نه به دلیل برد استقلال برابر تراکتور؛ از ابتدا هم مشخص بود استراماچونی برای پیاده کردن ایدههای خود در این تیم نیاز به زمان دارد.
استراماچونی روی نیمکت اینتر نشسته است. نشستن روی نیمکت اینتر حتی اگر کارنامهای که این مربی از خود بهجا گذاشته قابل دفاع نباشد قابل اشاره و تحسین است. حتماً این مربی توانمندیهای منحصربهفردی در خود داشت که باشگاه اینتر او را بهعنوان مربی برگزید. در ایران حتی تحلیلها پیش از بازی با تراکتور این بود که آندرهآ به کار نمیآید. عصبانی است و نمیتواند به استقلال درست بازی کردن را یاد بدهد. حتی در جریان بازی با تراکتور هم کارشناس برنامه به چنین مواردی اشاره کرد.
اما استراماچونی امروز مایه دلگرمی استقلالیهاست. او استقلال را به بازی ترکیبی و تهاجمی تشویق میکند. با اینکه تیم به نسبت فصل گذشته دچار دگردیسی شده و خیلی از نفرات فصل گذشته را از دست داده است. استراماچونی دوباره یک درس بزرگ به فوتبال ایران داد. فوتبال خم رنگرزی نیست. مربی خارجی برای پیاده کردن ایدههای خود آن هم در تیم بزرگی، چون استقلال نیاز به زمان خواهد داشت.
اینطور نیست که تصور کنیم استقلال همه راهها را بهخاطر برد در بازی با تراکتور طی کرده است و دیگر هیچ ایرادی ندارد. اتفاقاً خط دفاعی استقلال دارای نقاط ضعف زیادی است که اگر این ایرادات برطرف نشود تیم با چالشهای زیادی مواجه خواهد شد، اما نتیجهای که در این بازی بزرگ رقم خورد نشان داد که آندرهآ شایسته حمایت است و حتی میتوان سالها روی او حساب باز کرد.
فوتبال ایران بازی ترکیبی و تهاجمی را کم دارد. فوتبالی که پرسپولیس به برانکو به خوبی آن را آموخت و پیاده کرد و استقلال هم با استراماچونی در همین مسیر قرار دارد. منتها باید حامی این استقلال و استراماچونی بود تا مأموریت به خوبی دنبال شود. هر جا این مأموریت متوقف شود کسی که خواهد باخت استقلال و فوتبال باشگاهی ایران است نه استراماچونی.