«میخواهم یک بار دیگر از طرفداران شگفتانگیزمان تشکر کنم. ما هرگز نمیتوانستیم بدون شما موفق شویم. شما به ما قدرت و نیروی زیادی میدهید.
میخواستم از شما خواهش کنم لطفی به من کنید – شما – حاشیهسازان چه بیرون و چه داخل باشگاه، شما، کسانی که به نوبه خود آبزیرکاه هستند(موذی) و سعی میکنند زمانی که با یک بحران مواجه میشویم ما را متوقف کنند. الان در نور پیدا نشوید(یعنی فردی که اشتباهی انجام میدهد و درخواست بخشش میکند)، تبریک نگویید و وانمود کنید جزئی از خانواده استقلال هستید.
فوتبال، احساس و شور(اشتیاق)، استرس و کشمکش است. شما به شجاعت، شخصیت، خونسردی و کرامت نیاز دارید تا زمانهای دشوار را تحمل کنید. متاسفانه هرکسی این -چیزها- را ندارد.
اگر نمیتوانید در زیر فشار وفادار و درستکار بمانید -فوتبال- برای شما یک ورزش اشتباه است… یک کسبوکار اشتباه!»
با پست اینستاگرامی شفر مطلبمان را آغاز کردیم تا بعد در همین مطلب در جای مناسب به آن رجوع کرده و دربارهاش به صحبت بپردازیم، حالا اما…
استقلال و اختلافات درونی!
از فصل دوازدهم که استقلال با انبوهی از ستارگان لیگی قهرمان شد، حدود پنج فصل سپری میشود و این تیم در همه این سالها هنوز آب خوش از گلویش پایین نرفته است. عدهای ناکامیهای این تیم را به انتخاب مدیران نامناسب(افتخاری و افشارزاده) در سالهای اخیر توسط وزارت ورزش و جوانان مرتبط میدانند و عده دیگر مربیان را مقصر میدانند و معتقدند در این سالها ردای مربیگری بر تن شایستگان هدایت استقلال نبوده و بعضا هم هستند عده قلیلی که مثل خیلی از عوام میگویند آب از سرچشمه گلآلود بوده(با آمدن دولت روحانی روی کار برخیها انتقادها را به دولت وی مرتبط میدانند) و کار خودشان است که این تیم در این سالهای اخیر ناکام مانده است!
با این حال هر کدام از فرضیههای بالا درست باشد، نباید هیچکدام از مشکلاتی که عنوان شد را به اندازه اختلافات درونی در تعیین سرنوشت آبیها موثر و مقصر بدانیم. از دیرباز چندصدایی و چندشقه شدن استقلالیها در ساختارهای مختلف باشگاه از راس هیاتمدیره گرفته تا درون کادرفنی و بین پیشکسوتان باعث شده تا در زمان نتیجه گرفتن، این تیم با دست خود به حاشیه رفته و نتواند آنطور که باید توقع هوادارانش را برطرف کند، چه بسا حتی ماجرای این اختلافات بعد فوت پدر استقلال؛ یعنی منصور پورحیدری نیز رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و به تعبیری دیگر، دیگر بزرگتری نبود تا کوچکترها از شرم وی آب به آسیاب دشمن نریزند.
با این حال چه آن زمانی که رسولی نژادها مدام با مصاحبههای خود برای تیم حاشیهسازی میکردند و این تیم را در آستانه قهرمانی به خاک سیاه مینشاندند و چه امروز که ملکیها و زمانیها همگام با حسن روشنها چنان با تبر به ساقههای خسته استقلال زدند که بعید است این تیم دوباره تا سالها قد علم کند؛ هنوز هم اختلافات درونی بین آبیها بزرگترین عاملی است که اجازه نمیدهد استقلال نتیجه بگیرد!
چرا خطیر بدمن استقلال شد؟
بعد از برکناری منصوریان و آمدن شفر به استقلال، این تیم از لحاظ فنی کمی تا قسمتی زیرورو شده و جان گرفت. هرچند باز هم درنهایت همان جایی که باید(لیگ قهرمانان آسیا) این تیم با شکستی تقریبا مفتضحانه از السد از دور رقابتها کنار رفت.
بعد از تغییر و تحول در بعد فنی، استقلال ابتدای امسال از لحاظ مدیریتی نیز متحول شد و فتحی به جای افتخاری و خطیر به جای توفیقی شروع به کار کردند تا سرنوشت مشترکی در انتظار مردان مدیریتی و فنی استقلال در فصل جاری باشد. اوضاع و احوال تا همین چندی پیش نیز خوب بود و علاوهبر کسب نتایجی مطلوب، مردان مدیریتی و فنی تیم نیز نشان میدادند همسو با یکدیگر فقط به موفقیت استقلال فکر میکنند و لاغیر… و خبری از اختلافات درونی همیشگی نبود تا اینکه شفر در یکی از نشستهای خبری از وجود برخی افراد به زعم خود مزاحم در راستای اهداف و منافع استقلال خبر داد!
قبلا هم نوشتیم که ماجرا از مصاحبه ساناک و اتهاماتی بود که وی علیه خطیر زد آغاز شد تا جایی که معاون استقلال نیز در مقام پاسخگویی مطالبی را مطرح کرد. در ادامه اما شفر زبانههای آتش اختلاف با آقای معاون را بالاتر برده و بعضا در مصاحبههایش کدوار خطیر را مورد نوازش قرار داد. با این حال به نظر میرسید در هفتههای اخیر قضیه اختلاف بین این دو نفر تا حدودی فروکش کرده باشد اما پستی که شفر در اینستاگرامش منتشر کرد(همانی که در ابتدای مطلب به آن اشاره کردیم) دوباره شعلههای اختلاف طرفین را بیشتر کرده تا نشان دهد اختلافات درونی در استقلال همچنان پابرجاست و پایانی بر آن نیست. حال اینکه چرا به یک باره علی خطیر مرد بد داستان استقلال شد را مرور خواهیم کرد… .
«نقلوانتقالات»؛ کلیدواژه اختلاف در استقلال
با خطیر تماس گرفتیم تا دفاعیات او را در قبال گلایههای شفر بشنویم، اما او در دسترس نبود و موفق به گفتوگو با معاون استقلال نشدیم. در این بین نیز برخی رسانههای غیررسمی به نقش خطیر در جذب پاتوسی که این روزها برای پیوستن به استقلال با مشکل مواجه شده، اشاره کرده و تقصیر را برگردن وی انداختهاند. این در حالی است که طی همه این سالها بازیکنی با کیفیت پاتوسی آن هم با این ارزش مالی به صرفه کمتر به فوتبال ایران آمده و چه بسا اگر آییننامه سراسر غلط نقلوانتقالاتی سازمان لیگ نبود بلافاصله باید کارت بازی این هافبک خوشنقش و باکیفیت صادر میشد تا او هم از همان دیدار با پیکان درخشش خود را مانند ایسما آغاز کند.
بعد از اضافه شدن ایسما و منشا و بازی روان استقلال و کسب نتیجه توفانی این تیم مقابل پیکان، مشخص شد که استقلالیها بازیکنان قابلی را جذب کردهاند؛ بازیکنانی که حداقل از لحاظ اسم و رسم از نیومایر و الحاجی گرو به مراتب بالاتر و سرتر هستند و چه بسا در آیندهای نزدیک به مثلث سه خارجی این تیم(منشا، ایسما و پاتوسی) در آسیا و ادامه رقابتهای لیگ عصای دست شفر شده و استقلال را به کورس رقابت برای قهرمانی بازگردانند، البته اگر سنگاندازیها و مانع تراشیهای برخی مسئولان مربوطه در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ برای استقلالی شدن پاتوسی به پایان برسد.
این در حالی است که شفر از برخی اتفاقاتی که در این تیم به وقوع میپیوندد به هیچ وجه خوشحال نیست. یک روز در «فرهیختگان» برای اولین بار از استعفای خطیر به خاطر مشکلات مالی لاینحل در استقلال خبر دادیم و چندی بعد برای اولین بار از صحبتهای شفر رمزگشایی کردیم و گفتیم که مخاطب کنایههای شفر، خطیر هست و تمام! و حالا هم طبق شنیدههای پشتپرده باید عنوان کنیم که کوتاه شدن دست برخیها از ماجرای نقلوانتقالات استقلال و سپرده شدن این امور به آقای معاون باعث شده است تا شفر دوباره شمشیر را برای خطیر از رو ببندد و این در حالی است که بهطور واضح مشخص است بازیکنان جذب شده در برهه کنونی به مراتب باکیفیتتر و بهتر از گرو و نیومایرهایی هستند که پول مفت گرفته و هیچ کارایی هم نداشتهاند.