عنوان بهترین میشود وقتی بهترین فیلم را نساخته است؟!
فارغ از این اما و اگرهای مختصر و نگاه با دیده اغماض نسبت به برخی حاضران در این جشنواره که با استانداردهای لازم و موردنظر فاصله داشتند، سیونهمین دوره جشنواره فیلم کوتاه تهران با پایبندی متعهدانه به بحث مهم و حیاتی تنوع ژانر از فراخوان تا مراسم اختتامیه و اهدای جوایز، نمره قبولی میگیرد و میتوان با آسیبشناسی و بررسی دقیق و کارشناسانه جشنواره، گامهای موثرتری را در دورههای بعد انتظار کشید.