این روزها حسابی اوضاع ورزش و بخصوص فوتبال به هم ریخته است، این به هم ریختگی تا حدودی قابل درک و فهم است.
این روزها حسابی اوضاع ورزش و بخصوص فوتبال به هم ریخته است، این به هم ریختگی تا حدودی قابل درک و فهم است. در شرایطی که کشورمان درگیر بیماری واگیر شده است و متأسفانه برخی از هموطنانمان هم با همین بیماری از دنیا رفتند، طبیعی است که به خاطر حفظ جان سایر هموطنان و همچنین بازیکنان فوتبال و خارج شدن از این شرایط، برنامهریزیهایی انجام شده و چه در سطح باشگاهی و چه در سطح ملی دچار تغییرات و حتی تعطیلی شود.
پیش از این با اپیدمی شدن ویروس کرونا در کشورمان در شرایطی که هنوز برخی کشورها از دست این ویروس در امان بودند، بازیهای لیگ برتر بدون تماشاگر برگزار شد که متأسفانه برخی باشگاهها، همینقدر محدودیت را هم نمیپذیرفتند و حاشیههایی را ایجاد کردند اما با جدیتر شدن قضیه، نه تنها باشگاهها پذیرفتند که بازیها بدون تماشاگر برگزار شود، بلکه خیلی زود ویروس کرونا، بازیهای لیگ برتر را به تعطیلی کشاند. در ادامه تعطیلی بازیها، باشگاههای لیگ برتری مجبور شدند تمریناتشان را نیز تعطیل کنند و به همین خاطر بسیاری از بازیکنان خانهنشین شدند.
این پایان کار نبود، با شیوع این بیماری در سطح جهان، بازیهای لیگ قهرمانان آسیا و حتی مقدماتی جام جهانی هم به تعطیلی کشیده شده و در حالی که قرار بود تیم ملی کشورمان در فروردینماه به مصاف حریفان برود، کنفدراسیون فوتبال همه بازیهای را لغو و قرار شد در آینده و باتوجه به شرایط جدید، زمان مسابقات اعلام شود. به این ترتیب نه تنها مسابقات لیگ برتر و لیگ قهرمانان آسیا به تعویق افتاد و بازیکنان باشگاهها خانهنشین شدند، بلکه بازیهای مقدماتی جامجهانی هم به تعویق افتاد و ملیپوشان نیز به جمع سایر بازیکنان پیوستند و در حال حاضر تقریباً همه بازیکنان در حال استراحت هستند و عملاً برنامهای برای آنها وجود ندارد.
این شرایط خیلی ادامهدار نشد چراکه طی روزهای گذشته برخی از باشگاهها با برنامهریزی برای تیمشان، در تلاش هستند ضمن حفظ شرایط تیم، بازیکنانشان را برای روزهای آینده و احتمالا برگزاری بازیها، آماده نگه دارند. هر چند این موضوع با انتقادهایی روبهرو شده است و برخیها معتقد هستند در چنین شرایطی برگزاری تمرینات، میسر نخواهد بود و البته برخی از سازمانهای مسئول در موضوع بیماری کرونا نیز از این برنامهها جلوگیری کردند اما نشان میدهد که حداقل باشگاهها یک گام جلوتر از فدراسیون فوتبال هستند و برای روزهای آینده برنامهریزی میکنند.
حداقل طی شش ماه گذشته متأسفانه تیم ملی کشورمان اصلاً شرایط خوبی نداشته است، متأسفانه با انتخاب اشتباهی که در فدراسیون فوتبال بعد از کارلوس کیروش انجام شد، روزهای بد تیم ملی فوتبال کشورمان آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. با قرار گرفتن ویلموتس روی نیمکت تیم ملی و البته عدم حضور او در کشورمان، تمرینات و رصد بازیکنان ملیپوش با مشکل جدی روبهرو شد که خیلی زود در رویارویی با تیمهای بحرین و عراق نتیجه این بیبرنامگی و عدم توجه به بازیکنان تیم ملی را دیدیم.
تیم ملی کشورمان در کمال ناباوری در رویارویی با این دو تیم با شکست از زمین خارج شد تا بحران دیگری برای تیم ملی کشورمان ایجاد شود. هر چند عدم توانایی ویلموتس در این نتیجهگیری بد و ناکامی کاملاً مشخص بود اما باید بپذیریم که در همین دوران فدراسیون فوتبال با وجود حضور مهدی تاج در رأس آن، نتوانست برنامهریزی مناسبی برای تیم ملی و بازیکنانش داشته باشد و همه چیز دست به دست هم داد تا اما و اگرها در تیم ملی دوباره سر زبانها بیفتد.
بعد از این همه سوءمدیریت و خرابکاری در مجموعه فدراسیون فوتبال، بالاخره مهدی تاج رفت و در نهایت بعد از گمانهزنیهای فراوان برای نیمکت تیم ملی، دراگان اسکوچیچ سرمربی صنعت نفت آبادان هدایت تیم ملی را در اختیار گرفت. حضور اسکوچیچ در تیم ملی خیلی خوشیمن نبود، در حالی که هنوز او کارش را به صورت جدی در تیم ملی شروع نکرده بود و شاید برنامهریزی برای روزهای پایانی سال وجود داشت، حضور میهمان ناخوانده در کشورمان و البته اپیدمی شدنش در بیشتر کشورها، تقریباً برنامههای تیم ملی کشورمان نیز تعطیل شد و کار اسکوچیچ قبل از شروع به تعطیلی کشید.
حالا تعویق بازیهای تیم ملی از یک طرف و مهمتر از آن درگیری فدراسیونیها در خصوص انتخاب فدراسیون فوتبال و اساسنامه، باعث شده است به کلی تیم ملی و البته ملیپوشان به فراموشی سپرده شوند. در روزهایی که اکثر باشگاههای لیگ برتری تعطیل هستند، فدراسیون فوتبال سراغی از بازیکنانی مثل علیرضا بیرانوند، محمدرشید مظاهری، پیام نیازمند، وریا غفوری، محمد نادری، حسین کنعانیزادگان، علی کریمی، احمد نوراللهی، مسعود شجاعی، وحید امیری، محمد محبی و… که در لیگ برتر فوتبال کشورمان حضور دارند و پیش از این اغلب آنها در تیم ملی حضور داشتند، نمیگیرد و وقتی با این بازیکنان حرف میزنی عنوان میکنند که فدراسیون فوتبال هیچ برنامهای برای ملیپوشان ندارد و حتی کسی از احوال و شرایط آنها نیز سراغی نمیگیرد.
جالب است که بازیکنانی مثل میلاد محمدی، مرتضی پورعلیگنجی، رامین رضاییان، امید ابراهیمی، کریم انصاریفرد، علی قلیزاده، کاوه رضایی، سردار آزمون، مهدی طارمی و … هم همین شرایط را دارند و فدراسیون فوتبال که غرق در انتخابات فدراسیون فوتبال و اساسنامه است، هیچ برنامهریزی برای ملیپوشان ندارد و اصلاً خبری هم از سرمربی تیم ملی نیست و مشخص نیست اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی، توانایی وادار کردن فدراسیون فوتبال برای تحرک و برنامهریزی برای تیم ملی را دارد یا نه؟ هر چند مطمئن هستیم در صورتی که کارلوس کیروش هنوز سرمربی تیم ملی بود، قطعاً این روزها، ملیپوشان اینقدر در بیخبری و بلاتکلیفی به سر نمیبردند و کیروش همین فدراسیون فوتبال را وادار به برنامهریزیهای بهتر میکرد.