این روزها و به مناسبت همهگیری ویروس کرونا، از هر چیزی که مربوط به این بیماری یا موارد مشابه است هم صحبت میشود.
از جمله رمانهایی که یک بیماری همهگیر را تصویر کردهاند: از «طاعون سرخ» جک لندن بگیرید تا «طاعون» آلبرکامو و «کوری» خوزه ساراماگو، … تا «ابلیس» استیفن کینگ و البته زیرژانر ویروس در ادبیات علمی-تخیلی. حتی بحثهایی رایج شد است که فلان نویسنده در کدام رمانش بیماری کرونا را پیشبینی کرده بوده یا نه.
البته که این بحثها در جای خود جالب است، اما همزمان این سوال هم پیش میآید که چرا ما در ادبیات داستانی ایران چنین نمونههایی نداریم؟ تا جایی که من به خاطر دارم، فقط در دو رمان علمی-تخیلی «کاجزدگی» از خانم ضحی کاظمی و نیز «زایو» از مصطفی رضایی، تخیل نویسنده یک بیماری ویروسی همهگیر را به داستان آورده و دیگر چندان اثری با همین موضوع نداریم. در واقع میشود گفت میزان آثار ترجمه و تالیف در داستانهای علمی-تخیلی یا مربوط به حوزۀ علم، در کشور ما اصلاً سنخیتی با هم ندارند.
با توجه به میزان بالای افراد تحصیلکرده در ایران و نیز علاقۀ عمومی جامعه ما به مباحث علمی، باز هم این موضوع عجیبتر میشود. شاید یکی از دلیلهای این وضعیت را، شکل نگرفتن ارتباط بین بخش علمی دانشگاهی و بخش ادبی جامعۀ ما دانست. یعنی آنقدر آثار علمی زیادی به زبان ساده و برای عموم تولید نمیشود تا نویسندگان و ادیبان به عنوان ماده خام از آنها استفاده کنند.
چند سال پیش جناب آقای محمد قصاع، مترجم برحستۀ ادبیات علمی-تخیلی، حساب کرده بود که در یک بازۀ زمانی ده ساله ۸۰ عنوان کتاب در حوزۀ فضا و فضانوردی منتشر شده که از این تعداد ۵۹ عنوان ترجمه بوده است. حالا دیگر زبان ساده یا تخصصی داشتن این آثار جای خود. اما باید به بخش دانشگاهی هم حق داد. در بخشی از گزارش تفریغ بودجۀ سال ۹۷ به میزان تحقق بودجۀ بخش پژوهشی دانشگاهها هم پرداخته شده: عدد عجیبِ ۳میلیارد از ۴۵۰میلیارد تومان در نظر گرفته شده. نکتهاش اینجاست که در بحثهایی که این روزها بر سر این گزارش درگرفته، منتقدان و موافقان آن، هیچ اشارهای به این بخش ندارند و انگار پذیرفتهاند همین است که هست! در حالی که چنین گزارشهایی باید زنگ خطری برای ما باشد.