غلامحسین لطفی امروز ۷۰ ساله میشود و به گفته خودش دیگر پیر شده است! او از آن هنرمندانی است که سهم زیادی در خاطرات اکثر مردم دارد. منظورم سریال «آیینه» در دهه ۶۰ است.
غلامحسین لطفی این روزها ساکن زادگاهش، قزوین است و چند سالی است که کلا کم کار هم شده. به بهانه تولد ۷۰ سالگی اش با او گفتوگویی انجام داده ایم که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید:
اولینباری که سینما رفتید را بهخاطر دارید؟
بچه که بودم یک دوستی داشتم و هر دو عشق سینما. باهم پول جمع میکردیم و جمعهها میآمدیم تهران، سینما البرز در لالهزار و چهار پنج فیلم میدیدیم. در یک روز چند فیلم میدیدیم و خسته هم نمیشدیم. البته همیشه هم با بلیت وارد سینما نمیشدیم، گاهی که جلوی در سینما شلوغ میشد از لابهلای جمعیت قاچاقی میرفتیم تو. خلاصه شب که برمیگشتیم قزوین به هیچکس نمیگفتیم که تهران بودیم.
با توجه به اینکه با کارگردانهای شاخصی چون مسعود کیمیایی، فریدون جیرانی، همایون اسعدیان، محمدعلی سجادی و… همکاری داشتید، فکر میکنید سینمای ایران این فرصت را در اختیار شما گذاشته تا نقشهایی را که دوست داشتید را بازی کنید؟
خیر. من نقشهایی که دوست داشتم را اصلا بازی نکردم.
مثلا دوست داشتید در چه نقشهایی بازی میکردید؟
من بیشتر کارهای جدی را دوست دارم، اما در ایران وقتی هنرپیشهای در یک نقش طنز کار میکند دیگر او را ول نمیکنند و مدام مشابه آن را به او پیشنهاد میدهند.
البته تجربه در سالهای اخیر ثابت کرده مخاطبان سینما فارغ از خوب یا بد بودن فیلمها از فیلمهای کمدی به مراتب بیشتر استقبال میکنند و دقیقا به همین خاطر هم هست که فیلمسازان زیادی به سمت این ژانر گرایش پیدا کردهاند. نظر شما درباره سینمای کمدی فعلی چیست؟
فیلمهای کمدی فعلی، کپی فیلمهای کمدی قدیمی است. این فیلمها یکسری شلم شورباست که ارتباط مستقیمی به محدودیتها و اعمال نظرهای وزارت ارشاد دارد. کمدی ما زیرنظر فشارهایی که مثلا به این لهجه این برمیخورد، به آن شغل برمیخورد، به آن یکی قوم برمیخورد و… دارد از بین میرود. دست کمدی باز نیست که بتواند استاندارد عمل کند و نتیجهاش میشود آنچه الان روی پرده سینماها میبینید.
با توجه به گستردگی فضای مجازی و فعالیت هنرمندان و سلبریتیها در شبکههای اجتماعی، چقدر از وقتتان را صرف این فضا میکنید؟
من خیلی کم با این فضاها آشنا هستم. چون برایم جنبه سرگرمی ندارد و ترجیح میدهم سرگرمی جدیتری داشته باشم. هنوز عادت نکردم عکس شام و ناهارم را جلوی چشم بقیه بگذارم و به به و چه چه راه بیندازم.