«سرخپوست» با بازی نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و ستاره پسیانی پس از حدود ده روز که از زمان آغاز اکرانش میگذرد با حدود سهمیلیارد و ۳۳۰ میلیون تومان فروش، پس از «ما همه با هم هستیم» و «شبی که ماه کامل شد» در رده سوم فیلمهای اکران عید فطر قرار گرفته است.
فیلم «سرخپوست» دومین ساخته بلند نیما جاویدی است که از ۱۵خرداد در سینماها اکران شده است. این فیلم اولینبار در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد. حالا که تماشاگر دومین فیلم این کارگردان جوان هستیم کمی به عقب رفتیم و به اولین فیلم او که داستانش در یک آپارتمان روایت شد پرداختیم. فیلمی که کاملا متفاوت است با «سرخپوست» که ماجرای گم شدن یک زندانی در زندان و تلاشها برای پیدا کردن او را به تصویر میکشد.
موضوع فیلم «ملبورن» چه بود؟
نیما جاویدی فعالیت در سینما را از سال۸۷ با ساخت فیلمهای کوتاه و مستند آغاز کرد. او در سال۹۳ اولین فیلم بلند سینمایی خود به نام «ملبورن» را با نویسندگی خودش مقابل دوربین برد. جاویدی از پیمان معادی و نگار جواهریان به عنوان بازیگران اصلی فیلمش استفاده کرد. فیلم «ملبورن» داستان زندگی زوجی را نشان میداد که قصد داشتند به ملبورن استرالیا بروند اما در واپسین لحظات، پرستار همسایهشان نوزادی را به آنها سپرد که در نهایت امیرعلی و سارا متوجه شدند، نوزاد مرده است. کشف این معما که آیا کودک از ابتدا مرده بود یا اینکه در خانه امیرعلی و سارا، به دلیل بیتوجهی آنها، از دنیا رفت همهمان را به یاد فیلمهای اصغر فرهادی انداخت و اولین ساخته جاویدی را با واکنشهای بسیاری روبهرو کرد. فیلم «ملبورن» در جشنوارههای متفاوتی هم حضور پیدا کرد و جوایز زیادی دریافت کرد. این فیلم برنده بهترین فیلمنامه از هشتمین جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک، برنده هرم طلایی به عنوان بهترین فیلم از سیوششمین جشنواره بینالمللی فیلم قاهره، برنده جایزه بهترین فیلمنامه و کارگردانی از پنجاهودومین جشنواره فیلم گیخون، برنده جایزه بهترین فیلم از فستیوال آرس لهستان و… شده است. «ملبورن» همچنین در سیودومین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد و نامزد دریافت جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلم شد.
داستان احمد سرخپوست
نیما جاویدی بعد از پنج سال، دومین فیلمش «سرخپوست» را برای حضور در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر، کارگردانی کرد که موفق شد در اختتامیه این دوره از جشنواره، جایزه ویژه هیات داوران را دریافت کند. جاویدی نویسندگی فیلمنامه «سرخپوست» را هم مثل اولین ساختهاش خودش برعهده داشته که داستان آن در یک زندان روایت میشود.
در خلاصه داستان این فیلم آمده: «سال ۱۳۴۷، یک زندان قدیمی در جنوب ایران به دلیل مجاورت با فرودگاه در حال توسعه شهر در حال تخلیه است. سرگرد نعمت جاهد، رئیس زندان به همراه مامورانش در حال انتقال زندانیان به زندان جدیدند…» سرگرد جاهد در روزی ترفیع درجه میگیرد که متوجه میشود یکی از زندانیان به اسم احمد سرخپوست گم شده است. سرگرد جاهد با این اطمینان که او در زندان است، به دنبال احمد میگردد اما موفق نمیشود او را پیدا کند و متوجه میشود مددکار زندان که از قضا به سرگرد علاقهمند است، سعی دارد به احمد کمک کند تا از زندان فرار کند.
جاویدی در دومین فیلمش هم از تم معمایی استفاده کرده است و مدام مخاطب را با خودش در مسیری که مدنظرش است، همراه میکند. این کارگردان برای جدیدترین فیلمش از نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و ستاره پسیانی به عنوان بازیگران اصلی استفاده کرده است. محمدزاده با ظاهری متفاوت در شمایل یک سرگرد مقابل دوربین قرار گرفته و نقشی را ایفا کرده که در چند سال اخیر چنین نقشی را از او ندیدهایم. ما که عادت کردهایم این بازیگر را بیشتر در قالب شخصیتهایی که خیلی زود از کوره درمیروند و پرخاشگر هستند، ببینیم و معمولا به تماشای نقشهای اینچنینیاش روی صندلیهای سینما بنشینیم؛ در فیلم «سرخپوست» با یک نوید محمدزاده بسیار متفاوت روبهرو هستیم. او بازی بسیار کنترل شدهای از خود به نمایش گذاشته که واکنشهایش بیشتر درونیاند تا اینکه نمود بیرونی داشته باشند.
محمدزاده در این فیلم با لباس نظامی، از لحن همیشگیاش فاصله گرفته و قاطع، آرام و شمرده شمرده صبحت میکند و به خوبی توانسته ویژگیهای یک سرگرد پلیسِ جدی که همه از او حساب میبرند را رعایت کند. موهای سفید سرگرد جاهد از دیگر ویژگیهای ظاهری محمدزاده است، او بازیگر نقشی است که از لحاظ سنی هم چندین سال از خودش بزرگتر است. بازی در فیلم «سرخپوست» نامزد شدن محمدزاده در کنار بازیگران دیگر در سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را به همراه داشته است.
در مقابل او پریناز ایزدیار را در «سرخپوست» میبینیم که مددکار زندانیان است. ایزدیار مثل نقشهای قبلیاش در «سرخپوست» هم تقریبا به همان شکل ظاهر شده و بازیِ متفاوتی از خود به نمایش نگذاشته است. ستاره پسیانی هم یکی دیگر از بازیگرانی به حساب میآید که با گریم بسیار متفاوتی در این فیلم به ایفای نقش پرداخته و با لهجه صحبت میکند. پسیانی نقش همسر احمد سرخپوست که همه به دنبالش میگردند را برعهده دارد. فارغ از بازی بازیگران، فیلم «سرخپوست» همچنین از نظر طراحی صحنه بسیار خوب عمل کرده و محسن نصراللهی که طراحی صحنه این فیلم را برعهده داشته، در خلق فضای یک زندان موفق بوده و مخاطب را به یک زندان در اواخر دهه ۴۰ دعوت میکند. نصراللهی همچنین در اختتامیه سیوهفتمین جشنواره فیلم فجر برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه نامزد دریافت جایزه شد. اما نباید فیلمبرداری منحصر به فرد هومن بهمنش را هم نادیده گرفت، او در ثبت قابهای چشمنواز بسیار موفق بوده است.
واکنشها به فیلم «سرخپوست»
فیلم «سرخپوست» در زمان جشنواره فیلم فجر با واکنشهای مختلفی روبهرو شد. یکی از عجیبترین واکنشها به این فیلم، واکنش مسعود فراستی بود که در برنامه «هفت» اعلام کرد: «من امروز یک فیلم خوب دیدم، میخواهم تعلیق همه را به هم زده و به چند نفر که فیلم خوبی ساختند تبریک بگویم، من امروز کاملا از این فیلم تعجب کردم. به نیما جاویدی کارگردان، نوید محمدزاده بازیگر، رامین کوشا آهنگساز و تهیهکننده و عوامل دکور تبریک میگویم.» این اظهار نظرفراستی، منتقدی که کمتر پیش میآید از فیلمی اینچنین تعریف کند، در زمان اکران این فیلم در جشنواره فجر مخاطبان سینما و البته سازندگان «سرخپوست» را شگفتزده کرد.
در میان این واکنشهای مثبت به این فیلم، بعضی هم مثل حسین معززینیا نگاه دیگری به فیلم دارند. معززینیا بعد از اکران فیلم در سینماها، به شیوه داستان آن انتقاد کرده و میگوید از جایی به بعد در فیلم، جاویدی به دور خودش میچرخد و در روایت داستان تقلب میکند. معززینیا در بخشی از نقدش برای فیلم «سرخپوست»، نوشته است: «فیلم «سرخپوست» مطابق معمول بسیاری از فیلمهای سالهای اخیر سینمای ایران ایده خوبی دارد، با همان شروع میکند و در یک سوم ابتدایی امیدوارکننده به نظر میرسد و همچون بسیاری از فیلمهای سالهای اخیر سینمای ایران، به محض تمام شدن جذابیت ایده اولیه، مشخص میشود فیلمنامهنویس آنقدر به همان ایده اطمینان داشته که توانسته سی چهل نفر را همراه کند و حالا همگی دارند ما را مشغول میکنند تا نبینیم قصهای باقی نمانده، فیلم دارد دور خودش میچرخد و با آوردن و بردن شخصیت فرعیهای بیربط، وقت تلف میکند…»
فیلم «سرخپوست» از اواسط خرداد روی پرده سینماها رفته و در جدول فروش فیلمها در جایگاه سوم قرار دارد و توانسته به فروش دو میلیارد و ۱۵۷ میلیون تومان دست پیدا کند.