عماد توحیدی، آهنگساز، پس از ارائه آلبوم «شمس جان»، قصد تکمیل سهگانهای متکی بر روایتهای مثنوی معنوی دارد.«ضیاء الحق» و «صلاح الحق»، دو آلبومی هستند که این هنرمند در حال کار روی آنهاست.
عماد توحیدی، آهنگساز آلبوم «شمس جان» از تولید ۲ اثر دیگر به نامهای «ضیاء الحق» و «صلاح الحق» با محوریت حکایات مثنوی معنوی خبر داد.
او در این باره گفت: «سرودن مثنوی معنوی به عنوان یک شاهکار جاوید معرفتی در ادبیات جهان مرهون وجود سه شخصیت مهم و تاثیرگذار در زندگانی مولانا جلال الدین بوده است و اینان شمس تبریزی، حسامالدین چلبی و صلاحالدین زرکوب بودهاند. ضمن اینکه در «مناقبالعارفین» از مولانا جلال الدین محمد بلخی نقل است: «شمسالدین به مثابت آفتاب است و شیخ صلاحالدین درمرتبه ماه است و حسامالدین چلبی میانشان ستارهای است روشن و رهنما.»
توحیدی ادامه داد: «در آلبوم اول، حکایت «پادشاه و کنیزک» به مناسبت مضمون و اشارات داستان، «شمس جان» نام گرفت و این آغازی بر سه گانهای است که متکی بر روایت سه حکایت نغز و پرمغز مثنوی معنوی است. اثر دوم «ضیاء الحق» نام دارد که لقب حسامالدین چلبی اُرموی بوده است و مولانا در دفتر اول در مورد او و شمس چنین سروده: «رو ز سایه آفتابی را بیاب / دامن شه شمس تبریزی بتاب … ره ندانی جانب این سور و عرس/ از ضیاء الحق حسام الدین بپرس». اثر پایانی این سه گانه نیز «صلاح الحق» نام دارد که اشارت به صلاح الدین زرکوب است.»
این آهنگساز که در دهه هشتاد با تهیهکنندگی مرکز موسیقی حوزه هنری، سازنده آلبومهای سه گانه موفق «کولی کوبی»، «ذوالجناح» و «قلندروار» با بهرهگیری از هشتاد ساز کوبهای بوده است در مورد همکاران خود در این دو اثر توضیح داد: «حضور مغتنم عبدالجبار کاکایی و داوود آزاد نه فقط به لحاظ مرتبت رفیع هنری ایشان بلکه به دلیل معرفت و انس جانانه این دو با سلوک و شعر مولاناست. در کنار این بزرگان از محضر هنرمندان شاخص دیگری نیز بهرهمند خواهیم شد که بعد از توافقات نهایی اخبار آن منتشر خواهد شد. همچنین حضور موثر آرش صفدری و وحید اختری بعنوان مشاوران هنری، صدابردار و ناظر ضبط در پروژه قطعی است.»
توحیدی که رساله دکتری او در دانشکده فیلولوژی دانشگاه مسکو با موضوع مولانا بوده است اضافه کرد: «انجام این پروژه جدای از دغدغههای همیشگی من در حوزه ادبیات، سوق دادن مخاطب به سوی معنویت ناب و اصیل نهفته در این اشعار است. یادم هست که پرفسور «اولریش مارزلف» که یکی از صاحبنظران برجسته جهان در حوزه افسانه است در کارگاه طبقه بندی قصههای ایرانی، مثنوی را گنجینه منحصر به فرد و پایان ناپذیر حکمت ایرانی در تاریخ بشریت مینامید. به هر حال در روزگاری که شوربختانه دستاوردهای عرفان ایرانی_اسلامی و مولانا تبدیل به دستاویزی برای دکانداری و سوداگری عدهای متظاهر فرومایه در پوشش عرفانهای کاذب و ریاورزانه شده، نیاز به روایت و ارائه صحیح و بی غل و غش آثار ارجمند زبان فارسی و تفسیر صحیح آنها بیشتر احساس میشود.»
این پژوهشگر و مدرس موسیقی در پایان گفت: «از سویی نباید از تاثیر و نقش بسزای تعلیمی و اخلاقی مثنوی که با بهره گیری از مضامین قرآنی و شرح و بسط روایات به وجود آمده غفلت کرد. ابیات ارجمندی از حمد حضرت حق تعالی، نعت پیامبر عظیم الشان اسلام و همچنین مدح و منقبت بزرگان دین و عرفان از جمله امیرالمومنین علی (ع) در جای جای مثنوی دیده میشود و به سنت آثار ادبیات حکمی و تعلیمی فارسی که متکی بر داستان پردازی است مولانا نیز در خلال روایت حکایات خود، سلوک بندگی را با مثالهایی از گفتار و کردار اولیاءالله آموزش میدهد. همانطور که از آثار به جامانده از شمس تبریزی استاد معنوی مولانا نیز در مییابید که او نیز دانش گستردهای در ادبیات، لغت، تفسیر قرآن و عرفان داشته است و بی تردید مولانا جلال الدین را از این خزائن شریف بهرهمند ساخته است. مثنوی اثری بی همتا و بی رقیب است و میتوان از مشی مصلحانه و منش مومنانه معارف آن در جهت رشد معنوی جامعه بهره برد.»