بچهها به دلیل خاصی سرپیچی و ستیزه جویی میکنند و اگر این رفتار از همان اول کنترل نشود، میتواند تبدیل به کابوسی وحشتناک برای پدر و مادر شود. توصیههایی برای شما والدین داریم تا پیش از اینکه کاسه صبرتان لبریز شود، کودک نافرمانتان (و البته ذهنتان) را کنترل کنید.
وقتی یک کودک ستیزه جویی میکند و به حرفتان گوش نمیدهد، معمولا دلیلی پشت این رفتار وجود دارد. این دلیل چه جلب توجه باشد و تست کردن محدودههایی که برایش تعیین کردهاید و چه خستگی و دلزدگی از درس و مدرسه، به هر حال باید برای کشف آن وقت صرف کنید و بفهمید چرا فرزند شما این رفتار نامناسب را دارد تا بتوانید بخش بزرگی از راه حل را پیدا کنید.
البته زمانهایی نیز وجود دارد که رفتارهای ستیزه جویانهی کودک، نتیجهی یک عارضهی جدیتر به نام اختلال نافرمانی مقابلهای (Oppositional Defiance Disorder)، و یا یک مشکل هیجانی قابل توجهتر است. اما در شرایطی که چنین عارضهها و مشکلاتی وجود ندارند، یک کودک معمولی بدون تردید همزمان با رشد و بزرگتر شدن، دوست دارد محدودیتهای شما را آزمایش کند.
با در پیش گرفتن تکنیکها و توصیههای زیر میتوانید لحظات دیوانه کنندهی جنگ و نزاع فرزندتان را عاقلانه مدیریت کنید:
به کودکتان مسئولیت بدهید
بچهها در هر سنی باید قوانین خانه را در هر زمینهای بدانند، از کمک در کارهای خانه گرفته تا انجام تکالیف و زمان خواب و تماشای تلویزیون. زمانی که این مسئله را با کودکتان مطرح میکنید باید وقتی باشد که همه چیز خوب و آرام پیش میرود، نه بعد از یک حادثه یا بگومگویی که پیش آمده. با فرزندتان بنشینید و انواع رفتارهایی را که در خانواده پذیرفته نیست به او بگویید. مثالهایی از رفتارهای نامناسب ارائه بدهید، مثلا بیاحترامی به دیگران، با اسم بد خطاب کردن، سرباز زدن از انجام تکالیف، داد زدن یا هر نوع رفتار نامناسب یا تهاجمی دیگر.
شما نمیتوانید از فرزندتان توقع داشته باشید (در هر سنی) مطیع و حرف شنو باشد در حالی که انتظارات شما را نمیداند. البته مسئولیت دادن به کودک باعث نمیشود او صد در صد مواقع به حرفهای شما گوش کند، اما شما قوانین و محدودیتهایی گذاشتهاید و پیامدهای زیرپاگذاشتن آنها را نیز اعلام کردهاید. هدف این نیست که کودک شما هرگز قانون شکنی نکند، بلکه قصدتان این است که از همین سنین پایین به او یاد بدهید هر وقت قانونی شکسته شود، پیامدهایی خواهد داشت.
جنگهایتان را انتخاب کنید
پدر و مادری کردن حتی زمانی که مشکل خاصی هم وجود ندارد کار سختی است، اما زمانی که یکی از بچهها تعمدا بدرفتاری میکند، مشکلات چندین برابر میشوند؛ بنابراین باید انتخاب کنید که چگونه انرژیتان را هوشمندانه صرف کنید. مثلا اگر فرزند نوجوان شما دوست دارد شلواری بپوشد که برایش خیلی بزرگ است، اما مُد است، فکر میکنید آیا واقعا لازم است روزتان را صرفا به خاطر انتخاب بد او، با جروبحث و بدخلقی شروع کنید؟
از طرفی دیگر، اگر فرزندتان به شما بگوید دیگر نمیخواهد به مدرسه برود، چون درس خواندن را دوست ندارد، این دقیقا زمانی است که باید بگویید: «دیگه این حرفو نشنوم!». خودتان سبُک و سنگین کنید و ببینید چه زمانهایی بهتر است بلیط هایتان را خرج کنید. در واقع باید بیشتر اوقات انعطاف به خرج بدهید تا وقتی که نیاز داشتید اعمال قدرت کنید، موفق بشوید. یکی از مهمترین چیزهایی که باید به یاد داشته باشید این است که شما نمیتوانید فرزندتان را تغییر دهید مگر اینکه اول نگاه خودتان را تغییر بدهید.
عمل کنید، واکنش نشان ندهید
وقتی رفتار بد و پرخاشگری از کودکتان میبینید، عصبانی نشوید و خونسردیتان را از دست ندهید. در عوض، قدمی به عقب بردارید و به آرامی به فرزندتان بگویید که این رفتار را دوست ندارید و بعدا درموردش حرف خواهید زد.
این برخورد شما باعث ایجاد حسی از ترس در ذهن کودکتان میشود، زیرا وقت دارد تا در مورد کار بدی که کرده و عواقب احتمالی آن فکر کند. از این فرصت پیش آمده نه تنها برای آرام کردن خودتان استفاده میکنید بلکه به فرزندتان نیز یاد میدهید چطور همین کار را بکند.
پیامدهایی متناسب با سن فرزندتان تعیین کنید
پیامدهای موثر میتوانند به دو دسته تقسیم شوند: محرومیت و جریمه. محرومیت به معنی گرفتن امتیازی از کودک است، مثلا لغو یک وعده اجازهی بازی ویدیویی یا کنسل کردن رفتن به سینما، یا هر چیز خوشایند دیگر.
جریمه نیز پیامدی است که موقعیت جدیدی را به کودک تحمیل میکند. مثلا شستن ظرفهای شام، یا اینکه مقرر کنید اگر از وسیلهای نادرست استفاده کرد و خراب شد، با پول خودش آن را تعمیر یا جایگزین کند. بدون تردید، اجرا کردن استراتژیهای مربوط به پیامدها، به زمان و انرژی زیادی نیاز دارد، اما اگر این شیوه را در پیش نگیرید و فرزند شما بابت رفتارهای بدش تاوانی پس ندهد، این پیام را ارسال میکنید که: اگر من را ناراحت و عصبانی کنی (قشقرق به پا کنی)، به خواستهات میرسی!
قدرتتان را حفظ کنید
وقتی وارد بحث و جدالی با فرزندتان میشوید، تنها کاری که میکنید این است که قدرت بیشتری در این موقعیت به او میدهید. در واقع، فرزند شما اینگونه برداشت میکند که این قدرت را دارد که با شما در بیفتد، در نتیجه رفتارهایش ستیزه جویانهتر نیز خواهد شد.
این بار که کودکتان سعی کرد شما را وارد جنگ قدرت در مورد چیزی کند فقط بگویید: «اگر فلان کار را کردی، در مورد اتفاقی که افتاده صحبت خواهیم کرد، دیگر نمیخواهم در این مورد چیزی بشنوم!» و اتاق را ترک کنید. وقتی آن مکان را ترک میکنید، تمام قدرت را با خودتان از آنجا بیرون میبرید. این را بدانید که هر چه بیشتر وارد بحث و مشاجره با فرزندتان شوید، اختیار و کنترل بیشتری به او میدهید.
فرصت تکرار اشتباهات را ندهید
اگر واقعا نمیخواهید رفتارهای بد کودکتان جا بیفتد، باید محکم و قاطع باشید. اگر کودکتان به اندازهای بزرگ شده که پیامد رفتارهای بدش را بفهمد، پس نباید به او فرصت تکرار اشتباهاتش را بدهید، چون با این کار فقط ثابت میکنید که جدی نیستید و او میتواند چند بار دیگر هم رفتار نادرستش را تکرار کند، زیرا فهمیده که خود شما هم قوانینی که گذاشتهاید را جدی نمیگیرید.
اگر در یک مهمانی، پسر شما مادر دوستش را «کوه چربی» خطاب کرد، قاطعانه بگویید: «تو میدانی که ما اینطور صحبت نمیکنیم. الان به خانه برمیگردیم تا تو بتوانی کمی در مورد حرفی که زدهای فکر کنی!» و بعد از عذرخواهی فرزندتان فورا آنجا را ترک کنید.
با فرزندتان وارد معامله نشوید و به او قول ندهید اگر رفتارش خوب و مناسب بود برایش بستنی میخرید. این نحوهی رفتار، بدترین شیوهای است که میتوانید در پیش بگیرید. چون تنها اتفاقی که میافتد تقویت رفتار نادرست است که میتواند در آینده بدتر هم بشود، زیرا کودک سعی خواهد کرد امتحان کند که شما را تا کجاها میتواند با خود بکشاند و دوباره وارد معاملهای شود و سود ببرد. پس پیش از اینکه در این شیوه غرق شوید، خودتان را نجات دهید!
همیشه رفتارهای مثبت را ببینید و تقویت کنید
ریزترین رفتارهای مثبت فرزندتان را نیز ببینید و تشویق کنید. تشویق کردن رفتار مثبت تاثیر بسیار بزرگی بر پرورش یک کودک مسئولیت پذیر دارد.
وقتهای منظمی را برای گفتگو با فرزندتان تعیین کنید
زمانهایی که شرایط نرمال و آرام است و هیچ جنگ و جدالی بین شما و فرزندتان در جریان نیست، کنار فرزندتان بنشینید و به او نشان دهید که وظیفهی خود را به عنوان پدر یا مادر بسیار جدی میگیرید و قصدتان، محافظت از او و کمک به پرورش سالم اوست جوری که در آینده فردی مسئول، کارآمد، متکی به نفس و شاد و موفق باشد و بتواند از زندگیاش لذت ببرد.
به او یادآوری کنید که خانوادهی شما قوانین و ارزشهایی دارد که همه برای اینکه او آیندهای روشن داشته باشد لازماند و قرار نیست کسی او را آزار بدهد تا وقتی بزرگ شد دچار اندوه و حسرت بشود. میتوانید یک روز در هفته را برای یک گفتگوی صمیمی با فرزندتان مقرر کنید و به آن پایبند بمانید.