وقتی علی نصیریان میگوید روی سن رفته تا از یک جوان که جای نوهاش است، تعریف کند و بگوید: «این پسر، همایون غنیزاده آدم بزرگی در سینمای ایران میشود.» حتما او استعدادی شگرف داشته که تا اینجا رسیده است. استعداد هنری و البته گرتهبرداری درست و ژست آوانگارد گرفتن هم اصلا اتفاق بدی نیست. همایون غنیزاده دوست دارد بگوید آدم خاصی است، خب چه ایرادی دارد. این را در تئاترهایش نشان داده و حالا همان کار را در «مسخرهباز» به خوبی در مقام کارگردان به اجرا گذاشته است؛ بازیهای روان و کار فانتزی دشواری که از پسش بر آمده.
غنیزاده میخواهد خاص بودنش را در جمع خبرنگاران و در کنفرانس مطبوعاتی با شوخی و تاکید بر علاقه به شنیدن ستایش دیگران به رخ بکشد، باز هم ایرادی ندارد.
اینکه همیشه دوست داشته روزی فرصت داشته باشد که ایده جذاب مارلون براندو برای فیلم «پدرخوانده» را تکرار کند و اعتراض مدنی انجام دهد، این هم البته ایده خوبی است اما آنچه در عمل این جوان خوشذوق روی سن جشنواره فیلم فجر انجام داد، خوب در نیامد و مسخرهبازی شد از سوی کارگردان «مسخرهباز»!
یک مهاجر افغانستانی عزیز که در ابتدا میگوید برای این کارگردان جوان کار میکند، انتخاب شده برای خواندن دو پیام.
اگر مارلون براندو در زمان خودش، ساشن لیتل فزر را روی صحنه اسکار فرستاد، داشت یک فعال سرخپوست را برای دفاع از یک نابرابری و پدیده تلخ اجتماعی روانه میکرد.
ولی حتی همان تصمیم براندوی بزرگ هم با فریاد و هوشدن این سرخپوست به یک نمونه مطرود بدل شد.
اینجا اما غنیزاده از این دوست مهاجر استفاده ابزاری بدی کرد تا بگوید شهروند درجه یک و دو داریم. که البته بعد همان دوست عزیز که گفت برای این کارگردان کار میکند، حالا اداره کار میتواند پیگیرش شود که اصلا مجوز کار دارد یا برای این حضور بیمجوز، خودش و غنیزاده را میتواند به دردسر بیندازد، ازاین گفت که اوضاعشان شکر خدا از ایران بهتر است و این بار طعنه سختی به حاضران در سالن زده شد.
اینکه تعمدا او کسی را روی صحنه بفرستد که برای خواندن دو نوشته، از رو، این قدر دشواری داشته باشد، فقط تحقیر هیئت داوران یا دبیرش نیست که توهینی به همه حاضران در سالن است؛ از علی نصیریان بزرگ تا نیوشای ۶ ساله «قصر شیرین». بزرگتر از همه توهینی است به خود همایون غنیزاده که فیلمش را از ابتدا برای داوری به جشنواره فجر داده است، در بخش نگاه نو شرکت کرده و بعد این جایزه را برای خود کسر شان میداند.
او اگر میدانسته این جایزه را دوست ندارد و حالش با بردنش خوب نمیشود، به چه دلیلی وقت بقیه را گرفته و فیلمش را برای داوری داده و بعد اینگونه توهینآمیز اعتراضش را بیان میکند؟
دوست خاصمان که وقتی برای گرفتن دومین سیمرغ روی سن آمد و بغض هم داشت، کاش برای رفتار اولیهاش کمی بیشتر فکر میکرد و کاش اقلا حالا که این مسخرهبازی روی سن تمام شده، شهامت عذرخواهی داشته باشد و نه از هیئت داوران که از اهالی سینما برای رفتارش عذر بخواهد که اینگونه قطعا در مسیر بزرگی که علی نصیریان برایش پیش بینی کرد، بهتر گام بر خواهد داشت.