مهران مدیری همیشه برای مخاطب عام جذاب بوده و رفتار، صحبتها و واکنشهایش اغلب با استقبال مواجه شده. مردم تمایزی میان مدیری بازیگر و کارگردان با یک شهروند دارای زندگی شخصی قائل نیستند. او هر چه در قالب مونولوگ و پلاتو در برنامه هایش یا در سریالها و فیلمها بگوید، فارغ از ماهیت نمایشی شان تلقی های یکسانی میان افکار عمومی دارند و پای حاضرجوابی و طنازی خودش نوشته می شوند. حالا می خواهد انتقاد از دولت و گرانی در «دورهمی» باشد و یا اعترافات گریان کاراکتر مسعود شصت چی در «مرد هزارچهره»؛ او هر چه می گوید مردم با لبخند طوری به اوضاع شخصی شان ربطش می دهند و از طعنه و کنایه های آشکار یا مستتر در آن لذت می برند. عادل فردوسی پور هم در «نود» تقریباً همین کارکرد را دارد. همین می شود که ساخته های مدیری در جامعه همیشه بازتابهای فرامتنی خاص خودشان را داشته اند. جریان روشنفکری یک جور آنرا آبشخور ایده پردازی و تحلیل قرار می دهد و مردم عادی هم به تناسب دریافت و جنس مطالبه شان جور دیگر. محدودیت سنی هم ندارد. در یک مقطع بچه های مدرسه ای با تبعیت از دعوای برره ای در «شبهای برره» بلوا درست می کنند و جایی دیگر ترکشهایش به مجلس شورای اسلامی هم می خورد.
ایراد اتهام وام گرفتن میلیاردی یا بازخوانی متوسط ترانه قدیمی هایده در کنسرتش هم ذره ای از مقبولیت او نمی کاهد.
او اما در عین استقبال از بازگشتش به عرصه اجرا در تلویزیون با «دورهمی» در سال ۹۵، سال گذشته نتوانست در سینما به آنچه می خواست برد. «ساعت ۵ عصر» یک ابسورد نمادگرایانه ارزیابی شد که با تصور و توقع عموم مردم از دنیای اثار او فاصله داشت. هر چند می شد فروش کمتر از ۱۰ میلیارد این فیلم در سال گذشته را تا حدی به کمرنگ بودن نقش خودش در جلوی دوربین هم ربط داد که مورد پسند سینماروها نبود.
او امسال اما پیشنهاد بازی در دو فیلم را پذیرفت که ظاهرا با توجه به بودجه های چشمگیر آنها، دستمزد سرشاری هم نصیبش شد. «ما همه با هم هستیم» (کمال تبریزی) و «رحمان۱۴۰۰» (منوچهر هادی) دو کمدی بازاری که چشم به گیشه سال ۹۸ دارند، هیچکدام راهی به فجر امسال هم نیافته اند.
این چیزها اما چندان برای مدیری مهم نیست. بعید می دانم او حتی دغدغه ای هم درباره کیفیت دو فیلم مذکور و میزان فروش شان داشته باشد. او همچنان جایگاهش را دارد و چه بسا نزد اذهان عمومی محبوب تر از قبل هم شده باشد.
مدیری این روزها با فاصله گرفتن از دغدغه های سال گذشته خود نسبت به میزان فروش نخستین فیلمش «ساعت ۵ عصر» و نحوه واکنش تماشاگران و دور شدن از فضای «دورهمی»، مشغول کارگردانی سریال ویدئویی «هیولا» است. البته شاید کارش کمی سخت تر هم باشد. او این بار پس از سالها شکراب بودن رابطه اش با پیمان قاسم خانی، در جشن تولد این نویسنده دوست داشتنی همزمان با رونمایی از نامواره این سریال هم با لبخند او را در آغوش می گیرد. قطعا هم حسابی از همفکری با او برای شوخی سازی و اجرای ایده های مشترکشان لذت می برد.
اما مدیری بی تردید حواسش هست همکاری اش با قاسم خانی توقعات را از هر دویشان بالا خواهد برد و هیچ کاستی ای پذیرفته نخواهد شد. «هیولا» محکوم به این است که جمع گسترده ای از تماشاگران دست به جیب شده اش را بخنداند.
هر چند مدیری ظاهراً خیالش از کیفیت کار و شرایط تولید تخت است. چنان که او این روزها در میانه تصویربرداری «هیولا»، با مصطفی احمدی تهیه کننده همراه و بی حاشیه اش در کنسرت بهنام بانی هم دیده می شود.
گرچه در پیش بینی میزان استقبال از «هیولا»، نقش محبوبیت همیشه تضمین شده این هنرمند را نیز نباید فراموش کرد.