همایون اسعدیان حسرت این را دارد که فیلمهایی چون «اجاره نشینها»، «گوزنها» و «ناخدا خورشید» را میساخت و معتقد است که به کار بردن واژه تمام شدن برای یک فیلمساز درست نیست.
مدتهاست که در محافل سینمایی بحثی درباره پایان فعالیت فیلمسازان پیشکسوت و باسابقه سینمای ایران به راه افتاده است و برخی معتقدند که این سینماگران بهتر است به فعالیت خود در عرصه فیلمسازی پایان بدهند.
این مسئله موافقان و مخالفان بسیاری دارد، برخی موافق این نظر هستند و برخی هم معتقدند که هر کس حق دارد فیلم بسازد و این تماشاگران و مخاطبان هستند که باید آن را قضاوت کنند.
همایون اسعدیان، کارگردان باسابقه سینمای ایران که مهمان کافه خبر بود، در پاسخ به این پرسش که «آیا دوره فیلمسازان قدیمی تمام شده است و دیگر نباید فیلم بسازند و تماشاگران حق هو کردن فیلمها را دارند یا ندارند»، ب گفت: «آدمها تا زمانی که زنده هستند حق دارند کار کنند و فیلم بسازند، ما نمیتوانیم بگوییم که تمام شدند، مخاطبشان هم حق نپسندیدن دارد. این هو کردن هم مربوط به ما نیست، در فستیوال کن هم هو میکنند، کیارستمی را بابت فیلم «شیرین» در فستیوال ونیز هو کردند.»
او ادامه داد: «من از این مسئله دفاع نمیکنم، من خودم وقتی در جشنواره فیلم فجر در برج میلاد آن واکنشها را درباره فیلمهای کیومرث پوراحمد یا کارگردانان دیگری میدیدم حالم بد میشد. تماشاگر حق دارد قضاوت خود را کند اما لغت تمام شدن را نمیپذیرم چون به نظرم از آن قضاوتهای سریعی است که انجام میدهیم.»
این کارگردان با اشاره به فیلمهای ماندگار کارگردانانی چون مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی و ناصر تقوایی، بیان کرد: «نسل ما و خود من حسرت این را دارم که فیلمی مانند «گوزنها» در کارنامهام باشد، حسرت این را دارم که کاش میتوانستم «ناخدا خورشید» یا فیلمی مانند «اجارهنشینها»ی آقای مهرجویی بسازم. اصلا کاری ندارم که امروز مهرجویی، کیمیایی یا تقوایی چه میسازند، اینها در واقع نه اینکه دین خودشان را به سینمای ایران ادا کرده باشند، بلکه فیلمهایی ساختند که حسرت ماست و همین برای پرونده یک فیلمساز کافی است که یک «قیصر» یا «گوزنها» در کارنامهاش داشته باشد.»
اسعدیان با تاکید بر اینکه حرفه کارگردانی مانند مهندسی نیست، توضیح داد: «قشنگی حرفه ما این است که مهندسی نیست، یک ساختمان نیست که یک بار بسازیم و همه بگویند چقدر خوب است و عین آن را همینطور بسازیم، ما شروع به ساختن یک فیلم میکنیم و قصد داریم که خوب هم بسازیم اما اینکه چه از آب دربیاید را دیگران باید بعدها قضاوت کنند. ممکن است آقای مهرجویی سال آینده یک فیلمی بسازد که همه بگوییم وای، همه فیلمهای قبلی اش را فراموش کنید چون این فیلم اوست. هیچکس نمیتواند بگوید چنین چیزی غیرممکن است. کوروساوا چند فیلم خوب ساخته، جان فورد یا هیچکاک چند فیلم خوب ساختند، چرا راجع به خودمان این صبوری را نداریم؟ پرونده هر فیلمسازی پس از مرگش باید مرور شود چون تا قبل از مرگش هنوز ممکن است فیلم بسازد.»
او همچنین تاکید کرد: «کیومرث پوراحمد خالق «قصههای مجید» است و این برای تمام کارنامه یک فیلمساز کافیست. رمان نویسان بزرگ هم همینطور هستند مگر همه رمانهایشان از نظر کیفیت مثل هم است؟ در ایران مگر مرادی کرمانی محترم همه قصههایش مانند قصههای مجید است؟ یا غلامحسین ساعدی و محمود دولت آبادی قصههایشان یک وزن دارد؟ ما دورهای داشتیم که گفتند شاملو در شعر به آخر خط رسیده، تنها عاشقانههای الکی میسراید و دوره نابودیاش فرا رسیده است اما پس از آن ما یک دهه ۵۰ و ۶۰ درخشان داریم. الان ما میتوانیم درباره احمد شاملو و کارنامهاش حرف بزنیم.»