شاید در میان فیلمسازان ایرانی علی عطشانی عجیب ترین نمونه باشد. کارگردانی که فیلمهایش معمولا با ستاره ها ساخته شده و بعضا پرداخت دستمزدهای آنچنانی نامتعارف در آنها حاشیه سازبوده؛ ضمن اینکه ساخته هایش از توقیف و ممیزی هم بی نصیب نمانده اند. برای اکران فیلمهایش هم همیشه اما و اگرهایی خودنمایی کرده اند.
با این وصف او همچنان فیلم می سازد و می سازد و حتی فروش پایین فیلمهایش نمی توانند او را از ادامه مسیری که در پیش گرفته بازدارد!
در اواخر دهه ۸۰ «نود میلیون تومان ناقابل!» برای حضوری چند دقیقه ای در «دموکراسی تو روز روشن» به محمدرضاگلزار پرداخت کرد و فیلمی مثل «اقای الف» را با طرح شعار نخستین فیلم سه بعدی ایران می سازد و یا سال ۹۲ «نقش نگار» را با زنده یاد ناصر ملک مطیعی ساخت که مدیران فرهنگی و برخی جریانهای بانفوذ علاقه ای به بازگشتش نداشتند. او با این دست رفتارها نشان داده برای مارکت فیلمهایش فقط در متن توقف نمی کند و علاقه اش به حاشیه سازی و فرامتن شاید حتی بیش از نفس اکران فیلمهایش باشد.
جالب آنکه همیشه هم بودجه ساخت فیلمهایش را پیا می کند و اصولا هنر خوبی هم در متقاعد کردن صاحبان سرمایه برای همکاری دارد. حتی اگر فیلمهایش خیلی واجد بار هنری نباشند و حتی اعلب در گیشه هم جواب رضایت بخشی نگیرند.
با این حال او هرگز از پای نمی نشیند و بزنیم به تخته، فیلم پشت فیلم می سازد! به محاق رفتن فیلمهایش هم خللی در اراده اش ایجاد نمی کند.
جنس خبررسانی درباره پروژه هایش هم بیش از ماهیت خود فیلمها سر و صدا می کنند. نکته ای که ظاهرا مطلوب اوست. تا جایی که تا تصویر او کنار وال کیلمر و به اصطلاح در حال هدایت او دیده نشد، کسی ساخت فیلمی با نام «اولین تولد» را جدی نگرفت! یا خبری که همین اواخر درباره تهیهکنندگی فیلم جدید تونی کی کارگردان مطرح انگلستان از سوی او منتشر شد.
درست مثل خبر جوایز فیلمهایش در جشنواره ها و مراسم هایی با اسامی کمتر شنیده شده و مهجور که مخابره می شود.
امسال از عطشانی «کاتیوشا» اکران شد که دو میلیارد و چهارصد تومان بیشتر نفروخت و یک کمدی درنیامده بود.
او «یادم تو رو فراموش» را بخش جنبی فجر دو سال پیش داشت که احتمالا پیش بینی شده بود به دلیل نگاهش به پرونده شهلا جاهد حاشیه ساز باشد، اما هنوز در حسرت اکران است. عطشانی اما از چهارشنبه هفته جاری فیلم کمدی «پارادایس» را بعد از چهار سال به محاق رفتن روی پرده خواهد داشت. فیلمی که او امید زیادی به فروش بالایش دارد، ولی بعید است اگر نفروشد هم برای او تفاوت چندانی داشته باشد.