از بین پیشکسوتان پرسپولیس تعداد زیادی نیستند که مدرک پرولایسنس مربیگری داشته باشند و بتوانند مشکلات تیم فعلی پرسپولیس را بدون جملاتی کلیشهای واکاوی کنند. در واقع حسین عبدی تنها پیشکسوت پرسپولیس است که چنین مدرکی در اختیار دارد و با توجه به حضورش در ترکیب و نیمکت پرسپولیس بهعنوان مربی راحت درباره مشکلات این تیم صحبت میکند.
پرسپولیس از شش بازی خود سه تا را به مدعیان قهرمانی باخته. از طرفی کالدرون تا کنون سه بار سیستم عوض کرده و در هر بازی ۵-۴ تغییر و جابهجایی دارد.
ببینید در تیمهای بزرگ تغییرات باید خیلی سریع اتفاق بیفتد وگرنه تیم دچار دردسر خواهد شد. البته اینکه باید به مربی فرصت داد جزو اصول اولیه است چون اگر فرصت بدهید حتماً شرایط بهتر خواهد شد اما خود مربی هم باید شرایط را درک کند و سریعتر به ثبات برسد.
البته در بازی آخر روی بد فوتبال را دیدند و در ثانیههای آخر گل خوردند که اینها جزو مسائلی نیست که دربارهاش صحبت کردیم اما در هر صورت امتیازی است که از دست رفته و باید به فکر بود. به نظر من در خط جلوی تیم علیپور تنهاست و باید برای او زوج مناسب انتخاب کرد. با یک مهاجم بازی کردن ممکن است باعث شود تا هافبکهای زیادی به خط حمله اضافه شوند اما این تیم به بازی با دو مهاجم عادت کرده بود.
معمولاً در تیمهایی که با دو مهاجم بازی میکنند خط حمله سرعت بیشتری دارد و توپ را بیشتر تعقیب میکنند. برای خط دفاع حریف هم مقابله با دو مهاجم سختتر خواهد بود بخصوص اگر تیم هجومی باشد. البته این به شرایط بازی، شرایط بازیکنان و شرح وظایفشان هم ارتباط دارد اما واقعیت این است که علیپور در خط حمله پرسپولیس تنهاست و فرصتی هم نصیبش نمیشود.
پرسپولیس تاکنون سه سیستم ۱-۴-۱-۴، ۲-۴-۴ و ۱-۳-۲-۴ را امتحان کرده. در بازی آخر با سیستم ۱-۳-۲-۴ شرایط بهتر شد اما در نهایت امتیاز از دست رفت. شما فکر میکنید کدام سیستم برای این تیم پرسپولیس مناسبتر است؟
ببینید مربی باید نسبت به مهرههایی که در اختیار دارد عمل کند. من با بردن برخی بازیکنان به عقب زمین موافق نیستم و شاید استفاده از مدافعانی که در آن پست حضور دارند منطقیتر باشد. مثلاً سیامک نعمتی قطعاً در خط جلوتر مثمرثمرتر خواهد بود. ۱-۳-۲-۴ سیستم خوبی است و در حین بازی میتواند به سیستمهای دیگر تبدیل شود اما مهم این است که مربی با چه نگاهی تیمش را به زمین میفرستد و نسبت به ابزارها میتواند از آنها استفاده کند. در واقع با درس گرفتن از اشتباهات است که میتوانند جرأت کنند و موقعیتهای بیشتری بسازند.
فکر میکنید مشکل اصلی پرسپولیس موقعیت نساختن است یا گل نزدن؟
به نظر من در ایجاد موقعیت مشکل دارند. شما ببینید در این چند بازی علیپور چند موقعیت گل داشته؟
خب این یعنی تیم در فاز حمله مشکل اساسی دارد؟
این برمیگردد به نوع گسترش (develop) بازی در زمین و اینکه چطور این کار را ادامه بدهید و طراحی کنید تا به دروازه حریف نزدیک شوید و ایجاد موقعیت کنید.
خود کالدرون هم یکبار در مصاحبههایش گفته بود بیشتر نگران موقعیت نساختن است تا گل نزدن مهاجمانش.
شما هر موقع ایجاد موقعیت کنید شرایط بهتری خواهید داشت. مثلاً اگر ۱۰۰ موقعیت ایجاد کنید و دو تایش را گل کنید آینده بهتری خواهید داشت تا اینکه اصلاً موقعیت ایجاد نکنید. در این صورت شما خوب بازی نکردهاید و آیندهای برای تیمت متصور نیست.
این تیم مشکل دیگری ندارد؟
یک معضل دیگر این است که بازیکنان استرس زیادی دارند. من نمیدانم این استرس از کجا آمده اما مثلاً در بازی با سپاهان دیدم که بیرانوند یکی دو دقیقه وسط زمین داشت بحث میکرد. این اتفاق قبل از گل خوردنش رخ داد و تمرکزش را گرفت. البته گل اول که استثنایی بود اما در صحنه گل دوم اگر تمرکز داشت میتوانست جلوی توپ را بگیرد. او درست وقتی گل خورد که تمرکز نداشت.
احساس میکنم تمرکز بازیکنان به مسائل مختلفی پراکنده شده در صورتی که این فوتبال به آنها موجودیت داده است. بازیکنان پرسپولیس هم با تمرکز روی فوتبالشان میتوانند ادامه حیات بدهند اما اگر تمرکزشان را از دست بدهند هم فوتبالشان را از دست میدهند هم موجودیتشان را. من احساس کردم اینها در دو بازی اخیر یک مقدار تمرکزشان را از دست داده بودند و با استرس کار میکردند.
با توجه به اینکه کالدرون سه ماه است هدایت پرسپولیس را در دست گرفته و ۷ بازی هم تیمش را هدایت کرده بعد از تعطیلات لیگ و با شروع دوباره مسابقات، ممکن است به ثبات سیستم ترکیب برسد؟
شما نسبت به ابزاری که دارید تیمتان را در زمین میچینید و ابتدای فصل ابزاری که لازم دارید را خریداری میکنید. تجربه به من نشان داده شما باید نسبت به اعتقاداتتان راسختر باشید. یعنی اگر با یک سیستم میخواهید بازی کنید مدام تغییر دادنش درست نیست. تصور کنید با سیستم ۲-۴-۴ بازی میکنید یا ۳-۳-۴ یا حتی ۲-۵-۳٫ باید به فلسفه خودتان اعتقاد داشته باشید و آن را در تیم پیاده کنید.
معمولاً پافشاری روی اعتقادات و عزم راسخ در تصمیماتی که میگیرید آینده بهتری دارد تا تأثیرات آنی و مقطعی. این میتواند به مربی کمک کند. اعتقادات و ارزشهاست که فلسفه را میسازد، حالا ممکن است شما یک چیزهایی را در سطح عوض کنید اما فلسفه ثابت میماند و پافشاری روی این فلسفه کمک میکند کارتان را درست انجام دهید و بهتر نتیجه بگیرید.
درباره مسأله سیدجلال هم صحبت زیاد شده. کالدرون گفته نمیتواند به بازیکن ۳۷ سالهای که ۱۵ روز تمرین نکرده بازی بدهد در حالی که سیدجلال در سه فصل گذشته بهترین عملکرد را در خط دفاع داشته. شما فکر میکنید بازی نکردن سیدجلال چقدر به مشکلات پرسپولیس افزوده؟
الان بچههای خط دفاعی بخصوص در این بازی آخر خوب کار کردند. حالا شجاع محروم بود که محرومیت برای مدافعان میانی معمولاً اتفاق میافتد اما نفراتی که بودند بد کار نکردند.
البته گل را از جایی خوردند که بیشتر غیبت شجاع به چشم آمد تا سیدجلال.
بحثهایی وجود دارد که اگر شما یک بازیکن را جابهجا کنید تیم متزلزلتر میشود یا خیر. شما دیدید که انصاری به وسط رفت و نادری در چپ بازی کرد اما شرایط خوب بود. محرومیتها و مصدومیتها یک وقتهایی کمک میکند و یک وقتهایی هم تیم از آن متضرر میشود. یک جایی شما بازیکنان جدیدی را میدان میدهید و پتانسیلشان را میبینید اما یک جایی هم هارمونی تیم به هم میخورد، با این حال اگر مسأله آمادگی و سن را در نظر بگیرید فاکتور مهم آمادگی است.
بازیکن با هر سنی اگر آماده باشد میتواند بازی کند و بازی کردنش به میزان آمادگیاش بستگی دارد. اینکه بازیکنی آماده باشد و به خاطر سن بالا بازی نکند منطقی نیست اما آمادگی در سن بالا خیلی سخت به دست میآید و اگر در این شرایط مصدومیتی حادث شود بازیکن از آمادگی دور میشود که بازگشت دوباره به آمادگی کار سختی است.
برخی معتقدند کالدرون از ابتدا در نظر داشته با بازی دادن به کنعانی خط دفاع پرسپولیس را بالاتر بیاورد چرا که ظاهراً سیدجلال چنین خصوصیتی نداشته.
این نظر سرمربی است و هر چیزی و هر خواستهای او داشته باشد حق طبیعیاش است اما من به بحث آمادگی اشاره کردم و اینکه بازیکن مسن با آمادگی بالا حتماً میتواند بازی کند.