مادری هستم ۴۰ ساله، دو دختر دارم ۱۸ و ۸ ساله. از روزی که دختر بزرگم ازدواج کرده با بیاحترامیهای شدید به پدرش و من و حسادت به خواهر کوچکش، باعث ایجاد بی محبتی در خانواده و سبک کردن شوهرش شده است. جوری رفتار میکند که انگار خانواده شوهرش از همه بهتر هستند و ما از آنها کمتریم. بدجور عاشق خانواده شوهرش شده است. این روزها دختر کوچکم هم رفتارهای او را الگو قرار داده است و از روزی می ترسم که دختر کوچکم دیگر خانواده خودش را قبول نداشته باشد.
دختر بزرگ شما با ازدواجش متوجه رفتار هایی از سمت خانواده همسرش شده است که ممکن است در خانواده شما وجود نداشته باشد و با دیدن این رفتارهای شاید محبت آمیز و ابراز آن به صورت عینی، قصد دارد کاری کند که به همسرش نشان دهد، خانواده خودش هم اینگونه است. از طرفی این کمبود به او فشار آورده است و سعی دارد با شما به گونهای رفتار کند که تمام انتظاراتش را برآورده کنید.
آسیبی که دخترتان در معرض آن است
سن افراد و ناآشنایی با فرهنگهای مختلف و انطباقناپذیری و نپذیرفتن بعضی مسائل در زندگی باعث ایجاد مشکلاتی در باورهای بعضی افراد می شود که سعی در تغییر آنها به شیوهای اشتباه دارند از جمله دختر کوچک شما که در معرض این آسیب است. با وجود این به جای برخورد با دختر کوچکتان، باید به فکر حل کردن این مشکل به صورت کلیتر باشید.
با دید منفی به ماجرا نگاه نکنید
ابتدا بهتر است دید بازتری نسبت به مسائلی که در اطراف تان رخ میدهد، داشته باشید. برای مثال وقتی شما بیان میکنید که خانواده همسرش خودخواه هستند، به این معناست که به دید منفی به این قضیه نگاه میکنید و ناخواسته از آنها تنفر دارید در حالیکه اگر نوع نگاهتان را به این قضیه تغییر دهید که شاید آنها آدمهایی هستند که با هر فردی ارتباط برقرار نمیکنند و برای خود حد و مرز، قائل میشوند؛ باعث شود تا دخترتان را بهتر درک کنید.
این چرایی را بیابید
چرا دختر شما خانواده اش را قبول ندارد و خانواده شوهرش را قبول دارد؟ چرا به خواهر کوچک ترش حساسیت پیدا کرده است؟ هر خانوادهای فرزندان خود را دوست دارد و در تلاش است تا بهترینها را برای آن ها مهیا کند اما گاهی اوقات نوع ابراز دوست داشتن فرق میکند. شاید خانوادهای دوست داشتن اش را با حمایتهای خود مثلا حمایت مالی نشان دهد ولی خانوادهای دیگر با نحوه ارتباطات به ابراز صمیمت اش بپردازد در این بین افراد آن شکلی را که از دیگران انتطار دارند و برایشان دلنشینتر است انتخاب میکنند. شاید ابراز علاقه شما به دخترتان به گونه ای نیست که او این حس را به خودش پیدا و مدام در پی آن است که این مشکل را به صورتهای مختلف به شما یادآوری کند تا راه حلی برای آن یافت شود. هرچند که بیاحترامیهای او به شما و پدرش را هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد و حتما باید به او در این باره تذکر جدی بدهید.