کامبیز دیرباز میگوید که به این نتیجه رسیدهام که ذات بازیگر، انتخاب شونده است. مگر اینکه شما اینقدر صبر و حوصله داشته باشید و به لحاظ مالی زندگیتان تامین باشد که بگویید من اگر ۵ سال یک بار هم یک فیلم بازی کردم، هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
کامبیز دیرباز در تازهترین فعالیت خود در آخرین فیلم ابراهیم حاتمیکیا با نام «خروج» به ایفای نقش پرداخته است. از نکات جالب همکاری دیرباز با حاتمیکیا میتوان به ایفای نقش کوتاهی پرداخت که به نوعی در کارنامه کاری این بازیگر کمسابقه است.
این بازیگر در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه در نقشهای اصلی فیلم و سریالهای تلویزیونی به ایفای نقش پرداخته، چرا بازی در فیلم «خروج» ابراهیم حاتمیکیا را پذیرفته است، گفت: به هر حال کار ابراهیم حاتمیکیا فرصت مغتنمی بود. زمانی که با آقای احمدرضا درویش کار میکردم؛ خیلی حرفها به من میزدند که واقعا همه آنها را باید با طلا نوشت و من هم همه آنها را در گوشهای از ذهنم با طلا نوشتهام. آقای درویش یک روز به من گفت: وقتی به تو پیشنهاد میدهند، در درجه اول چه چیز برایت مهم است؟ گفتم فیلمنامه. گفت خیلی درسته ولی یک تبصرهای هم دارد. زمانی که یک کارگردان بهنام که سینما و کارهایش را دوست داری به تو پیشنهاد کار میدهد؛ مطمئن باش که قبل از این پیشنهاد، به جای تو به آن فکر کرده و بعد پیشنهاد داده است.
وی ادامه داد: این خیلی حرف درستی بود و من بر مبنای آن متوجه شدم که هر پیشنهادی را باید بر مبنای همان پیشنهاد و با علم بر اینکه پیشنهاد دهنده چه کسی است، بررسی کرد. حضور در فیلم ابراهیم حاتمیکیا نیز این حالت را برایم داشت. یعنی به عنوان کسی که هم سینمای او را دوست دارم و هم در گذشته فیلم «به نام پدر» را با او کار کرده بودم؛ شناخت کاملی از او داشتم و مطمئن بودم که اگر پیشنهادی میدهد، این پیشنهاد به ضرر من نخواهد بود.
دیرباز افزود: درکنار این موضوع نیز بدون مبالغه باید بگویم که دیدن عالیجناب فرامرز قریبیان از نزدیک؛ سوای اینکه بخواهم کنار ایشان بازی کنم؛ برایم جذاب بود. گفتم بروم و ببینم ایشان اجازه میدهند کنارشان در یک قاب بازی کنم و در تاریخ سینما ماندگار شود که خدا را شکر این اجازه را با بزرگواری دادند و در کار هم به من چیز یاد دادند. من اینقدر برای ایشان و تمام پیشکسوتان احترام قائلم که حد ندارد. این احساس را به سعید خان راد در دوئل هم داشتم. امیدوارم اگر عمری باقی باشد و خودم هم روزی پیشکسوت شدم، جوانهایی که به این حرفه ورود میکنند، این احساس را به پیشکسوتان خود داشته باشند. در نهایت دیدن آقای فرامرز قریبیان در کنار پیشنهاد آقای حاتمیکیا برای من جذاب بود و ماحصل آن بازی در فیلم «خروج» شد.
این بازیگر در ادامه درباره شخصیتی که در فیلم «خروج» بازی کرده نیز توضیح داد: معتقدم کاراکتری که در این فیلم بازی کردم، کاراکتر مهمی است چراکه کاراکتری که شما نتوانید آن را در تدوین حذف کنید، یعنی کاراکتری است که در فیلم کار میکند. من اعتقاد دارم که کاراکتر من را نمیتوان از فیلم حذف کرد. بنابراین نقش تاثیرگذاری بود که در این فیلم ایفای آن را برعهده داشتم.
وی همچنین درباره خداحافظی فرامرز قریبیان از دنیای بازیگری اظهار داشت: احساس میکنم آن شب در نشست خبری فیلم خروج یک سوءتفاهمی به وجود آمد. چون به هر حال من کنار ایشان نشسته بودم و سر فیلمبرداری نیز با خودشان و پسرش سام زیاد صحبت کرده بودم و اصلا صحبت خداحافظی مطرح نبود. احساس میکنم منظور ایشان این بود که در این فضا و تا زمانی که این مدیریت سینمایی! البته نمیدانم منظور ایشان چه بود؛ به طور کل تا زمانی که فضایی که مدنظر ایشان بد هست، کار نمیکنند. من چنین چیزی را تصور کردم ولی بلافاصله فیدبکها به این سمت بود که آقای قریبیان از بازیگری خداحافظی کرد. نمیدانم و نمیتوانم از جانب ایشان حرف بزنم؛ ولی اگر ایشان از بازیگری خداحافظی کردند؛ چقدر بد و حیف و وای به حال ما که آقای غریبیان دیگر نمیخواهند بازی کنند.
کامبیز دیرباز در بخش دیگری از صحبتهایش درباره گلایههای بازیگران درباره پیشنهاد نقشهای تکراری بیان کرد: در اوایل کارم میگفتم چه زمانی میشود که در سینمای ایران جا بیفتم و دیگر به جای انتخاب شدن خودم نقشها را انتخاب کنم. این فکر را میکردم و میگفتم سیمرغ بگیرم که گرفتم؛ گفتم فیلم پرفروش داشته باشم، اخراجیها اتفاق افتاد ولی حالا بعد از ۲۰ سال که از حضورم در تئاتر و سینمای ایران میگذرد، به این نتیجه رسیدهام که واقعا ذات بازیگر، انتخاب شونده است. مگر اینکه شما اینقدر صبر و حوصله داشته باشید و به لحاظ مالی زندگیتان تامین باشد که بگویید من اگر ۵ سال یک بار هم یک فیلم بازی کردم، هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
وی ادامه داد: ولی بازیگری که شغلش بازیگری است، به هر حال در وادی انتخاب شوندگی میافتد. از طرفی هم باید شانس بیاورد که به او نقشهای متفاوتی پیشنهاد شود که در آن هم باید تهیهکننده و کارگردان ریسک کرده باشند. به طور مثال علیرضا بذرافشان با انتخاب من برای مجموعه «نابرده رنج» ریسک کرد و من هم روی هوا آن را قاپیدم. در نهایت اول باید این بستر برای من بازیگر فراهم شود تا بتوانم نقشهای متفاوتی را بازی کنم.
این بازیگر در پایان گفت: بنابراین اگر بستر فراهم شود، بازیگران ما خیلی حرف برای گفتن دارند.من از همصنفانم و تمام کسانی که به آنها انگ تکرار زده میشود، دفاع میکنم چراکه اگر بستر خوب برای آنها فراهم شود،خیلی هم خوب بلدهستند بازی کنند. منتها تهیهکنندگان و کارگردانان این ریسک را نمیکنند و تا کسی در نقشی جواب داد، مرتب برای نقشهای مشابه هم به سراغ او میروند. این موضوع باید درست شود.