سیامک رحمانی در یادداشتی کوتاه به حملاتی که در فضای مجازی در واکنش به یک پست اینستاگرامی حجتالاسلام شهاب مرادی صورت گرفته است، انتقاد کرد.
، سیامک رحمانی در این یادداشت کوتاه نوشت: «این وقتها که مردم در التهاب بیماری روزگار میگذرانند و همزمان بسیاری نگران جان و اعتبار آواز ایران محمدرضا شجریان هستند، اینکه یک روحانی برای شهریار آواز اظهار نگرانی و به او ادای احترام کند، قابل تامل است. به خصوص زمانی که ببینیم گوینده از جنس حامیان جریانی شجریان نیست و آبشخور فکری دیگری دارد.
حجتالاسلام شهاب مرادی پیش از این هم ارادت خود را به محمدرضا شجریان نشان داده و حتی با صحبت و دفاع از او در رسانه ملی خبرساز شده. او اینبار هم برای سلامت استاد دعا کرده و زمانهای را به یاد آورده که مثنوی افشاری او قبل از ربنایش در افطارهای ماه رمضان، منارههای مساجد و خیابان و شهر را زیباتر میکرد.
مردم عصبانی و بیتاباند و طاقت رنج و فشار بیشتری را ندارند. اگر زبانمان لال یکی از این روزها یا شبها اجل گریبان جهان هنر را بگیرد، نیاز به آشتی و تفاهمی داریم که اجازه بدهد شان و محبوبیت بیحد هنرمند یگانه به جای آورده شود. ادای احترام فرهنگیان و روحانیان مورد اقبال در جامعه، و دعوتشان به تفاهم بر سر مفاخر ملی نیازی جدی است. کمی درایت و تعادل از سوی همه نحلهها و گرایشهای فکری و عقیدتی جای دوری نمیرود.
پست اینستاگرامی شهاب مرادی از این نظر گامی مثبت است و هجمهای که از دوسو به آن شده جز هیجانزدگی و کمتحملی دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد.»
لازم به توضیح است شب گذشته حجتالاسلام شهاب مرادی در صفحه شخصیاش در اینستاگرام با انتشار ویدئویی که تلاوت آیاتی از قرآن با صدای استاد شجریان بود از علاقه به این استاد آواز ایران نوشت و از مخاطبانش خواست برای سلامت این استاد آواز ایران دعا کنند. این پست اما با هجمه کاربران اینستاگرام از دو طیف فکری مختلف روبهرو شد و واکنشهای متفاوتی را به دنبال داشت.
متن پست اینستاگرامی شهاب مرادی را در ادامه بخوانید:
۱. ماه رجب است و ماه استغفار و چه زیباست این آیه سوره مبارکه قصص.
۲. در مورد زیبایی این تلاوت هم نیازی به بیان نیست چون شما اهل ذوق و دقت و سلیقه هستید.
۳. اما در مورد صاحب این صدا، که برای سلامتیاش دعا می کنم؛ چند جملهای عرض کنم:
۴. سالهاست صدایش را دوست دارم. چه این تلاوت زیبا که چهل سال قبل ضبط شده و دیشب در ماشین گوش می کردم چه ربنا و چه آثار بیبدیل دیگرش.
۵. در دوره نوجوانی و جوانی ما، انگار در موسیقی، تنها، صدای او، صدای حلال و اصطلاحا مجاز و البته متر و معیارِ موسیقی فاخر بود.
۶. سی سال آواز مثنوی افشاری او قبل از ربنای معروفش، در ماه رمضانها، قبل از افطار، از تمام مأذنهها و منارههای مساجد و نه «فقط» از رادیو و تلویزیون، پخش میشد و این ناخواسته، در ذهن مردم، اُنس خاصی را با این صدای خاص، ایجاد کرد.
۷. یک بار در آذر ماه هشتاد و چهار در راهروی پشت استیج تالار وزارت کشور با هم گپ و گفتی صمیمانه داشتیم و به او گفتم «شما تمامِ سهم من، از تمام موسیقی هستید» که با نجابت و تواضع و با لبخندی که از چهرهاش محو نمیشد تشکر کرد.
۸. برای من شجریان صداست. صدایی که سطح سلیقه مرا در آواز، تنظیم کرد و شکل داد.
۹. در مورد او و خیلی ها می شود نقد نوشت و ایکاش و اما و اگر گفت، اما نه اهل این نوع سخن گفتن هستم و نه فایدهای در بیانش می بینم.
و خدا بگومگو را دوست ندارد.
۱۰. برای من محمدرضا شجریان در آواز مثل سعدی است در ادبیات. لذا از او هیچ وقت انتظار یک رجل سیاسی و یا یک حکیم ربانی نداشته و ندارم.
برای شفای او و همه بیماران دعا کنیم.