یازده کودک هفت تا ۱۴ سال و هفت نوجوان بالای ۱۴ سال در برلیناله ۲۰۲۰ حضور دارند. به چه عنوان؟ این بچهها و نوجوانها داوری فیلمهای بخشی را که متعلق به خودشان است برعهده دارند؛ بخش «نسل» هفتادمین دوره جشنواره فیلم برلین. اما مستقل از کار آنها، شش داور بینالمللی که از حرفهایهای سینما هستند هم داوری بخش «نسل» جشنواره را برعهده دارند. یکی از آنها عباس امینی، فیلمساز ایرانی است. او یکی از سه داور بخش ۱۴plus بخش «نسل» برلیناله امسال است. فیلمهای «والدراما» و «هندی و هرمز» امینی در سالهای پیش در بخش نسل حضور داشتهاند و حالا او برای نخستین بار به عنوان یکی از اعضای هیات داوری در این بخش حاضر است. دویچه وله فارسی در گفتوگو با امینی به پرسشهایی مرتبط با فعالیتهای بخش نسل، تجربه داوری این سینماگر ایرانی در این بخش و فعالیتهای مدنی او در ارتباط با کودکان در ایران پاسخ داده است.
کمی درباره بخش نسل بگویید. کار این بخش چیست؟
-بخش نسل بخش فوقالعادهای در جشنواره فیلم برلین است. در این بخش هم فیلمهایی با موضوعات مرتبط به بچههای زیر ۱۴ سال حضور دارند و هم فیلمهایی مرتبط و برای نوجوانان بالای ۱۴ سال نمایش داده میشوند. این بخش مهمی در برلیناله است چون تقریبا میتوانی آینده دنیا را از این بخش بشناسی چون از فیلمهای مختلفی که درباره نسلهای نوجوان کشورهای دیگر به اینجا میآیند، کاملا میتوانی بفهمی دنیا دارد به چه سمتی میرود. حضور در اینجا به عنوان داور برای من تجربه بینظیری است بخاطر اینکه کاملا میتوانم از همین زاویه دنیا را ببینم.
محور اصلی فیلمهای منتخب که به بخش نسل امسال راه یافتهاند، اگر بشود گفت چنین محور مشترکی اصلا وجود دارد، چیست؟
-فکر میکنم در انتخاب فیلمها چیزی مشخص مدنظر بوده است چون فیلمها از لحاظ حال و هوا به هم نزدیک هستند. در همه فیلمها مساله هویت مطرح است، و برخورد نوجوان با موضوعات پیرامونی، موضوع خانواده، شغل یا سفر و هزاران موضوعی که نوجوان میتواند با آنها درگیر باشد. تقریبا همه فیلمها در همین طیف انتخاب شدهاند که خب کار داوری را هم راحت میکند چون اگر فیلمها به لحاظ موضوعی خیلی متفاوت بودند در کنار زبان و سبک و سیاق متفاوت کارگردانها کار خیلی سخت میشد.
جالب هم است که فیلمها از کشورهای مختلفاند ولی همه به نوعی دغدغه هویتی نوجوانان را مطرح کردهاند.
-بله، حدود بیش از دو هزار فیلم بوده است که از آن میان تعداد ۱۶ فیلم برای بخش ما انتخاب شده است و ما از این تعداد به دو فیلم جایزه خواهیم داد.
ترکیب هیات داوران و ارتباط شما با هم چطور است؟
-ترکیب خوبی است چون نگاهمان به هم نزدیک است، دو فیلمساز دیگر از کشورهای هند و آفریقای جنوبی هستند و این یعنی آنها هم از کشورهای سختی آمدهاند و طبیعتا زیستمان در جاهایی شبیه به هم شکل گرفته است و این موضوع در درکمان از فیلمها تاثیر دارد. و اینکه هر سه عضو داوری کارگردانیم کار را راحتتر میکند چون سالهای پیش مثلا یک پخش کننده هم بوده است و این کار را سخت میکند چون شاید آن فرد کمتر به لحاظ هنری به فیلم نگاه کند.
جشنواره برلین در چشم شما به عنوان داور چه تفاوتی با زمانی پیدا کرده که به عنوان فیلمساز با فیلمهای والدراما و هندی و هرمز در بخش نسل آن حضور داشتید؟
-خب ما همیشه این ذهنیت را داریم که فکر میکنیم وقتی دارند جایزه میدهند حتما خبرهایی آن پشت هست. این ذهنیتی است که جشنوارههای ایران به ما دادهاند و آنجا درست است، یعنی آنجا قطعا عوامل زیادی دخالت دارند تا رای بدهی. اینجا اما تجربه من این است که هیچ گونه دخالتی ندارند، هیچگونه اعمال نظری نمیکنند، حتی در کلام هیچ فیلمی را مثال نمیزنند، یعنی دستاندرکاران جشنواره آنقدر دقت میکنند طوری حرف بزنند که از فیلمی در حرفهایشان نام نبرند. همه تصمیمها با خود توست که رای میدهی. این تجربه من است و باید در بخشهای دیگر خصوصا که اهمیت بیشتری دارند شدیدتر هم باشد. برای امنیت آرا هم اینجا بسیار احترام قایلاند، مثلا کسی را که من به عنوان مترجم انتخاب کردم چندین بار کنترل شد که چه کسی است و … . خب این ارزش جشنواره را خیلی بالا میبرد. همه چیز صرفا در خدمت این است که داوری خوب انجام شود. مثلا من دیروز پنج دقیقه دیر به یک فیلم رسیدم و دوباره یک اکران گذاشتند تا من فیلم را کامل دیده باشم.
حضور در جشنواره برلین اتفاق خیلی خوبی هم میتواند برای خیلی از مدیران ایرانی باشد که به اینجا میآیند. چون اگر یک بار وقت بگذارند میتوانند سیستم برگزاری جشنواره را یاد بگیرند و در ایران اجرا کنند. اصلا کار پیچیدهای نیست، تنها کافی است کمی نظم، دقت و درایت صرف شود. اینطوری یکسری از بحرانهای سینمای ایران در سالهای آینده حل خواهد شد.
در معرفی شما در برلیناله بر فعالیتهای انساندوستانه شما تاکید شده است. میتوانید بیشتر توضیح دهید؟
-من از همراهان انجیاو “کودکان سرزمین من” و انجمن “حمایت از کودکان کار” در ایران هستم. “کودکان سرزمین من” یک مرکز شبانه روزی است که بچهها کامل در آنجا میمانند و مثل خانهای است که در آن بچههای خانواده کنار هم هستند و دارند با هم زندگی میکنند. این مرکز حدودا دو سه سال است که راه افتاده است و راهاندازیاش نتیجه چندین سال کار انجمن “حمایت از کودکان کار” بوده است. چون در آنجا با بچههایی مواجه میشدیم که فقط مساله آموزش نداشتند بلکه بحث سرپناه و خانواده هم در میان بود. ما آنها را پنج شش ساعت تحت پوشش قرار میدادیم و آنها دوباره بعدش به همان سیستم برمیگشتند. ما معرفیشان میکردیم به بهزیستی ولی خب بهزیستی با اینکه خیلی زحمت میکشد اما تفکرش با ما خیلی متفاوت است. به عنوان مثال اینکه بچهها همه لباسهای یکرنگ و یک دست بپوشند حق انتخاب را از آنها میگیرد. ما سعی کردهایم این شرایط را ایجاد نکنیم، اینکه بچهها بتوانند خودشان لباسهایشان را انتخاب کنند، حتی نوع اتاقشان، رنگش و دکورش را خودشان انتخاب کنند برای ما مهم است. این فعالیتها تنها چیزی است که به جز فیلمسازی به من آرامش میدهد.
چند نفر تحت پوشش این مراکز هستند؟
در “کودکان سرزمین من” که شبانهروزی است ۵۰ نفر هستند که از کودک دو ساله تا نوجوان ۱۵ – ۱۶ ساله را در برمیگیرند. برای این مرکز دو تا خانه داریم، خانه دختران و پسران که با اینکه فکر میکردیم این بچهها کنار هم بهتر میتوانند بزرگ شوند اما به خواسته دولت تفکیکشان کردهایم.در انجمن “حمایت از کودکان کار” ۱۴۰۰ کودک و نوجوان تحت حمایت هستند.
شما اشاره کردید که موضوع محوری بخش “نسل” برلیناله امسال هویت است. شما در کار با این کودکان در این مراکز چقدر با موضوع هویت برخورد دارید؟ چقدر این بچهها با مسایل هویتی طرف هستند؟
آنها از لحظهای که دارند جهان را میفهمند بحران هویت دارند. این آسیبی است که وجود دارد و ما نمیتوانیم این آسیب را از بین ببریم ولی میتوانیم این آسیب را کاهش دهیم. اینکه فکر کنیم میتوانیم کلا مسائل آنها را ریشهکن کنیم در حد آرزوست ولی میتوانیم حلقه را معیوب کنیم که هی شکل نگیرد. این اما فقط کار انجاوهایی نظیر سازمانهای ما نیست، جامعه هم باید آگاه باشد که در قبال این بچهها چه مسئولیتی دارد و وقت مواجهه با آنها باید چه رفتاری داشته باشد. ما اما در کار خود تلاش میکنیم آسیب را به حداقل برسانیم.
پس از فیلمهای والدراما و هندی و هرمز به نظر میرسد کمی از دنیای نوجوانها در فیلمسازی فاصله گرفتهاید، آیا فیلمی در دست دارید که دوباره به دنیای نوجوانها بازگردید؟
بله، کار جدیدم که در مرحله نگارش است مجددا به نوجوانها مرتبط است. البته فقط درباره نوجوانها نیست، درباره نوجوانها در یک بستر بسیار بزرگتر است. داستان فیلم درباره آموزش به نوجوانها در جغرافیایی خارج تهران است. فکر میکنم بتوانم در سال آینده فیلمبرداری فیلم را شروع کنم.