روز اول هفته نهم لیگ برتر توی ذوقمان زد. ولی تعجب هم نکردیم. کمگل، کمحادثه و کسل کننده. چهار مسابقه بدون گل و یک مساوی یکیک.
محافظهکاری اخلاق کلاسیک لیگمان شده است. همه برای نباختن،حفظ شرایط موجود، سه امتیاز حیاتی و .. به میدان میآیند. در روز دوم اما دو مربی جسور میخواستند فوتبال هم جریان داشته باشد. جذابتر و هیجان انگیزتر.
در بازی تراکتور- استقلال، از همان لحظات ابتدایی خبری از ترس نبود.دنیزلی مربی کارکشته تبریزیها با چیدمانی متفاوت و ترکیبی غیرقابل پیشبینی، شروع مسابقه را به دست گرفت.حاجصفی، میمبلاو مازولا در نبود روزبه چشمی پشت باکس استقلال را در اختیار گرفته بودند. و ایمانی در میانه میدان سپر محکم حمایتی فانتزی بازهای تراکتور بود. اصرار تراکتور بر استفاده از فضای بین وینگبکها و مدافعان راست و چپ استقلال در دقیقه ۲۰ گل اول را برای تبریزیها به ارمغان آورد.
استراماچونی از شوک ترکیب اولیه خارج شد. عارف غلامی و دانشگر جابجا شدند. تا حاجصفی مدافع با تجربهتری در مقابل داشته باشد.ریگی ماموریت پیچیدن به پر و پای میمبالا را دریافت کرد و علی کریمی آزادتر شد تا ایمانی در مقابل دو هافبک خلاق آبیها(کریمی،اسماعیلی)فشار بیشتری را تحمل کند.
تغییرات استراماچونی باعث شد زهر حملات تراکتور کمتر شود و ۲۰ دقیقه پایانی نیمه اول استقلال تیم برتر زمین باشد.که مزدش هم گل دیاباته در دقیقه ۴۰ بود.
نیمه دوم هر دو مربی پرس تیمی را بالاتر بردند و با سه نفر بر روی خط دفاعی حریف مانع از بازیسازی مدافعان میشدند.هیچ یک از دو مربی قصد عقب نشینی نداشت. قائدی و دیاباته تا حد امکان مدافعان تراکتور را عقب میبردند. ارتباط اسدی با ایمانی و حاج صفی سخت تر برقرار میشد و دیاباته قصد نداشت نبردهای هوایی را ببازد.
از سویی تراکتور هم از ناهماهنگی مدافعان استقلال همچنان سود میبرد و موقعیت میساخت.رضاوند به جای قائدی در پست اسماعیلی به زمین آمد.فرشید جلوتر رفت تا قدرت تخریب استقلال در خط میانی بیشتر شود و در همین اثنا یک ضربه ایستگاهی گل دوم را برای استقلال در پی داشت.گل سوم با پاس علی کریمی و دریبل زیبای دیاباته به ثمر رسید. ولی نکته مهم جسارت مربی آبیها در بالا نگاه داشتن کریمی بعد از گل دوم و حتی سوم بود که باعث شده بود هر باز پسگیری توپی برای آبیها تبدیل به موقعیت شود.
علی کریمی که لنگر هافبک آبیها محسوب میشود به سرعت تیم را در ضد حملات جلو میبرد و با هوش بالا در خط میانی نظم و ریتم را برقرار میکرد.نیمه دوم استقلال تراکتور یکی از بهترین نمایشهای علی کریمی در سالهای اخیر بود که با گل زیبای دقایق پایانی تکمیل شد.
دنیزلی با آوردن شجاعی و انصاری تا مرز برگشتن به بازی پیش رفت ولی استقلالیها از جنگیدن خسته نمیشدند و حسینی هم در فرم خوبی دروازهبانی میکرد.
استقلال و تراکتور در قامت دو مدعی شایسته جنگیدند.
*کمتر غر زدند:
داور به راحتی بازی را اداره میکرد.سوت بیهوده نمیزد، چون مربیان و بازیکنان تصمیم داشتند فوتبال بازی کنند. و به داور اجازه بدهند داوری کند.حتی در صحنه مشکوک به اخراج دیاباته در دقایق ابتدایی،تراکتوریها اعتراض جدی نکردند و مظاهری به جای حمله به داور، که به آبچاگی دیاباته اخطار هم نداده بود، قصد داشت بازی را به سرعت به جریان بیندازد.
*زیر توپ بیهوده نزدند:
هر دو تیم هنگامی که نتیجه بازی را پیش بودند باز هم بی اصول بازی نمیکردند.نقشه راه داشتند.صبور بودند و شجاع.
*هواداران :
تراکتوریها یادگار را پر کرده بودند. و همه داشتند کیف میکردند از دیدن یک مبارزه جانانه با ۲۱ شوت در چهارچوب و ۱۷ موقعیت گل برای طرفین. در طول مسابقه تقریبا همگی حاشیههای محدود در روزهای قبل از مسابقه را فراموش کرده بودیم. تبریز، میزبان یکی از بازیهای بزرگ فصل، دوباره لذت فوتبال دیدن ورای وصلههای غیر فوتبالی را به لیگ ایران بازگرداند.
بازی دنیزلی و استراماچونی در روز درخشش دروازهبانها ۴-۲ به سود استقلال به پایان رسید. ولی پتانسیل پیروزی تراکتور در زمین اگر بیشتر نبود کمتر هم نبود. در نهایت یک تیرک یا یک واکنش به موقع نتیجه چنین مسابقاتی را تعیین میکند.
استراماچونی و دنیزلی با استراتژیهای شجاعانه خود در هفته نهم به داد لیگ برتر رسیدند تا امیدمان به دیدن بازیهای با کیفیت و هجومی در هفتههای آینده بیشتر شود.