طی همه سالهای اخیر نمونههای کمی از بازیکنان و مربیان خارجی در ذهن اهالی فوتبال باقی مانده که بدون دردسر، چالش و شکایت کارشان با فوتبال ایران تمام شود.
روز گذشته بود که مصاحبه برانکو ایوانکوویچ، سرمربی سابق پرسپولیس و توصیه او به گابریل کالدرون آرژانتینی، سرمربی جدید قرمزهای پایتخت تبدیل به یکی از مهمترین اخبار شد. برانکو در مصاحبهای که از قول او همه جا منتشر شد از این گفته بود که کالدرون از همین حالا به فکر شکایت از پرسپولیس باشد. منظور برانکو موضوع دریافت مطالبات از باشگاهی بود که برایش چهار سال زحمت کشید و بدون یکی اگر نگوییم بهترین، یکی از بهترین پرسپولیسهای تاریخ را ساخت. برانکو اما در نهایت با ناراحتی و بدون فسخ قرارداد و البته به گمان خودش با فسخ یکطرفه قرارداد راهی عربستان شد و هدایت الاهلی این کشور را بر عهده گرفت. قرمزها نیز به دنبال انتخاب سرمربی جدید رفتند و در نهایت هم کالدرون را انتخاب کردند. پرونده مربوط به تسویهحساب با برانکو و دستیارانش اما هنوز باز است و مشخص نیست تا چه زمانی خاطرات خوبی که برانکو با پرسپولیس ساخت باید با چاشنی دعواهای اخیر و مصاحبههای کمتر دیده شده از سوی دو طرف همراه شود. البته که برانکو و دستیارانش درست مثل زمانی که بیشتر از ده ماه حقوق دریافت نکردند، الان هم به سمت رفتاری که اکثر مربیان خارجی در قبال تیمهای ایرانی انجام میدهند، نرفتند. در واقع کمتر مربی خارجی در ایران به کار خودش با یک تیم ایرانی پایان داده و بعدها کار به شکایت کشیده نشده. اتفاقی که هنوز در خصوص برانکو و پرسپولیس رخ نداده و با توجه به شناختی که همه دارند، بعید است رخ بدهد.
موضوع قابل تامل اما این است که چرا اکثر مربیان خارجی بعد از پایان کار خود با تیمهای ایرانی با مسئولان باشگاه به مشکل میخورند؟ اصلا چرا هیچ مربی بدون دردسر، چالش و اختلاف از ایران نمیرود؟ گرچه گاهی اوقات رفتار مربیان هم محکوم شده اما در بیشتر پروندههایی که برای باشگاهها دردسر شده، این مسئولان وقت بودند که کار را به جای باریک کشاندند. از پرداخت نکردن به موقع مطالبات که حق یک مربی است تا قرار دادن بندهای عجیب که به طرف مقابل اجازه دردسر ایجاد کردن در جهت دفاع از حقش را میدهد.
همین حالا اسمهای زیادی در ذهن همه پرسه میزند که پروندههای مربوط به شکایت آنها از باشگاههای ایرانی یا به تازگی و با کلی چالش بسته شده، یا اینکه هنوز باز است. این مورد اتفاقا فقط برای مربیان هم وجود ندارد. در خصوص بازیکنان خارجی که خیلی بیشتر نمونه عجیب و غریب در فوتبال ایران وجود داشته. از تادئو و گولچ در پرسپولیس تا عادل شیحی و پروپئیچ در استقلال. تا به حال اما دردسر مربوط به مربیان خارجی اما به دلیل مدت و مبلغ قراردادشان که معمولا نسبت به بازیکنان بیشتر است زیادتر چالشبرانگیز شده.
هیچکس در این خصوص تردیدی ندارد که اگر از فوتبال حرفهای حرف میزنیم باید برای هر مربی یا هر بازیکن این حق را قائل باشیم که مطالبات خودش را به موقع دریافت کند و اگر هم چنین اتفاقی نیفتاد راهش برای شکایت باز باشد. موضوع مهم اما این است که باشگاههای ما به خصوص استقلال و پرسپولیس چرا ضمن رعایت نکردن احترام شخصیت مقابل که برایشان یک ماه، یک سال یا چند سال زحمت کشیده، این حق را قائل نیستند؟ درست است که سرخابیها تا وقتی زیرنظر وزارت ورزش باشند بودجه خود را از این وزارتخانه دریافت میکنند و همراه با کمک گرفتن از اسپانسر گاهی به سختی میتوانند مطالبات مربوط به خارجیها را پرداخت کنند. با این حال اما باز هم همه مدیران ترجیح میدهند در زمان حضور خودشان برای نگهداشتن انرژی روی سکوها و سوق دادن تیم به سمت قهرمانی دست به هرکاری بزنند. از بستن قراردادهای سنگین تا گذاشتن بندهای مختلف که طرف خارجی مقابل را ترغیب به امضای قرارداد کند. این اتفاقات بدون فکر به اینکه در آینده اگر مطالبات تامین نشود چه بلایی سر باشگاه میآید، رخ میدهند و به همین راحتی میتوانند برای یک تیم چند پرونده باز و دردسرساز در فیفا باز کند.