آرش عباسی در گفتوگویی به برخی از حاشیههایی که برای خودش پس از پخش فصل ششم «پایتخت» به وجود آمده پاسخ داد.
«پایتخت۶» پرمخاطبترین سریال تلویزیون در نوروز۹۹ بود. سریالی که یک پایان واقعی نداشت اما سکانس پایانیاش چنان برای تلویزیون حاشیه درست کرد که مدیر روابط عمومی تلویزیون از کاهش ۲۰درصدی رضایت مخاطبان از این سریال گفت. اینکه نظرسنجی تلویزیون چگونه انجام میشود و چطور به این سرعت نظرات مخاطبان یک سریال رضایتسنجی میشود سوالی است که پاسخ به آن نیاز به روشنگری و شفافسازی از سوی مدیران تلویزیونی دارد اما آنچه مشخص است سکانس پایانی «پایتخت» حاشیههای فراوانی برای سازندگانش ایجاد کرد تا جایی که سیروس مقدم (کارگردان) و مهدی فرجی (مشاور پروژه) سریال در میزگردی که در دو شب از تلویزیون پخش شد مجبور شدند به برخی از این حاشیهها پاسخ دهند.
بخش مهمی از این حاشیهها اما به نویسنده جوان این سریال برمیگشت. آرش عباسی نمایشنامهنویس عرصه تئاتر که در این فصل جایگزین خشایار الوند شده بود و بعد از حاشیههایی که برای سریال پیش آمد برخی با استفاده از برخی تصاویری که از او در فضای مجازی وجود داشت مطالبی با تیتر «نویسنده «پایتخت» چه کسی است؟» منتشر کردند و سعی کردند همه کاستیهای این فصل را به او ربط بدهند. مطالبی که باعث شد آرش عباسی بخواهد در یک گفتوگوی لایو اینستاگرامی به آنها پاسخ بدهد. متن این گفتوگو که روز گذشته با خبرآنلاین انجام شد را در ادامه بخوانید.
آقای عباسی شما که استراماچونی را به ایران آوردید چرا او را نگه نداشتید؟
(با خنده) متاسفانه قدرش را ندانستند و او را از دست دادیم.
آوردن استراماچونی به استقلال سختتر بود یا همکاری با محسن تنابنده؟
قطعا همکاری با محسن تنابنده خیلی سخت اما تجربه شیرینی بود.
شاید این سوال برای اغلب مخاطبان مطرح باشد که اصلا چطور با آقای تنابنده آشنا شدید؟
ما سالهای پیش در دوره دانشجویی همکلاس بودیم، اما دوستی زیادی نداشتم تا اینکه از طریق احمد مهرانفر بیشتر آشنا شدیم. سالها پیش هم قرار بود در سریال چک برگشتی همکاری داشته باشیم، اما این اتفاق رخ نداد، برای «پایتخت۵» هم یک صحبتهایی انجام شد و جلساتی برگزار کردیم، ولی در نهایت شرایط مهیا نشد، تا اینکه بعد از نمایش تئاتری که با محسن تنابنده انجام دادیم درباره نوشتن پایتخت صحبت کردیم و از اردیبهشت ماه نوشتن پایتخت را شروع کردیم.
چه شد که این فصل از «پایتخت» اینقدر حاشیهدار شد؟
من به عنوان نویسنده متاسفم که این حواشی ایجاد شده، زیرا کسی که اثری را خلق میکند دوست ندارد کارش حاشیهای داشته باشد. البته من معتقدم خالق اثر نباید درباره اثرش حرف بزند، چون حرفش را در اثر زده و نیازی به توضیح اضافه نیست اما از سر اجبار باید توضیحاتی بدهم. احتمالا یکسری حرفها که در پشت پرده زده میشود و با تیتر بزرگ« نویسنده پایتخت ۶ کیست؟» دست به دست میشود را دیدهاید؟ این نوشته و این موضوع خیلی آزاردهنده است. باید بگویم که در این پشت پرده عناوینی به من داده میشود که اصلا واقعیت ندارد و کذب محض است.
مثلا تصویری از شما با یک حیوان خانگی؟
بله. ماجرای آن گربه این است که نامش حریر بود و یک چشمش نابینا بود. این گربه الان پیش من نیست و برای سالها قبل است. چندین بار برای زمانهای کوتاهی حیوان خانگی داشتم که همه آنها یک مشکل یا معلولیتی داشتند که همین موضوع باعث شده بود من برای مدتی از آنها نگهداری کنم. الان این عکس در فضای مجازی دست به دست میشود و درباره آن به من بدوبیراه میگویند.
کمتر کسی پیشینه تئاتری شما را میداند؛ درباره این سابقه توضیح میدهید؟
من حدود ۳۰سال است که در تئاتر کار میکنم و ۲۰ سال از سوابق کاریام آن هم به صورت حرفهای به نوشتن نمایشنامههای مختلف گذشته است. الان و با سریال «پایتخت» به دلیل اینکه محبوبترین سریال سالهای اخیر بوده شناختهتر شدم اما من نمایشنامههای زیادی در تئاتر دارم. نمیدانم بگویم متاسفم یا خوشحالم که برای تئاتر نوشتم چرا که نوشتن برای تئاتر هم این معضل را دارد که کار دیده نمیشود. من دیدم که برخی خبرگزاریها و سایتها دربارهام نوشتهاند «نویسنده مبتذل تئاتر»؛ واقعا دلیل این موضوع را متوجه نمیشوم. ای کاش درباره ۲۶ نمایشنامهای که دارم هم صحبت کنند. من در حوزه نمایشنامه درباره عاشورا و مسائل مختلف مذهبی کار کردهام.
همین که خودتان میگویید این سریال میشود گفت محبوبترین سریال سالهای اخیر بوده و شما در فصل ششم جایگزین خشایار الوند شدید. قطعا این کار یک ریسک بوده. آیا به نظر خودتان این ریسک موفقیتآمیز بود؟
من نباید درباره این که در این سریال موفق بودم یا نه پاسخ بدهم اما من تقریبا راضی بود. مدل نوشتن این سریال را دوست داشتم و به نظر خودم اختلاف عجیبی بین نمایشنامههایم و فیلمنامه سریال «پایتخت۶» نیست. من نمیدانم مخاطبان چرا تیتراژ سریال را نمیخوانند و توجه نمیکنند که چه کسانی چه مسوولیتی دارند. یک گروه بزرگ این سریال را ساخته و همه کنار هم هستیم. من نویسنده بودم، طراح قصه و سرپرست فیلمنامه مشخص است و طراح اصلی محسن تنابنده است که در تمام فصلها هم همین موضوع بوده و قصهها را او طراحی کرده است. من افتخار داشتم در کنارش کار کنم و این فرصت خوبی بود. من دایرکتها و کامنتهای عجیبی میگیرم . مثلا اینکه چرا کت و شلوار نقی اینگونه است یا چرا لباس ارسطو را این مدلی انتخاب کردی. در صورتی که باید بگویم من به عنوان نویسنده نظری درباره آنها نداشتم و آنها هر کدام مسوول خودشان را داشتند.
درباره بیادبی کاراکترها و بیاحترامی که به بزرگترهایشان دارند هم انتقادات زیادی به سریال وارد شده؟
بله. بحث پرخاشگری بهروز و بهتاش بارها مطرح شده و من نویسنده مسوولش هستم اما تاکید دارم که رفتار بهتاش در فصل پنجم با رفتار او در فصل ششم تفاوت و فاصله چندانی ندارد.
به عنوان سوال پایانی چرا به فیلمنامه این فصل این همه انتقاد وارد شد؟
هنوز «پایتخت» تمام نشده و حرف زدن درباره سریالی که هنوز به پایان نرسیده کار درستی نیست، واقعاً نمیدانم در آینده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد، بنابراین قضاوت دراینباره نمیتواند جامع و کامل باشد.