جدایی دراماتیک کارلوس کیروش از تیم ملی ایران، هنوز زوایای پنهانی دارد، زوایایی که انگار باید سالهای سال بررسی شود تا سرانجام به «حقیقتش» رسید.
در بحبوحه اختلافات داخلی بین طرفداران ملی و پرسپولیس، آنچه گم شد از «خودگذشتگی» کارلوس کیروش بود. فارغ از جنگ او و برانکو، کسی نمیتوانست منکر تواناییهای فنی و قدرت ویژه کارلوس برای مدیریت تیم ملی شود. حاصل کار او ۸ سال جنگ برای اعتبار بخشیدن به فوتبال ملی بود.
با کیروش فوتبال ایران به نقطهای رسید که در رؤیایش هم نمیدید؛ تقابل واقعی و مردانه با اسپانیا و پرتغال. در آخرین ماههای حضور او مردم ایران شاهد قدرتمنایی فوتبال ایران مقابل ابرستارههای جهان بودند. با این حال اختلاف با برانکو، بخش عمدهای از این افتخارآفرینی را از یاد عدهای برد تا آنها که نمیخواستند کارلوس بماند، نقشه خود را به خوبی جلو ببرند. به تازگی مسئولان فدراسیون فوتبال، بعد از ضرر هنگفت آوردن ویلموتس، تغییر نقش داده و در کنار آنها قرار گرفتهاند که التماس میکردند کارلوس در تیم ملی بماند.
محمود اسلامیان نایبرئیس مهدی تاج در دو مصاحبه اعلام کرده فدراسیون فوتبال موافق جدایی کارلوس کیروش از تیم ملی نبود و تحت فشار دولتیها چنین کاری کردند. این یعنی فدراسیون مظلومانه و با اشکهای حسرتبار، از کارلوس جدا شد. خبرورزشی برای آنکه صحت و سقم این ادعاها را بررسی کند، به طور مستند به بررسی اتفاقاتی میپردازد که در آخرین روزهای کیروش و تیم ملی رخ داد. ناگفته نماند تأکید روی واژه مستند به این دلیل است که خبرنگار خبرورزشی در آن ایام به طور نزدیک با کارلوس کیروش در ارتباط بوده و در جریان اتفاقات رخ داده فیمابین دو طرف قرار داشته است.
کیروش در آن روزها درد دلهایی کرد که شاید الان زمان انتشار بعضی از آنها باشد، دقیقاً الان که فدراسیونیها چنین ادعایی کردهاند. اگر اظهارات اسلامیان درباره تحت فشار بودن فدراسیون و در نهایت با بیمیلی رضایت دادن به جدایی، حقیقت داشته باشد در آن صورت تناقضی بین درد دلهای کیروش و اقدامات فدراسیون به وجود میآید. کارلوس دوست داشت در ایران بماند. او حاضر بود قراردادش را تمدید کند. تأکید کرده بود نسبت به قرارداد آخر، یک دلار اضافه نمیخواهد. قرارداد او با ایران یک میلیون و ۸۰۰ هزار یورو بود. حالا بخوانید اصل ماجرا را.
روز ۷ آوریل ۲۰۱۹ (۱۸ فروردین ۹۸)
چیزی حدود ۱۶ روز بعد از شکایت کارلوس کیروش از فدراسیون فوتبال. او به شدت دلخور، ناراحت و سرخورده است. حداقل این سرخوردگی را میتوان در پیامهایش دید. او مدام تأکید میکند حقش نبود بعد از ۸ سال کار در ایران به او اینگونه بیاحترامی شود. کیروش به ادعای نزدیکانش و به ادعای خود مسئولان فدراسیون فعلی و سابق از جمله کفاشیان، مرد و مردانه برای ایران کار میکرد.
یک فرد آگاه درباره آن روزها و اتفاقاتی که رخ داد، به خبرورزشی میگوید: «یکی از مشکلات کیروش با تاج برخورد دوستانه او با رئیس فدراسیون قطر، عربستان، عمان، امارات، کره و ژاپن بود. کارلوس اعتقاد داشت وقتی ما در جام ملتها با همه این تیمها رقابت داریم، چرا باید رابطه آنها اینقدر دوستانه باشد؟ او روی یک مسائلی حساسیت داشت، از جمله این مسائل. تصور میکرد ارتباط دوستانه تاج با آنها به خاطر انتخابات کنفدراسیون فوتبال آسیاست و اینکه بتواند رأیشان را کسب کند. کیروش اعتقاد داشتن رأی گرفتن تاج نباید به ضرر تیم ملی باشد.»
یکی از عمدهترین انتقادات کارلوس این بود که چرا تاج در آستانه جام ملتها تیم ملی را به قطر فرستاد؟ به جایی که امنیت تاکتیکی ایران حفظ نشود. اتفاقات بعد از جام ملتها که در ادامه میآید، آنقدر به مذاق کارلوس ناسازگار بود که روزهای آخر این جمله از زبان او خارج شد: «من را نخواستند، کدام مربی حاضر است با این فدراسیون فوتبال کار کند؟ من میدانم در فدراسیون چه خبر است.»
کیروش در لابهلای درد دلهایش، از این گفت که «کسی نمیداند چه بلایی سر کارلوس کیروش آوردند که ۸ سال صادقانه با آنها کار کرد. بعد از تلاش دستهجمعی ما برای موفقیت تیم ملی، به قولهایشان پایبند نبودند. من از شما سؤال میپرسم، چه کسی میتواند با این فدراسیون کار کند؟» یکی از مسائلی که هنوز کارلوس با گلایه دربارهاش حرف میزند، غیبت تاج در بازی نیمه نهایی جام ملتها مقابل ژاپن بود. او همواره این سؤال را میپرسید که «آقای رئیس کجاست؟» حتی بعد از بازی در رختکن او بدون آنکه مکثی کند، گفته بود: «بعضیها چهره واقعی خود را امشب به من نشان دادند.»
۱۷ آوریل ۲۰۱۹ (چهارشنبه ۲۸ فروردین)
یکی از عمده نگرانیهای کارلوس کیروش این است که مبادا «مسئول فدراسیون» فوتبال که قرار است در یک برنامه زنده تلویزیونی حاضر شود درباره اش «اتهاماتی ساختگی» بسازد و بخواهد وجههاش را بین هواداران خراب کند. کارلوس دوست ندارد مقابل هواداران تیم ملی قرار بگیرد. او در بخشی از درد دل خود مینویسد: «خدا جای حق نشسته است. این را میدانم. اطمینان دارم مردم ایران در آینده قضاوت عادلانهای درباره من خواهند داشت.» کارلوس در ۸ سال حضور در ایران همواره سعی کرد ارادت، عرق و تعصب خود را نسبت به ایران نشان دهد. او میگفت عدم تعهد تاج به قولهایش به او و خانواده اش آسیب زد.
۱۸ آوریل ۲۰۱۹ (پنجشنبه ۲۹ فروردین)
هنوز درد دلهای کارلوس زیاد است، حرفهایی که نوشتنی نیست، اما کیروش در بخشی از گلایههایش مدام به آسیبی اشاره میکند که بابت بدقولی مهدی تاج به او وارد شده است. او به دو روز بد اشاره میکند و با همان گلایه میگوید: «روز آخر آقای تاج به هتل نیامد، حتی یک روز اضافه ماندیم و بدتر از همه چیز… گوشی تلفنش را خاموش کرد.»
اینجا دیالوگ، نقطه عطفی در طول گفتگوهای چند روزه با کارلوس است؛ وقتی او برای اولین بار ماجرایی را بازگو میکند که تا به حال و حتی بعد از دعواهای بیشمار، آن را به زبان نیاورده بود. چندی قبل خبرورزشی گفتوگویی ویژه با کارلوس منتشر کرد که در واقع بخشی از این ماجرا بود. کیروش روز ۲۹ فروردینماه از این گفت که در آخرین روز حضور تیم ملی در قطر، پیش از اعزام به امارات، مهدی تاج همراه با یکی از مسئولان دولتی، ناگهان موضوع تمدید قرارداد را مطرح کردند.
تاج در آن روز رو به کیروش گفته بود: «میدانم از کلمبیا برای تو دعوتنامه ارسال شده است. تو نمیتوانی به کلمبیا بروی، چون برایت خوب نیست. این بازیکنان و تیم ملی به حضور تو نیاز دارند. مردم ایران خیلی تو را دوست دارند. ما باید در مورد قرارداد جدید تا جام جهانی قطر با هم صحبت کنیم.» از اینجا تا روز آخر جام ملتها، همه چیز کات میشود. آیا داستان اسلامیان به اینکه دولتیها نخواستند کیروش حفظ شود، در این ایام رقم خورده؟ آیا در حد فاصل روز آخر حضور در قطر تا پایان جام ملتها کسی بوده که به تاج بگوید کیروش نباید بماند؟
وقتی بعدها از کارلوس در این باره سؤال کردیم، اینطور جوابمان را داد: «شاید یک روز بتوانم این سؤال شما را جواب بدهم.» کیروش در این ماهها همواره یک کد میداد؛ اینکه بر سر او معامله شده است. کارلوس انگار اعتقاد داشت حفظ یک صندلی باعث تمام اتفاقات بوده است. خود را قربانی یک معامله خطاب میکرد. میگفت کار به جایی رسیده بود که این معامله صورت گرفت تا او رفتنی باشد و صندلیها و میزها جای خود بمانند. آیا حالا میتوان برداشت کرد فدراسیون فوتبال دوست داشت کیروش بماند و آدمهای دیگری اجازه ندادند این اتفاق رخ دهد؟