این روزها جشنواره جامجم در تمام رسانههای حقیقی و مجازی ترند شده. جنجالی پردامنهتر از تقریبا اغلب موارد جنجالی و بحرانی صداوسیما در سالهای اخیر که در بدترین شرایط نیز همیشه یک گروه را شاکی میکرد و گروهی دیگر را شادمان و راضی. اما اینبار اتفاقی که رخ داده، چپ و راست و میانه نمیشناسد و اعتماد عمومی را مخدوش کرده. جنجالی که باعث شده برای- شاید- نخستینبار همزمان نام و عکس دو برنامه روی صفحه اول روزنامهها بیاید. مسئولان و مدیران صداوسیما و حتی برخی وزرا درباره سبقت ناگهانی یک برنامه تلویزیونی از برنامهای دیگر به اظهارنظر پرداختهاند. محمدجواد آذریجهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، پست اینستاگرامی درباره جزییات آرای مردمی جشنواره تلویزیونی جامجم منتشر کرد و با مقایسه تصویری از آمار دستکاریشده و واقعی نوشت. جشنوارهای که قرار بوده انتخابهایش براساس آرای مردمی باشد، فعلا متوقف شده. مردم هم با داغ کردن چندین و چند هشتگ مختلف به جشنواره جامجم هجوم آورده و در این بین رأیسازی سازمانیافته انجامشده را نشانی از بیاعتباری تمام رأیگیریها و نظرسنجیهای صداوسیما- تاکنون- عنوان کردهاند. نظرسنجی مخدوشی که چنین وانمود شده که تنها و تنها برای کاستن از هیمنه یکی از محبوبترین مجریان صداوسیما دستخوش اخلال شده. آزاردهندهتر از همه اینها، اما داستان «دیو و دلبر»ی است که درست شده و بهناگاه محمدرضا گلزار شده بدمن ماجرا؛ بیاینکه واقعا خود آن بدبخت نقشی در ماجرا داشته باشد. مگر اینکه باور داشته باشیم، او آگاهانه در بازی کمرنگ کردن عادل فردوسیپور وارد شده باشد که البته تاکنون کوچکترین جملهای از او درباره جلو افتادن و عقبماندن از برنامه نود نشنیده و نخواندهایم!
اما آیا واقعا جشنواره جامجم سزاوار اینهمه موضعگیری و واکنش و بازتاب -مثبت و منفی- هست یا نه؟!
تلویزیون علیه عادل!
رأیگیری جشنواره جامجم در چند رشته مختلف ازجمله سریالهای منتخب، برنامههای شاخص، برنامههای پرمخاطب، بازیگران و مجریان زن و مرد و البته تیتراژ انجام شده و در این بین حواشی رخداده بیشتر در یکی دو رشته مهم بوده است. در بخشهایی چون برنامههای شاخص و البته مجریان؛ با اینکه در بخش سریالها و حتی بازیگران نیز اعتراضات و انتقادات و کنارهگیریهایی را نیز شاهد بودهایم… دعوای اصلی در این میان البته بر سر عادل فردوسیپور است که از همان ابتدای ورود مدیر جوان و تازهکار شبکه سه داستان درگیریهای ایندو سر زبانها بوده و انگار هر اتفاق و اقدامی در شبکه سه تنها و تنها در جهت کاستن از نفوذ عادل و نودش به انجام رسیده است. در مورد جشنواره جامجم و نظرسنجی مربوط به آن نیز این درگیری را بهعینه مشاهده کردیم. جالب اینکه اتفاق پرواکنش دیروز و رأیسازی برای برنامهای که تنها رقیب بالقوه نود فردوسیپور در آرای مردمی میتوانست باشد، تنها اقدام علیه این مجری محبوب- فارغ از تمام انتقادهایی که علیه او وجود داشته و دارد- نبوده است…
عادل که مجری نیست!
اقدام مهمتر علیه عادل فردوسیپور اتفاقا بسیار پیشتر از این ماجرای معروف و در همان نخستین گامها به انجام رسید. جاییکه برای نخستین بار بدعتی در معرفی کاندیداها رخ داد و نام عادل از بین نامزدهای بخش مجریان برتر مرد بیرون کشیده شد و برای اینکه ظاهر ماجرا درست شود، مجریان ورزشی دیگر را نیز به پای عادل سوزاندند و در تصمیمی عجیب اعلام کردند که اصلا مجری ورزشی مجری حساب نمیشود! چنین شد که در بخش مجریان مرد در کنار رشیدپور، علیخانی، رامبد جوان و مهران مدیری؛ حتی نام نیما کرمی و نجمالدین شریعتی هم آمد، اما عادل نه. دلیل این کار نیز از همان ابتدا مشخص بود: تنها برای اینکه مبادا خداینکرده عادل فردوسیپور در این بخش نیز بالاترین رأی را بهدست آورد که در آنصورت دیگر بستن دستوپای او ممکن نمیشود!
من نیستم!
در این بین البته اتفاقات دیگری نیز در این جشنواره رخ داده که زیر سایه جنجالهای مربوط به عادل نادیده ماندهاند. مثلا کنارکشیدن برنامه دورهمی مهران مدیری که عنوان کردند «با توجه به اینکه مجموعه دورهمی در دو سال گذشته توانسته تقریبا تمامی جوایز مردمی و داوری را به خود اختصاص دهد، از شرکت در این نظرسنجی انصراف میدهیم.» مدیری البته درباره جزییات دلایل انصرافش حرفی نزد؛ اما همزمانی این اتفاق با ماجراهای عادل و گلزار بیتردید نشان از نارضایتی مدیری از شرایط دارد…
بهنوش بیبهنوش
بهنوش بختیاری دیگر چهرهای بود که از شرکت در جشنواره جامجم انصراف داد. دلیل او البته متفاوت بود و او که به گفته خودش «دوبار کاندیدا شده و یک بار تندیس بهترین بازیگر زن را برای محله گل و بلبل دریافت کرده بود»، عطای این جایزه را به لقایش بخشید، آنهم بهدلیل فرار از «حسادت»! بهنوش خانم البته برای بردن این جایزه باید با مریم مؤمن، ریما رامینفر، گلچهره سجادیه، مهرانه مهینترابی و لعیا زنگنه رقابت میکرد…
سریالهای جنجالی
بخش سریالها هم البته از جنجال بینصیب نماند. دیروز محسن تنابنده در پستی از نتایج آرای دو سریال پایتخت و بانوی عمارت در جشنواره تلویزیونی جامجم انتقاد کرد: «تو شرایطی نبودم که پست بزارم ولی مگه میذارن؟ تعداد آرای دو سریال رو ببینید، دقیق اندازه هم؟؟ این آمار رو روزنامه جامجم زده و البته اضافهکرده پایتخت ٣٠درصد و عمارت ٢٣ درصد. لطف مردم نه یکبار بلکه بارها شامل حال پایتخت شده و اهالی پایتخت هم همیشه به احترام مردم تلاش کردن، پس دست از تلاش مذبوحانه بردارید و اجازه بدین مردم خودشون انتخاب کنن.»
در اهمیت جامجم
اگر از خورهترین مخاطبان تلویزیون بپرسند که برنده فلان رشته در جشنواره سال گذشته چه کسی بوده؛ یقین بدانید که نخواهد توانست جواب دهد. طبیعی هم هست. جایزهها، حتی اسکار، قابلیت ماندگاری یک اثر یا چهره را ندارند. جوایز تنها به درد بولدکردن بهترینها میخورند و نه ساختن بهترینها.
این امر در تلویزیون بدتر هم هست. اساسا تلویزیون مدیوم جشنواره و جایزه نیست و اغلب برنامههایش تاریخ مصرف دارد. پس دلیل این عطش برنامهها و برنامهسازان برای تبلیغ خود در این جشنواره را نمیدانم. عطش مدیران برای نظرسازی و جهتدهی را هم اصلا! مجری محبوب بیجایزه هم محبوب است و مجری یا هنرمند یا برنامه نامحبوب را هم نمیتوان با هیچ ضربوزوری محبوب کرد.