غیرفوتبالیها و اصولا آنهایی که فوتبال را با ریاضیات و اعداد از راه دور دنبال میکنند از الان پرسپولیس را قهرمان تقریبی لیگ هجدهم میدانند؛ لیگی که یکی از فشردهترین و صدالبته جذابترین در همه ادوار تاریخ لیگ برتر از آب درآمد.
اردیبهشت نحس برای برانکو، تیم خسته و شاید عنوان بهتر؛ خستهکنندهاش، کماکان ادامه دارد. شش بازی در لیگ و آسیا که با دو شکست و چهار تساوی متوالی همراه بوده است. اگر یک نفر، یک ماه قبل، چنین نتایجی را پیشبینی میکرد قطعا خود برانکو هم امیدی به کسب سهیه لیگ قهرمانان سال بعد نداشت، دیگر جام و صدرنشینی و قهرمانی جای خود. البته برخلاف لیگ خودمان، حریفان آسیایی، پرسپولیس را به ته جدول فرستادند و یک هفته زودتر حذفش کردند تا قرمزها بفهمند لزوما رقبا همیشه مهربان نیستند. اما رقبای ایرانی نه تنها مجازاتی برای قرمزها در نظر نگرفتند که اگر معجزه سپاهان در مشهد نبود شاید پرسپولیس با چهارمین مساوی متوالی، حتی جام را هم یک هفته زودتر بالا میبرد. درست در دقایقی که بازی پرسپولیس و ماشینسازی با تساوی یک بر یک در حال پایان بود، چندصد کیلومتر آن طرفتر، جایی در شرقیترین قسمت لیگ، پدیده چنان حملاتی را روی دروازه سپاهان پیریزی میکرد که گل نشدن آن توپها دست کمی از معجزه فوتبالی نداشت. پیام نیازمند به گونهای مانع باخت سنگین تیمش شد که امیر قلعهنویی در پایان بازی اعتراف کرد حق تیمش باخت چهار گله بود نه تساوی یک بر یک. حالا زنگ خطر به صورت جدی برای برانکو و بازیکنان خستهکنندهاش به صدا درآمده و خوشباورانه است که آنها معجزه مشهد را فقط یک اتفاق قلمداد کنند و به تصور کسب یک امتیاز ساده پا به شهر جم بگذارند برای بردن جام.
شرافت جمیها در میان است
آنچه در مشهد و تهران رخ داد یعنی قرار نیست پرسپولیس به سادگی جامی را بالا ببرد. شاید اسم فوتبالی و علمیاش استرس بیش از حد بازیکنان پدیده بود که نمیتوانستند از فاصله چندمتری دروازه نیازمند را باز کنند اما همین استرس طبیعتا هفته بعد سراغ ساق قرمزهای تهران میآید و شاید آنها خاطره نحس ۱۸ سال قبل استقلال در انزلی را به گونهای دیگر زنده کنند. پس خوشباورانه است که کسی تصور کند پرسپولیس فقط یک امتیاز میخواهد و این یک امتیاز در جم روی سینی طلا به آنها داده میشود. شاید مربی و مجموعه مدیریتی پارس جنوبی به اندازه ماشینسازی و زنوزی برای متوقف گردن پرسپولیس انگیزه شخصی نداشته باشند اما پای شرافتشان در میان است و نمیخواهند قدمی کوتاه بگذارند.
بررسی دو قهرمانی عجیب
اولین بار که یک تیم، تنها و تنها به یک امتیاز احتیاج داشت تا اولین قهرمانی لیگ برتر را به نام خودش بزند، استقلال بود با هدایت منصور پورحیدری در انزلی. این سو در تهران پروین و شاگردانش با فجر سپاسی بازی داشتند و منتظر بودند اگر استقلال باخت آنها با برد مقابل فجر جشن قهرمانی برگزار کنند. روز میانه هفته بود. ورزشگاه آزادی به زور ۳۰ هزار هوادار را در دل خود میدید و این یعنی هواداران پرسپولیس هم امیدی به کسب جام نداشتند. استقلال آن روز فریب این جمله از بیخ و بن غلط که «کسب یک امتیاز مقابل تیم پایین جدولی کاری ندارد» را خورد و کار برایش تمام شد. ملوان به مانند پارس جنوبی امروز هیچ انگیزهای برای این بازی خانگی نداشت اما همه لیگ از آنها فوتبال پاک میخواستند و آنها آن روز نشان دادند چون امواج خزر قابل مهار نیستند. ملوان فقط کار خودش را کرد. کاری که آخر همین هفته قطعا پارس در جم انجامش میدهد. آن روز پرسپولیس با یک ضربه کرنر و ضربه سر ابراهیم اسدی برد و قهرمان شد و حالا سپاهان که با واکنشهای باور نکردنی گلرش با یک امتیاز از مشهد به خانه برگشته کار بسیار سادهای را در اصفهان مقابل استقلال خوزستان سقوط کرده پیش رو دارد. سپاهان با معجزه از مشهد، زنده بازگشت و حالا میگوید چرا نباید منتظر معجزه دوم بمانم ؟
تجربه شیرین سپاهان از این وضعیت
موضوع وقتی جالب میشود که بدانید آخرین بار سپاهان در میان ناباوری در شرایطی مشابه همین امروز قهرمان شد. درروز پایانی لیگ چهاردهم دیگر قهرمانی دست سپاهان نبود. آنها هفته آخر مقابل سایپا بازی داشتند و مشابه امروز تنها میبایست می بردند اما باز هم برد برای قهرمان شدنشان کفایت نمیکرد. چرا که در اتفاقی تاریخی و عجیب دو تیم دیگر بودند که هر دو ۵۷ امتیاز داشتند که اگر هر یک میبردند با ۶۰ امتیاز بالاتر از سپاهان جام را از آن خود میکردند اما موضوع وقتی به شکلی تاریخی دراماتیک میشود که بدانید آن دو تیم میبایست با هم بازی میکردند. شانس بزرگ سپاهان این بود که عوض نگرانی در دو بازی، تنها میبایست نگران یک بازی باشد و آرزو کند آن یک دیدار برنده نداشته باشد. تراکتورسازی و نفت تهران در تبریز رودرروی هم قرار گرفتند و در شرایطی که تراکتورسازی با نتیجه سه بر یک پیش بود و تبریز خودش را گرم بالا بردن جام میکرد در شبی عجیب و باورنکردنی بازی با تساوی سه بر سه به پایان رسید و عجیبتر آنکه دو تیم همزمان در دو جای مختلف ایران جشن قهرمانی گرفتند! سپاهان که به درستی از تساوی بازی همزمان مطلع بود با پیروزی دو بر صفر برابر سایپا جشن قهرمانی گرفت و تنها جای کره زمین که نتیجه بازی سپاهان را نمیدانست حاضران در ورزشگاه یادگار امام تبریز بودند. سی دقیقه مربی پرتغالی خود را با بالا انداختند و جشن گرفتند به خیال اینکه بازی سپاهان مساوی شده است. بزرگترین دروغ تاریخ فوتبال که سی دقیقه با احساسات یک ورزشگاه هوادار بدترین بازی ممکن را کرد.
یاداوری برای قرمزها
آن روزها برانکو تازه سرمربی پرسپولیس شده بود و شاید هم تا امروز کسی برایش قصه آن دو قهرمانی عجیب را تعریف نکرده باشد. اما هواداران و بازیکنان فعلی پرسپولیس دست کم سنشان به اتفاق دوم قد میدهد و میدانند اگر یک دقیقه از حالا خودشان را صاحب پوست خرس شکار نشده بدانند، چه خودفریبی بزرگی را مرتکب شدند. اگر وضعیت پرسپولیس مشابه چند ماه قبل بود طبیعتا کمتر کسی احتمال باخت را به مخیلهاش راه میداد اما این تیم در ۲۱ روز سپری شده از اردیبهشت، ۴ بار مساوی کرده و دو بار خارج از خانه طعم شکست را چشیده است. پس این تیم هیچ شباهتی به تیم شکستناپذیر چند ماه قبل و حتی سالهای گذشته ندارد. به واسطه عملکرد وحشتناک ضعیف علیپور در خط حمله و خط میانی قرمزها، آنها حالا در شکنندهترین وضعیت ممکن به سر میبرند. شاید برانکو فقط منتظر همین یک امتیاز باشد تا خانهتکانی بزرگی را در خط میانی و حمله تیمش انجام دهد اما مهم همان یک امتیازی است که پیشتر خیلیها در حسرت صیدش سوختند. شاید نگاه بدبینانه و منفیبافانهای به نظر برسد اما تیمی که در ۶ بازی گذشته (لیگ و آسیا) روی هم رفته تنها ۴ امتیاز کاسب بوده یعنی مجموعهای که در حال سقوط است نه فتح جام. پس فریب موقعیت و اعداد جدول را نخورید، تیمی که با معجزه از مشهد با یک امتیاز برگشت، تنها یک نیمه عجیبترین قهرمانی لیگ را برای خودش تداعی کرده، هنوز نیمه دوم آن مانده و اگر برانکو و تیمش همچنان به دنبال یک امتیاز در جم باشند آن وقت معجزه سپاهان تکمیل میشود. کامبکهای هفته گذشته فوتبال اروپا را فراموش کنید، اینجا ثانیهای غفلت قهرمان را عوض میکند نه تیم صعودکننده به فینال را.