توماج دانش بهزادی بازیگری که چهره و نام او بیشتر به واسطه هنرنمایی و کسب جوایز در تاتر، شناخته شده، در اولین تجربه فیلم بلند سینمایی خود، نقش یک کارگر شهرداری را ایفا می کند. «نگاه خیره» نام این فیلم به کارگردانی فرزاد خوشدست است که اولین اکرانش را در جشنواره شهر تجربه می کند. به بهانه اکران «نگاه خیره» در جشنواره شهر و آشنایی بیشتر با فیلم، شخصیت و نقش توماج دانش بهزادی با او به گفت و گو نشستیم:
در ابتدا از سابقه و علاقه خود به تاتر بگویید.
-نزدیک ۲۰ سال است که عاشقانه مشغول تاتر هستم، لیسانس بازیگری و فوقلیسانس کارگردانی تاتر دارم و در همه کشورهای اروپایی اجرا داشتم.بهترین بازیگر تاتر فجر و در جشنوارههای معتبر ایران از دانشجویی تا رضوی و فجر و.. خوشبختانه موفق بودم.واقعاً اگر مثل همه جای دنیا،تاتر قدر و ارزش داشت شاید هیچوقتوسوسه نمیشدم به سمت سینما بیایم،در جهان و بازیگری تاتر بودم و سینما خیلی دغدغه من نبوده است.اما کمی بعد و با نگاهی به اطرافم دیدم برای همه دوستان و عزیزان،اتفاقهایعجیبوغریبی در این فضا افتاد پس من هم تصمیم گرفتم در حوزه تصویر نیز خودرا محک بزنم.
قطعاً در این سالها پیشنهادهای مختلفی در قبول بازیگری فیلمهاداشتهاید، چرا اولین حضور شما، فیلم بلند داستانی نگاه خیره و یا کار با آقای فرزاد خوشدست شد؟
-قبلاً فیلم کوتاه کارکرده بودم، اتفاقاً اولین فیلم کوتاهم کاندیدای جشنواره فیلم کوتاه تهران شد.در همین فضاها کار پیشنهاد میشدو نمیپذیرفتم تا فیلمنامه آقای خوشدست به دستم رسید. مطالعه کردم و بسیار خوشم آمد. فیلمنامهای خوب،خصوصاً در شخصیتپردازیها بود و به نظرم در سینمای ایران خاص و قابلبحث آمد.کاراکتر اصلی کارگر کرُدی است که از شهرستان به پایتخت کوچ کرده و اتفاقاتی خاصی را تجربه میکند. شغل عجیب وغریبی دارد و باید با حیوانی به نام سگ سروکله بزند که این بسیار جذاب بود. فیلم به من پیشنهادشده بود، اما کسی با من تماس نمیگرفت. تماس گرفتم و گفتم من این نقش را دوست دارم، نمیخواهید کاری انجام بدهید؟ به نظرم آقای خوشدست دنبال کسی بود که چالش این نقش و ارتباط و هدایت سگ را بپذیرد.خوشبختانه این انگیزه در ایشان هم ایجاد شد، لطف کرد و فرصتی در اختیار من گذاشت که بتوانم این نقش را بازی کنم.علاوه بر آن سابقه آقای خوشدست در مستند هم خیلی برای من مهم بود. حس کردم تجربه، نگاه مستند گونه او در خلق جهان این کارگر کرُد، برای من و نقشم که از فضای متفاوت تاتر آمده، محک خوبی است تا بتوانم در خود را هماهنگ کنم. وقتی این مجموعه عوامل را باهم دیدم به نظرم باید آدم نادانی میبودم که قبول نمیکردم.
بعد از این فیلم در مستند «خط باریک قرمز» همین کارگردان و در نقش خودتان حضور داشتید. نقش شما در نگاه خیره چه ویژگی، تمایز یا شاخصهای دارد؟
-این نقش جوانی است هم سن و سال خودم که تشکیل خانواده داده و فرزندش تازه به دنیا آمده است. چیزی که در این نقش را برایم برجسته کرد، تلاش او بود. تلاش برای جوانی که هیچ پشتوانه فرهنگی ،اقتصادی و … ندارد و جالب اینکه این محیط ، انسان شریفی از او ساخته است.به نظرم تنها دارایی این آدمشرافت است.این انسان شریف وقتی با بحرانی مواجه میشود که دارد عزیزترین داراییاش یعنی خانوادهاش را از دست میدهد چه میکند؟ تا کجا حاضر است مرزهای اخلاقی را زیر پا بگذارد؟ تا کجا حاضر است در این جامعه تلاش کند؟در جامعهای که هر چه نگاه میکند تباه است. آدمهاباهم خیلی خوب نیستند. مناسبات،مناسبات سالمی نیست، آدمی که میخواهد در این مناسبات ناسالم حداقل برای حفظ خانوادهاش سالم بماند. آیا میتواند؟ آیا مجبور است شبیه دیگران بشود؟ چیزی باعث میشود که این آدم تغییر کند؟ این برای من مهمترین دریچهای بود برای ورود به نقش. این حتماً من را بهعنوان جوانی در همین سن و سال قلقلک میدهد.
نکته دیگر این نقش این بود که ازلحاظ طبقاتی این آدم از من خیلی دور است و این خودش دلیلی است که من خودم را محک بزنم و فیلمنامه این کار فیلمنامه سرپایی است.متنی که تمام ویژگیهای آثار حماسی ادبی و هم تراژدی مدرن را همراه دارد.
بعضیاوقات فیلمنامه های خوب و قوی نوشته و بازیگر جذب میشود ولی در پرداخت و ساخت فیلم ،توقع بازیگر و بیننده برآورده نمیشود. شما هم فیلمنامه و نقش را خوانده و بازی کردید. ارجحیت و تفاوتی بر متن و فیلم حس کردید؟
-من آقای خوشدست را نمیشناختم، آنچه باعث شد به قول معروف زلفم را گره بزنم فیلمنامه این کار بود و البته سابقه مستندسازی که از ایشان سراغ داشتم، هر بازیگری وقتی فیلمنامه میخواند انگار دکوپاژ هم میکند. اگر این فیلمنامه را به کس دیگری میدادند که سابقه مستند نداشت شاید جور دیگری دکوپاژ میکرد. من با دکوپاژ ذهنی که داشتم تصورم این بود که میتواند نتیجه عجیبوغریبی داشته باشد.در پروسهای که گذشت با صحبتها و تمرینهایی که داشتیم به نگاه ایشان نزدیکتر شدم و حس کردم نتیجه کار میتواند حتی از فیلمنامه هم بهتر باشد.من تا الان فیلم راندیدم. هیجان دارم این کار را روی پرده سینما ببینم.
در این فیلم بیشتر از چهرهها و هنرپیشههای تاتر استفاده شده است، با توجه به سابقه شما در تاتر، این مسئله در نقش شما کمککننده یا تأثیرگذار است؟ آیا نفع و ضرری برای فیلم یا کارگردانی که از بچههای تاتر استفاده میکند دارد؟
– اصولاً معتقدم سینمای ما اگر واقعاًبه این شعور و رشد و دید درست برسد که به تاتر رجوع کند در چند چیز نفع میبرداول تهیهکننده، چون کارش در زمان کمتری نتیجه میگیرد. خطاها و اشتباهات فیلم پایین میآید. بهجای اینکه برداشتهای زیاددر چند برداشت کارش تمام است.
دو: حتماً به نفع چرخه فرهنگی است. بازیگر تاتر که آموزشدیده، خاک صحنه خورده و .. چرا نباید بیاید نتیجهاش را هم ازنظر مالی ببیند هم فرهنگی؟
سه : به نفع کارگردان هم هست . ضعف بازیگرهای ما که از کارگردانها و فیلمنامهمیآید به علت این است که بازیگرهای ما (نه همه) خیلی بلد نیستند شخصیت نشان بدهند. فقط ری اکشن هستند.درآوردن شخصیت ،کار بازیگر تاتر است. کسی که کار تاتر کرده، حداقل این کار را خوب بلد است.وقتی سراغ تاتری ها برویم بهراحتی برای شخصیتهایمان این اتفاق میافتد.
البته برای من هم راحتتر است جلوی بازیگر تاتر کارکنم چون وقتی باهم حرف میزنیم، جهانمان مشترک است. وقتی درباره شخصیتپردازی حرف میزنیم با آدمی که در کافه انتخابشده یا دوست و فامیل فلانی است فرق میکند. ما حرف هم را میفهمیم و حرف کارگردانها را بهتر. من یاد گرفتم در تاتر تحلیل شخصیت کنم و این به نفع همه است.
وقتی رفتن تاتری ها را به سینما، تلویزیون نگاه میکنم میبینم از نسل جدید و قدیم همه باقدرت ظاهر شدند و میشوند در همین کار تینو صالحی.امین میری، حمیدرضا فلاحی، مرضیه بدرقه ثانی فر و… همه خاستگاه تاتر دارند. خانم بدرقه که نقش کوتاهی در این کار دارد، عموماً نقشهای اصلی را در تاتر کارکرده است. وقتی کسی میخواهد فیلم سینمایی یا سریال بسازد باید سراغ این بچههابرود، کاراکتر را بسپارد و با خیال راحت از توانایی تسلط آنان بر نقش به سراغ کارهای دیگر برود.این به نفع همه است، به نفع چرخه اقتصاد تاتر و سینما .
خاطره یا صحنهای از کار که در ذهن شما مانده چیست؟
-ما سکانسی داشتیم در پناهگاه حیوانات، هزارتا شاید دو هزار سگ و من مجبور بودم شب شبیه دزد بروم وسط این سگها
بالاخره با هزار صلوات و .. رفتم. بااینکه سگ خیلی دوست دارم،میترسیدم و سخت گذشت، همش دلم میخواست زود تمام شود.
یکی از چیزهای عجیب این کار برای من، سگ اصلی بود، سگی با یک شخصیت مغرور و تودار و … که اجازهنزدیک شدن را نمیداد. من باید چند جا این سگ را میکشیدم و بهجرئت، از فوتبالنوددقیقهای بیشتر از من انرژی گرفت. البته الان خیلی دلم براش تنگشده…
چرا فیلم به کارگران شهرداری تقدیم شده است؟
-نقش من کارگر شهرداری است که در شهرداری سگهای ولگرد جمع میکنند.من مطمئنم همه جای دنیا این کار انجام میشود.نمیدانم در شهرداری باشد یا خیر؟ اما این کارگردان نیاز به روانپزشک دارند روانکاومیخواهند. شنیدن مداوم نالههای سگ حتماً روی اینها اثر میگذارد. اینها از کره ماه نیامدند آدمهایی از قشر ضعیف جامعه و اتفاقاً خیلی احساسی هستند. اهل بگوبخند و معاشرت هستند. خانواده دارند ،بچهدارند و حتماً برای آنها هم سخت است. مستندسازها سراغ این سوژه بروند ،رسانهها بپردازند و ببینند وقتی کسی بهعنوان شغل این کار انجام میدهد چرا انجام میدهد؟ این کار چه اثراتی دارد؟ سخت است.
الان یکسری فیلمها که میآید و هموطنان عزیز ما را قضاوت میکنندمیرنجم.شاید اگر به اینها نزدیک بشوی به خودت بگویی اگر جای او بودم چه میکردم؟ فکر میکنمرسانهها جای اینکه چند فیلم حیوان آزاری در فضای مجازی و سایتها (که قطعاً مورد تأیید کسی نیست) برجسته کنند به شهرداری فشار بیاورند. باید فضا را جوری فراهم کنید که نه به حیوان صدمه زده شود و نه انسان آسیب ببیند، حتماً آدمی که دارد به حیوانی آسیب میزند دلیلی دارد. همه که صدام حسین نیستیم روحیه آدمکشی داشته باشیم.
دیالوگی در فیلم دارم که میگوید: «شب که میشه صدای ناله اینا می پیچه تو سرم تا صبح خواب ندارم». خب مردی که تا صبح خواب ندارد،با خانوادهاش چطور برخورد میکند؟ امیدوارم وقتی این فیلم پخش بشود رسانهها روی این موضوع کار کنند. اینکه آقای شهردار شما چه مسئولیتی داری؟ تعادل برای این کارگرها فراهم میکنی؟ سفر تفریحی میبریشان؟ این آدم لازم است بعد از یک هفته باروانپزشک بنشیند و بگوید حالش چطور است؟ جای این حرفها هم در جشنواره شهر است و اگر ما این جشنواره را برای اینکه فردا رئیسجمهور بشویم برگزار نکردیم و معضلات شهر برای ما مهم است باید این فیلم دیده شود.
فکر میکنید برای این فیلم جایزهای دریافت میکنید؟
-موضوع و فضای این فیلم، داستانش است.روی مبل گرفته نشده است،در شرایط سخت و با سگها سروکار داشتیم.امیدوارم تلاشم در این جشنواره دیده شود.
بعد از این فیلم مشغول چهکاری یا کارهایی هستید؟
-بعدازاین فیلم چند کار در سینمای هنر و تجربه انجام دادم. الآن هم مشغول یک فیلم سینمایی هستم و سریالی با کارگردانی آقای میرباقری.