: مجید جلالی که درحال آمادهسازی تیم گلگهر سیرجان است میخواهد نیمفصل دوم لیگ برتر را با آمادگی کامل پا به مستطیل سبز بگذارد، او این روزها مانند تمام فوتبالیها نگران اتفاقات اخیر فوتبال هم هست. جلالی که همیشه به دنبال برنامهریزی و آیندهنگری در فوتبال است این مشکلات را شاید ناشی از همین نداشتن آیندهنگری میداند. او بعد از تمرین تیمش پاسخگوی سوالات ما شد که متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
وضعیت گلگهر برای شروع نیمفصل دوم چگونه است؟
در فاصله نیمفصل سعی کردیم بازیکنهایی را جذب و تیم را ترمیم کنیم. در یکسری بخشها که مشکل داشتیم هم سعی کردیم تمرکز بیشتری در تمرینها داشته باشیم، به مراتب الان بهتر شدهایم. در این مدت سه بازی دوستانه داشتیم که بچهها و تیم بازی به بازی به وضوح پیشرفت محسوسی داشتند.
قرار است در نیمفصل دوم از منطقه سقوط فاصله بگیرید؟
وقتی ۵ بازیکن جدید به تیم اضافه و وارد بدنه تیم اصلی میشود، یعنی ۵۰ درصد تیم تغییر کرده است و این تغییر نیاز به زمان و هماهنگی دارد، اما ما این مراحل را بهخوبی طی کردهایم و انشاءالله با تمام قوا به میدان خواهیم رفت و به بازیهای برگشت خیلی امیدوار هستیم.
بحث مهم این روزها محرومیت نمایندگان ما از میزبانی در لیگ قهرمانان است که البته مورد پذیرش ما قرار نگرفته. نظر شما چیست؟
لازم بود از مدتها قبل نگاهمان را به فوتبال متناسب با قدرت فوتبال میکردیم، ما باید این را بدانیم که فوتبال یک قدرت نرم است، ما در برابر قدرت سخت خود را تجهیز کردیم ولی واقعیت این است که در برابر قدرت نرم هیچاقدامی نکردهایم که بتوانیم در برابر آن مقاومت کنیم.
با پاسخ نمایندگان ما به AFC موافق بودید؟
اغلب مجبوریم از آنچه به ما میگویند، تبعیت کنیم ولی این کاری که اخیرا انجام دادهایم فکر میکنم یک مقدار میتواند وضعیت ما را در سطح بینالمللی بهتر کند، این اتحاد در برابر تصمیم AFC به نظرم بهترین راهکار است. فعلا تنها راهی که برای ما وجود دارد این است که مقابل این تصمیم AFC مقاومت کنیم و با یک اتحاد درونی- که خداراشکر در سیاسیون، حوزه ورزش، باشگاهها و بازیکنهای ما شکل گرفته است- پیش برویم. البته این برنامه کوتاهمدت است ولی برای بلندمدت باید برنامههای بهتر و قویتری داشته باشیم.
اینکه فدراسیون ما رئیس ندارد، چقدر در این ماجراها تاثیرگذار است؟
نداشتن رئیس در این شرایط خیلی برایمان مشکلساز نیست، چون به هر حال افراد دیگر هستند و اساسنامه فوتبال هم فکرش را کرده است، البته اگر رئیس بود، شاید میتوانست با ارتباط بهتری که با AFC میگیرد این مشکل را حل کند ولی فکر میکنم این اتفاق که پیش آمده، کمکمان میکند.
برخی میگویند مقاومت ممکن است برای ما دردسر شود!
باید با مطالعه و تحقیق این مقاومت انجام شود، نه اینکه بخواهیم از همهچیز کنار بکشیم، بهطور حتم این کنارهگیری کلی به نفع ما نیست.
برخی نیز نگرانند که میزبانی تیم ملی برای جامجهانی هم به خطر بیفتد.
بعید میدانم کار به آنجا بکشد، البته ما باید اقدامات قویتری بکنیم، آنهایی که صاحبمنصب در سیاست کشور هستند باید به این اتفاق ورود کنند، چون شاید کار به جایی برسد که خیلی کار قویای از عوامل فوتبالی بر نیاید. در هر صورت ما این شرایط را باید با تدبیر پشتسر بگذاریم.
پیشبینیتان از سرانجام کار چیست؟
بعید میدانم اتفاق خاصی بیفتد. یکجایی باید کنفدراسیون انعطاف نشان دهد، یکجایی هم ما باید انعطاف نشان دهیم تا این مرحله را رد کنیم ولی در کل باز هم میگویم ما در برابر قدرت نرم فوتبال نتوانستهایم خود را ایزوله کنیم و این چیزی است که برای آینده باید حتما به آن جدیتر فکر کرد.
درباره جدایی مربیان خارجی از فوتبال ما چه نظری دارید؟
این که مربیان خارجی میروند، از همان مرحلهای است که گفتم. اگر ما فوتبال را یک قدرت نرم بدانیم، افرادی که از بیرون میآیند هم بخشی از این قدرتند و هر فردی میآید اینجا به ما زورگویی میکند، بهترین پولها را میگیرد، بهترین امکانات را میگیرد و آخرش هم با حال طلبکارانه از اینجا میرود که این امر تا الان ما را دچار چالشهای زیادی کرده است.
اگر خارجیها نباشند به قدر کافی مربی کارآمد داخلی داریم؟
اگر جمعبندی این است که نداریم، این همان بحثی است که من گفتم. اینکه پس ما در این ۳۵-۳۰ سال چه کردهایم؟ چرا نتوانستهایم ۱۰ مربی خوب بسازیم؟ آیا در این زمینه سرمایهگذاری کردهایم؟ مگر مربی، یک بخش مهم از نیروی انسانی در حوزه فوتبال نیست؟ ما چرا مربی نساختهایم؟ چرا تمام فضای اجتماع را به نحوی مهندسی کردهایم که به هیچ وجه به مربیهای داخلی خود اعتماد نمیکنند و باورشان ندارند. چرا بیش از۲۰ سال صداوسیمای ما اینگونه مهندسی کرده که مربی داخلی ما را هیچکس قبول نکند؟ چرا این همه داخلیستیزی شد و خارجیپروری به وجود آمد؟ اینها موضوعاتی است که باید به آن بپردازیم و چون ما در تمام مدت رفتار اشتباه داشتهایم، الان با این چالش مواجه هستیم. وقتی کارلوس کیروش میخواست برود گفتم بعد از او چند سال چالشهای سختی خواهیم داشت و برای مراحل بعد از او هیچوقت فکری نکردهایم و این باعث تاسف است.