مهدی غبرایی معتقد است که واگذاری امور به ناشران برجسته تا حدود زیادی میتواند مشکلات این حوزه را بهبود ببخشد. او همچنین میگوید که در شرایط فعلی باید سعه صدر بیشتری نسبت به عرصه نویسندگی و ترجمه شکل بگیرد که البته در دولت آقای روحانی بسیار بهتر شده است.
بازار ترجمه ایران مدتهاست که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند، مشکلاتی که گویا به این زودیها توان رهایی از آن را ندارد. رقابت شدید برای جلب نظر مخاطبان به منظور سود کلان باعث شده است تا برخی از ناشرانی که اول راه هستند، ترجمه آثار خارجی را به مترجمان نه چندان با تجربه و کاربلد واگذار کنند و بدین ترتیب است که دیگر در بازار شاهد ترجمه آثار با کیفیت و خوبی ترجمه همچون گذشته نیستیم.
با این حال برخی از کارشناسان معتقدند که در صورت واگذاری امور بازار کتاب و به طور ویژه ترجمه به ناشران برتر و باسابقه میتوان به این اوضاع آشفته تا حدود زیادی سروسامان بخشید تا شاید کمتر شاهد نازل کیفیت آثار ادبی باشیم؛ از جمله مهدی غبرایی، مترجم پیشکسوتی که آثار مهم ادبی را تا به امروز به فارسی برگردانده است. به همین بهانه با او درباره این اتفاق و ویژگی آثاری که ترجمه کرده است به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
بهبود اوضاع با واگذاری امور ترجمه و نشر به ناشران
مهدی غبرایی درباره نویسندگان و متجرمان ایرانی و مشکلات این حوزه، نظر خود را اینچنین بیان کرد: «کارشناسان حوزه ممیزی گاهی اوقات ایراداتی میگیرند که آزاردهنده است. نویسندگان و مترجمان ایرانی به هزار شکل و گونه خودشان را میپایند تا چیزی ننویسند تا به آنان گیر بدهند. نویسندگان غیر ایرانی مانند هاروکی موراکامی به راحتی مینویسند و هیچ مشکلی هم ندارند. با اینحال ما باید مدام خودمان را حذف کنیم.»
اوضاع نشر و کتاب با دولت آقای روحانی بسیار بهتر شده است. فضا در عین حال بازتر هم شده است؛ اما گاهی اوقات سلیقههای فردی و شخصی در ممیزی شکل میگیرد. انسان با امید زنده است و ما هم همچنان امیدوار هستیم که سعه صدر بیشتری در زمینه ترجمه رمان شکل بگیرد
او ادامه داد: «بنابراین، نویسندگان و مترجمان خودشان را یک دور حذف کردهاند. وقتی که کتاب به وزارتخانه میرود، انتظار داریم این مشکلات درک شود. کسی مثل من که سالها در حال ترجمه هستم، باید دارای شعور تلقی بشوم. من میدانم در کدام جامعه زندگی میکنم. برخی مطالب که با فرهنگ ایرانی همخوانی ندارد، حذف میکنیم. دیگر نباید به ما بگویند چیزهای سادهای را حذف کنیم. نباید ما را اذیت کنند و مدامگیر بدهند. من امیدوار هستم تا فضا بهتر شود. اگر این مسئله به ناشران واگذار شود، قطعا بهتر خواهد بود ولی بحث بسیار طولانی و درازدامنی میطلبد. برخیها قبول نکردند و گروهی دیگر هم قبول کردند.»
این مترجم در ادامه تاکید کرد: «باید نظارت و سانسور برداشته شود. این مسئله باید در اختیار مترجمان و مولفان باشد. اگر مشکلی شکل بگیرد با مراجع قانونی رفع میشود. دادگاه و هیئت منصفهای هم طبق قانون اساسی شکل میگیرد. این موضوع بسیار ایدهآل است ولی در شرایط فعلی باید سعه صدر بیشتری نسبت به ترجمه رمان و نویسندگان شکل بگیرد. در عین حال که ایرادات، اشکالات و مشکلات را در هنگام نقد بیان میکنیم باید جنبههای مثبت را هم بگوییم. گاهی اوقات «نقد» با «خردهگیری» اشتباه میشود. فضای مجوزها، سانسور و کتاب با دولت آقای روحانی بسیار بهتر شده است. فضا در عین حال بازتر هم شده است؛ اما گاهی اوقات سلیقههای فردی و شخصی در ممیزی شکل میگیرد. انسان با امید زنده است و ما هم همچنان امیدوار هستیم که سعه صدر بیشتری در زمینه ترجمه رمان شکل بگیرد.»
ادبیات به سمت آسیا و آفریقا میرود
در سالهای اخیر کتابهای نویسندگان آسیایی شرقی از ژاپن گرفته تا چین بسیار مورد توجه علاقهمندان قرار گرفته است، غبرایی در این باره توضیح داد: «به نظرم، شاید چند سالی یا اصلا دو دههای باشد که ادبیات متعلق به آسیا شده است؛ از خاور نزدیک تا خاور دور. ادبیات به سمت شرق و حتی آفریقا میرود. بسیاری از تنشها و کششها و کوششهای سیاسی و اجتماعی در آسیا و آفریقا در حال جریان است. بازتاب این اتفاقات هم در ادبیات دیده میشود.»
شاید چند سالی یا اصلا دو دههای باشد که ادبیات متعلق به آسیا شده است؛ از خاور نزدیک تا خاور دور. ادبیات به سمت شرق و حتی آفریقا میرود
این روزها کتاب «طاقت زندگی و مرگم نیست» به نویسندگی مو یان با ترجمه غبرایی و سحر قدیمی در نشر ثالث به چاپ رسیده است. مویان (نویسنده چینی) در سال ۲۰۱۲ به خاطر رئالیسم جذاب آثارش که قصههای مردمی و تاریخ را با زمان حال پیوند میدهد، برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
این نویسنده درباره ویژگی آثار مویان گفت: «واقعیت این است که قبل از دست گرفتن کتابهای مویان او را اصلا نمیشناختم. مویان را پس از اینکه برنده جایزه نوبل ادبی شد، شناختم. کتابهایش را سفارش دادم و خواندم. کتابی به نام «ذرت خوشهای» دارد که خوشبختانه به فارسی هم ترجمه شده است. کتاب دیگری هم به نام «طاقت زندگی و مرگم نیست» بود که خوشبختانه ترجمه آن را تمام کردم و در نشر ثالث چاپ شده است.»
او درباره ترجمه انگلیسی و نام اصلی این کتاب توضیح داد: «همانطور که میدانید نام انگلیسی این کتاب «Life and Death Are Wearing Me Out» است. البته میشود آن را اینگونه هم ترجمه کرد: «زندگی و مرگ طاقتم را طاق میکند». من این ترجمه را چرخاندم و چنین شد: «طاقت زندگی و مرگم نیست»، البته ترجمه این کتاب سالها طول کشید که بیشتر به خاطر مشکلات شخصی و بیماری بود. این کتاب را دقیقا پس از دریافت جایزه نوبل مویان آغاز کرده بودم.»
این مترجم با اشاره به سایر آثار نویسندگان شاخص ادبیات جهان، ادامه داد: «کتابهای خالد حسینی و موراکامی را برای ترجمه در دست گرفتم و این کارها باعث طولانی شدن فرایند ترجمه «طاقت زندگی و مرگم نیست» مویان شد. حیفم میآمد تا این کتاب را ول کنم. واقعا داستان جذابی دارد.»