جواد بختیاری خوشنویس با انتقاد از استاندارد پایین آثار هنری این روزها، از مدیریت غلط مدیران فرهنگی گلایه کرد.
جواد بختیاری خوشنویس و مدیر گالری «نقش و خط» که با دعوت اداره کل هنرهای تجسمی و با ۱۸ اثر خوشنویسی و نقاشیخط در بخش چارسوی هنر دوازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر حضور یافت، درباره آثار این دوره گفت: هنرمندان جوان خیلی زحمت کشیده و ذوق و سلیقه شان را به کار گرفته اند؛ اما من قبلاً هم گفته ام که استانداردهای توقع ما از هنرمندان جوان بسیار پایین است.
وی افزود: جامعه شهامت مرز شکنی و جستجوگری جدید را از هنرمند گرفته است. هنرمند به اینکه اثری مانند آثار دیگران و متناسب با سلیقه جامعه هنری امروز خلق کند و بتواند آن را بفروشد، قانع شده است. او از اینکه اثرش کمی متفاوتتر با بقیه باشد و این تفاوت باعث شود که مورد توجه خریداران قرار نگیرد، احساس ترس میکند. علت اصلی این اتفاق هم دایره محدود خریداران و سفره کوچک هنر در ایران است.
این خوشنویس معاصر تشریح کرد: اگر مخاطب زیاد باشد تنوع سلیقه هم بیشتر میشود، اما متاسفانه تعداد مخاطبان هنری در کشور ما محدود است؛ بنابراین تنوع سلیقهها هم کم میشود. یا حاجی بازاریها پولدار هستند و یا قشر تحصیلکرده که تعداد آنها هم زیاد نیست. بخش دولتی هم که معمولا خرید هنری انجام نمیدهد. با اینکه جوانان ما خلاق هستند و میتوانند در هر حوزهای به خوبی بدرخشند.
وی ادامه داد: در خارج از کشور به ازای هر هنرمند تعداد زیادی مخاطب وجود دارد، آنان فرهنگ خرید دارند. بنابراین هنرمند با خیال راحت در کارگاه اثرش را خلق میکند. در آمریکا و اروپا فرهنگ دیوار وجود دارد؛ یعنی وقتی یک نفر خانهای می خرد اول به چیدمان تابلوی روی دیوار فکر میکند، اما در ایران چنین تفکری وجود ندارد. بنابراین طبیعی است که بازار هنر راکد باشد و خلاقیت را از هنرمند بگیرد.
مدیر نگارخانه نقش و خط با بیان اینکه قیمت آثار ارائه شده در جشنواره فجر پایین است، گفت: روزی که آقای وزیر برای بازدید آمدند به ایشان گفتم مگر این رویداد بزرگترین اتفاق تجسمی کشور نیست، پس چرا این قدر خلوت است؟ به آقای صالحی گفتم که مدیریت غلط باعث قهر مردم با هنر شده است. این اتفاق نشان میدهد که مردم با تجسمی ارتباط ندارند.
وی ادامه داد: بخشی از این عدم استقبال به نبود تبلیغ فرهنگی در جامعه مربوط میشود؛ اینکه برای مردم ذائقه ایجاد نکرده اند. بخش دولتی که از ماجرا دور و بسیار هم بدسلیقه است؛ بخش خصوصی هم که اصلاً فرهنگ خرید ندارد، این یکی دو خرید هم اصلا متناسب با تعداد هنرمندان نیست و در نتیجه یک فاجعه هنری پیش آمده است.
این نستعلیق نویس بیان کرد: در دهه شصت کتابهای من ۵ بار تجدید چاپ می شد، اما الان که اتفاقاً فروش آثارم در داخل و خارج از کشور زیاد است کتابم بعد از ۵ سال تازه به چاپ دوم رسیده است! از طرفی از نگاه مدیران رسانههای هنری ایران فقط بازیگران هنرمند محسوب میشوند. بازیگر درجه ۳ را میشناسند، اما نقاش، شاعر، آهنگساز و… را کسی نمیشناسد. این وضعیت به دلیل مدیریت نادرست مسئولین ما رخ داده است.
وی در پاسخ به راهکارهای پیشنهادی برای بهبود این وضعیت اظهار کرد: این فاجعه یک عزم ملی، تحول بنیادی در نگاه فرهنگیان و تحول اقتصادی لازم دارد؛ باید رویکردها عوض شود. باید سرمایه گذاری کرد، زیرا اگر هنر و اقتصاد آن فعال شود، جامعه ساخته میشود.