زهد، محبت، صداقت، با خدا بودن و … خصلتهای بارز صادق توکلی، بازیگر پیشکسوت تئاتر و سینما از نظر دوستان و همکارانش بود.
مراسم وداع با پیکر صادق توکلی صبح امروز یکم مهر با حضور ایرج راد (رییس هیات مدیره مرکزی خانهتئاتر و رییس شورای عالی خانههنرمندان)، اصغر همت و بهزاد فراهانی (اعضای هیات مدیره مرکزی خانهتئاتر)، شهرام گیلآبادی (مدیرعامل خانهتئاتر)، شهرام کرمی (مدیر مرکز هنرهای نمایشی)، حجت الاسلام و المسلمین محمود دعایی، هادی مرزبان، شکرخدا گودرزی، کریم اکبری مبارکه، خسرو احمدی، علی پویان، علی بی غم، مهدی صفاری نژاد، اتابک نادری، علی عابدی و جمعی از بازیگران و هنرمندان تئاتر برگزار شد.
صادق توکلی نعمت را به خانه تئاتر میآورد
در ابتدای این مراسم اصغر همت گفت: «فکر نمیکردم به فاصله نزدیکی دوباره اینجا جمع شویم ولی خب تقدیر است دیگر، میگویند بازگشت همه به سوی اوست، زمانی که آقای توکلی را میآوردند دیدم چقدر سبک است و در واقع فقط جسمش سبک نبود روحش هم سبک بود و به آنجایی پرواز کرد که باید برود، خیلی جالب است که وقتی کسی میرود خیلی کم می شود که همه بازماندگان از او به نیکی یاد کنند. صادق توکلی هر روز با یک یا دو نان بربری به خانه تئاتر میآمد و شاید حتی دو لقمه آن را نیز نمیخورد، نعمت به خانه تئاتر میآورد.»
این بازیگر در وصف خصائل صادق توکلی بیان کرد: «او یک زاهد به تمام معنا بود اما زهدفروش نبود، این یک صفت خیلی مشخص است که این روزها بسیار بسیار میتواند با ارزش باشد، کسی که می توانست از زهد واقعی خود استفاده کند، اما این زهد را تنها برای خود نگه میداشت.»
سپس ایرج راد پشت تریبون رفت و گفت: «صادق توکلی، کسی که همه وجودش صداقت، عشق و محبت بود، کسی که در سلام به همه پیشدستی میکرد، انسانی که به معنای واقعی وارسته، وقت شناس، عاشق کارش بود و تا آنجایی که توان و امکان داشت و میشد سعی بر این داشت که روی صحنه با مسئولیت کامل کارش را انجام دهد، او سعی بر این داشت که چه زمانی که جلوی دوربین بود و چه روی صحنه همواره خلوص نیت، صفا، پاکی و دوری از هر نوع تصنعگرایی کار خود را انجام دهد و به همین دلیل مهم نبود کاری کوتاه داشت یا کاری نسبتا بلند، همواره به دل مینشست و همواره صادق بود، صداقت داشت، انسانی بود که همه چیز خود را با صفا و خلوص نیت ارایه میکرد، هرگز شکوه نکرد، همیشه لبخند به لب داشت اما یک جا صدای بلند او را از درد در بیمارستان شنیدم، صدای فریادش مرا لرزاند و بسیار متاسف شدم. این انسان شریف همیشه در مقابل تمام ناملایمات و سختیهای کار ایستاده بود و لبخند به لب داشت ولی در آن زمان چه درد جانکاهی می کشید که او را به فریاد واداشت.»
راد در پایان یادآور شد: «همه او را به خاطر صافی، پاکی و صداقتی که این روزها بسیار بسیار کم پیدا میشود دوست داشتند و به یاد ندارم کسی از او ناراحتی داشته باشد، او انسانی یکرنگ و خالص بود و همانی بود که بود. برای همیشه در ذهن و خاطر ما باقی خواهد ماند.»
مردی بسیار وقتشناس که لبخندش سرجایش بود
بهزاد فراهانی عضو دیگری از هیات مدیره مرکزی خانهتئاتر هم دیگر سخنران مراسم بود که بیان کرد: «متاسفانه زمانه زمانه بسیار تلخی شده که خیلی آنچه را می گوییم، پای آن نمیایستیم، ما در انجمن خود چیزی حدود هزار و سیصد عضو داریم که تقریبا به جز کسانی که فوت کردهاند و از میانمان رفتهاند، باقی صادق توکلی را خوب میشناختند و من آرزو داشتم آنقدر همدیگر را دوست میداشتیم که اگر در زندگیمان به هم لطف نداشتیم حداقل در زمان وفات به هم لطف داشته باشیم، از آن هزار و سیصد نفر اعضای ما بخش اندکی دور هم جمع شدهاند، در حالی که برخی از افراد هستند که لیاقت آن چنان با شکوهی دارند که میبایست همه خانه تئاتر در سوگشان دور هم جمع میشدند، شاید روزگار اینچنین باشد که هست. ما ظاهرا خیلی همدیگر را دوست داریم و باطنا روایت آنیم که شاعر میگوید: آنچه با ما آشنایان میکنند/ کی روا دارد به کس بیگانهای.»
فراهانی در خصوص یادی که از صادق توکلی در ذهن او به جا مانده به بیان خاطراتی پرداخت و افزود: «صادق از دلبستگان عرفان اشراقی این ملک بود، بر این باور بود که به کسی آزار نرساند و زیر آزار کسی نباشد، مردی بود بسیار وقتشناس، لبخندش سرجایش بود و هرگز با دست خالی نمی آمد؛ صادق عطر پاک پاکیزگی یک هنرمند را همیشه با خود حمل میکرد.»
او در پایان آرزو کرد: «آرزو میکنم روزی برسد که ما آرزومند نمیریم، متاسفانه در این مملکت هیچ هنرمندی نیست که شادکام بمیرد و علت آن این است که فضای حرفهای ما متعلق به دوره قبل از قاجار است، ما هنوز که هنوز است حرمتهای لازم را برای کاربردهای هنر درنیافتیم، در سیاست کلان این ملک، ما (به ویژه در تئاتر) جماعت زیادی هستیم. به هر حال نام و یاد صادق توکلی همیشه در دل ما هست و امیداورم روحش شاد باشد. از عزیزی شنیدم که وصیت کردهاست در سوگ من سیاه نپوشید، اشک نریزید، از مفاهیم و آیینهای مرسومه مرگ در این ملک استفاده نکنید، شادمان باشید، بکوبید و بزنید.»
او بیشک انسان خدا بود
شهرام کرمی رییس مرکز هنرهای نمایشی به عنوان چهارمین سخنران گفت: «به نمایندگی از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاون هنری به خانواده توکلی و جامعه هنرمندان به خصوص خانواده تئاتر تسلیت عرض کنم. خیلی جای تأسف دارد که هر بار ما در یک جمعی دوباره در فقدان یک عزیز دور هم جمع می شویم.»
کرمی همچنین بیان کرد: «بزرگترین نمایش زندگی صادق توکلی در همین زندگی بود، کسی که با خصلتهای نیکو او را میشناسند، او هم برای گروهی که در کنارش کار میکردند و هم برای جامعه هنری نشان یک انسان والا بود. امیدوارم این ضایعه تلنگری برای جامعه تئاتری باشد تا قدر انسانهای نیک و هنرمندان را در زمان حضور و حیات آنها را بیشتر بدانیم.»
شهرام گیل آبادی مدیرعامل خانهتئاتر به عنوان آخرین سخنران به جایگاه دعوت شد و گفت: «خانواده استاد خوشحال باشند که عکسهایی از این استاد در این عالم و در ذهن، روح و خاطر دوستانش باقی مانده که تلخکامی در آن پیدا نمیشود. با مرور خاطرات صادق توکلی کرنش بیجا یا رفتار ناصواب از او نمیبینیم، او بی شک انسان خدا بود و این خداگونگی سبب شده تا رفتار الهی او در ذهن ما ثبت شود. خانهتئاتر در این غم شریک است، خود را در کنار این بزرگواران میبیند، خانواده بزرگ تئاتر قدرشناس این بزرگوار و زحمات او هست و هرجایی که نیاز باشد سعی میکنیم نفس و مهربانی او را تکثیر کرده و از او یاد کنیم.
سپس فاضل جمشیدی به اجرای قطعه موسیقی کاروان پرداخت.
در ادامه این مراسم فرزند صادق توکلی به نمایندگی از خانواده او گفت: «من از طرف تمام اعضای خانوادهام از همه شما تشکر میکنم که ما را در یک برهه بسیار تلخ زندگیمان که از سر جبر مجبوریم تن سرد پاره تن خود را با دستهای خود به دامان مادر طبیعت بسپاریم همراهی میکنید.»
این مراسم با نمازگزاری حجت الاسلام والمسلمین دعایی بر پیکر مرحوم صادق توکلی پایان یافت.