مدافع اسبق استقلال گفت: من شخصاً موافق حضور بازیکن خارجی نیستم چرا که در کشور خودمان آنقدر استعداد خوب یافت میشود که نیازی به حضور بازیکن خارجی نمیبینم.
حنیف عمرانزاده، مدافع مستحکم اسبق استقلال، این روزها به عنوان دستیار محمود فکری در نساجی مازندران سعی در تجربهاندوزی در عالم مربیگری دارد. اتفاقات روزهای گذشته استقلال و سالروز تولد عمرانزاده باعث شد با او همکلام شویم.
با تأخیری چند روزه تولدت مبارک.
ممنون از اینکه به یاد من و روز تولدم بودید.
همیشه آرزوی بازی در نساجی را داشتی اما اگر چه به آرزوی بازی برای ببرهای مازنی نرسیدی ولی در ابتدای راه مربیگری بالاخره سر از نساجی درآوردی.
خدا را شکر میکنم که کنار حاجمحمود فکری که خود از بزرگان نساجی و استقلال بوده است، میتوانم هر آنچه از دستم بر میآید برای تیم محبوب استانم انجام دهم.
از اخبار استقلال مطلع هستید؟
بله، قطعاً به عنوان یک استقلالی اخبار تیم محبوبم را دنبال میکنم.
پس خبر دارید در آخرین جلسه اعضای هیئت مدیره اختلاف نظر میان مدیرعامل و آقای خلیلزاده بیشتر از هر زمان دیگر عیان شد؟
دقیقاً. اما این اختلاف چیز جدیدی نیست. این آقایان از ابتدای فصل با هم اختلاف داشتند؛ آنجا که آقای سعادتمند با ۱۸ دلیل هیئت مدیره را ترک کرد. با این شرایط آدم باید خیلی خوشبین باشد تا به موفقیت این هیئت مدیره امیدوار باشد. این مشکلات و اختلافات از ابتدای فصل در تیم بوده و جای تعجب ندارد. آقای سعادتمند با توجه به مشکلی که با آقای خلیلزاده داشته کار را ول کرده و رفت تا هیئت مدیره استقلال حدود ۵ ماه چهارنفره به کار ادامه دهد. الان هم به نظرم با این هیئت مدیره اتفاق خوشایندی برای استقلال نخواهد افتاد.
و قطعاً این مهم به استقلال ضربه خواهد زد.
صد درصد و این باعث خواهد شد استقلال و هواداران دلسوز آن متضرر شوند. وگرنه اینان که مقطعی میآیند و میروند و در پی همین رفت و آمدها مصاحبهها خواهند کرد و بارها در تلویزیون به یمن حضورشان در استقلال دیده خواهند شد و مردم نیز در کوچه و خیابان با انگشت آنان را به همدیگر نشان داده و خواهند گفت فلانی مدیرعامل، رئیس یا عضو هیئت مدیره استقلال است اما در این میان فقط هوادار تیم است که دچار ضرر خواهد شد.
به نظرت چرا از روزی که سعادتمند روی کار آمده فرهاد مجیدی با او جلسهای برگزار نکرده است؟
این اتفاق نشاندهنده آن است که آقافرهاد با مدیرعامل جدید همسو نیست. خب آقا فرهاد سرمربی تیم است. در تیمی مثل استقلال که نه مدیریت عالی دارد و نه منابع مالی و درآمد، به نظرم باید بیشتر با سرمربی مشورت شود چون سرمربی است که در تمرینات حضور دارد و کار رسیدگی به تمرینات و مشکلات بازیکنان و دور کردن حاشیهها را بر عهده دارد. در فوتبال ایران شما ابتدا باید به فکر مسائل مالی باشید و سرمربی تیم، بعد به فکر داخل چمن؛ مخصوصاً تیمی چون استقلال که میلیونها هوادار دارد. البته من دقیق نمیدانم حتماً چیزی هست که آقافرهاد تا به امروز به دیدن مدیرعامل نرفته است.
این هم نشأت میگیرد از وزارت ورزش که این انتخابها را در دستور کار خود قرار داده است. خیلی جالب است آقایان پول بازیکن و مربی را ندارند بدهند آنگاه وعده و وعید به هوادار میدهند که میخواهیم به هوادار کار و وام بدهیم! بد نیست حضرات بدانند اگر هم قرار باشد کار و وامی برای هوادار فوتبال در نظر گرفته شود نوبت به شما نخواهد رسید زیرا شما مهمان کمتر از یک سال این باشگاه هستید و فردا با پایان کار دولت همگی رفتنی خواهید بود و دولت جدید میآید با افرادی جدید.
به منابع مالی اشاره کردی. حتماً میدانی استقلال بدل به تیمی شده که میزان شکایات مالی از آن فراتر از هر زمان دیگری شده است و آنطور که شنیده میشود بازیکنی چون بودروف که تنها سه بازی برای استقلال انجام داده نیز قصد دارد به دلیل عدم انجام تعهدات باشگاه دست به شکایت بزند. اساساً شما موافق جذب این نوع بازیکنان هستید یا نه؟
من شخصاً موافق حضور بازیکن خارجی نیستم چرا که در کشور خودمان آنقدر استعداد خوب یافت میشود که نیازی به حضور بازیکن خارجی نمیبینم اما حکایت بازیکنان باکیفیتی چون جانواریو، تیام و خدابیامرز ساموئل با بازیکنان درپیتی که قیمتشان ۵۰ هزار دلار است اما ۵۰۰ هزار دلار دریافت میکنند، تفاوت دارد. بله بازیکن خارجی خوب بیاورند و البته ریالی با او قرارداد ببندند همانطور که با اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی قراردادی ریالی بستند.
شما اگر نگاه کنید میبینید زمانی جذب گلر خارجی ممنوع شده بود و همین اتفاق باعث شد دروازهبانان خوبی در کشور رشد کرده و به فوتبال ما تزریق شوند. الان هم بد نیست جلوی ورود بیحساب و کتاب بازیکنان خارجی به فوتبال گرفته شود. خوب است که بازیکنی مثل ساموئل به فوتبال ما بیاید و تجربههای خود را در اختیار جوانان ما قرار دهد نه بازیکنانی که جز دردسر مالی و حاشیه چیزی برای باشگاههای ما نداشته باشند و به خاطر دلالبازی و رانت و روابط، چند ده برابر پولی که در کشور خودشان میگرفتند را از ما بگیرند.
از فوتبال بگذریم. امروز روز بازیگر است. تا به حال کار در سینما و تلویزیون به شما پیشنهاد شده است و آیا فکر میکنید چنانچه وارد این عرصه میشدید موفقتر از فوتبال ظاهر میشدید؟
پیشنهاد که شده. یک بار که آقای انصاریان یک جور ما را غافلگیر کرده و ما را در عمل انجام شده قرار داده و یک سکانس در یک فیلم سینمایی به کارگردانی دوست خوبم آقای بهرنگ بازی کردم و دو سریال بود که درباره شهدا بود که آنجا گفتم من نه اهل سینما هستم و نه سریال. شوخطبع و جوک و فان هستم اما حیطه کار من سینما نیست چرا که بزرگان زیادی هستند که خاک این حرفه را خوردهاند. من و امثال من که اساساً برای کاری دیگر ساخته شدهایم. اما اگر فیلمی و یا سریالی با محوریت فوتبال ساخته شود آن وقت اگر بتوانم جای یکی از شخصیتهای فوتبالی آن فیلم بازی کنم حکایت آن متفاوت است. اما اگر بخواهم در قالب بازیگر قرار بگیرم نه، اصلاً دوست ندارم و صحیح نمیدانم جای خاکخوردههای این حرفه را بگیرم.
جدیداً مد شده بازیگر خواننده میشود، خواننده مجری میشود، فوتبالیست میخواهد هنرمند شود. این اتفاق را چطور ارزیابی میکنی؟
شخصاً بر این باورم که انسانها باید در حیطه تخصصی خود عمل کنند و سعی در پریدن از این شاخه به آن شاخه نکنند اما در این میان افرادی مثل پژمان جمشیدی پیدا میشوند که در حرفه جدید واقعاً توانمند هستند که حسابشان جداست اما در مجموع بهتر است افراد مشهور سعی در افزایش توانایی خود در حرفه اصلی خود کنند.