پنجاهمین آیین دیدار فیلمهای «هنر و تجربه» با نمایش فیلم «باز هم سیب داری» به کارگردانی بایرام فضلی، موزه سینمای ایران برگزار شد.
پنجاهمین آیین دیدار فیلمهای «هنر و تجربه» با نمایش فیلم «باز هم سیب داری» به کارگردانی بایرام فضلی، چهارشنبه شب ۱۵ مهرماه با حضور عوامل این فیلم در موزه سینمای ایران برگزار شد.
در این مراسم بهزاد خداویسی که اجرای این برنامه را به عهده داشت در ابتدا گفت: من با بایرام فضلی همخانه بودم و به شخصه شاهد بودم که چقدر برای این فیلم زحمت کشید و با خون و دل فیلم »بازهم سیب داری» را ساخت و اگر ده سال پیش، پول ساخت این فیلم را صرف خرید یک خانه کرده بود در حال حاضر ۳۰ برابر سود کرده بود.
بایرام فضلی، کارگردان باز هم سیب داری در ادامه این مراسم یادآور شد: بعد از ۱۰ سال، حرف خاصی ندارم و فقط میخواهم از چند نفر تشکر کنم.
وی ادامه داد: از استاد عزیزم آتش تقی پور که یکی از شخصیتهای فیلم را دوبله کرد و همچنین از کاووس آقایی طراح آنونس، مهرداد شیخان طراح پوستر، مرتضی آتش زم زم مدیر تبلیغات محیطی و ابوالفضل صفاری که برای نمایش فیلم به من کمک تشکر می کنم.
حمیدرضا آشتیانی پور تهیه کننده این فیلم سینمایی نیز دیده شدن کار پس از ۱۰ سال را مغتنم شمرد و گفت: قرار است کاری زیرخاکی را ببینید که با عشق ساخته شده است. من کمترین سهم را در اجرای این پروژه داشتم تاجئیکه بایرام فضلی زمان امضای قرارداد سمت مرا تهیه کننه صوری نوشت.
بهزاد خداویسی قبل از نمایش فیلم «بازهم سیب داری» خاطرهای از کارگردان این فیلم تعریف کرد و گفت: فضلی برای سینمای مستند، کوتاه و تجربی زحمت زیادی کشیده است. یادم میآید سال ۷۷ میخواستم فیلم کوتاهی بسازم و بایرام فضلی را به عنوان فیلمبردار به من معرفی شد. وقتی آخر کار، چک دستمزدش را به او دادم آن را پاره کرد و با تعجب به من گفت: فکر کردی من برای فیلم کوتاه پول میگیرم؟.حال اینکه او به خاطر فیلم های کوتاه پروژههای سینمایی را رد کرده است.
محسن امیریوسفی، مهرداد فرید، نظام الدین کیایی، جواد عزتی، لیلا زارع، آتش تقی پور، ابوالفضل صفاری، ذبیح افشار، لیلا موسوی، حمیدرضا آشتیانی پور، بهزاد خداویسی از مهمانان حاضر در این مراسم بودند.
فیلم «باز هم سیب داری» تولید سال ۱۳۸۴ است و در گروه سینماهای هنر و تجربه اکران شدهاست.داستان این فیلم در یک فضای بیزمان و بیمکان میگذرد، مردی ایلیاتی با زنی جوان که از دهکدهای غارتزده فرار کرده است، همسفر میشوند. دراین سفر آنها به هر آبادی که میرسند درمییابند، تمام مردم تحت تسلط و کنترل گروهی به نام داسداران قرار دارند