سریال «بچه مهندس» به کارگردانی علی غفاری و تهیه کنندگی سعید سعدی این شبها به عنوان سریال ماه رمضان شبکه دو سیما در حال پخش است. با توجه به استقبال مردم در دو فصل گذشته حالا فصل سوم آن پخش می شود.
«بچه مهندس» در سه فصل روایتگر ماجرای زندگی جواد جوادی شخصیت اصلی قصه است که از دوران کودکی، نوجوانی و جوانی او روایت می شود. یونا تدین، مانی رحمانی بازیگران نقش جواد جوادی را از دوران کودکی و نوجوانی بازی کردند. حالا در فصل سوم «روزبه حصاری» ایفاگر نقش «جواد جوادی» است که کودکیاش را در یتیمخانه گذرانده و دوران نوجوانی پرفراز و نشیبی داشته که حالا در جدیدترین فصل این سریال سعی دارد به عشقش برسد.
از میان آثار تلویزیونی روزبه حصاری میتوان به سریالهایی چون «سلام آقای مدیر»، «یادآوری»، «تاریکی شب، روشنایی روز» و «بچه مهندس ۳» و همچنین سریال اینترنتی «دومینو» اشاره کرد. «بالاخره این زندگی مال کیه»، «برداشت آزاد»، «مرگ در میزند»، «پیتزا جهان»، «اون دختره که با روسری قرمز تو کوچه قدم میزنه خودش نیست»، «تقدیر بازان»، «هام»، «اهالی هوا»، «مرثیهای برای یک دختر»، «جمالزاده»، «سرحدات لیر»، «جلاد ویولون زن» و «نیمه تاریک ماه» از دیگر آثار او در صحنه تئاتر هستند. به بهانه پخش سریال «بچه مهندس» گفتگویی با این هنرمند داشتیم که در ادامه می خوانید:
خیلی از مخاطبان علاقهمند هستند بدانند شما کار خود را از چه سالی آغاز کردید؟ به نظر اینگونه نیست که ره صد ساله را یک شبه طی کرده باشید.
از سال ۸۸ به صورت تجربی تئاتر را شروع کردم و بعد از آن آموزشگاه بازیگری رفتم و دورههای بازیگری را گذراندم. البته من قبل از اینکه وارد حیطه بازیگری شوم در موسیقی فعالیت جدی داشتم، اما تمام اشتیاقم این بود ادامه مسیر در عرصه تئاتر، سینما وتلویزیون باشد.
یعنی موسیقی را رها کردید؟
رها نکردم، اما وقت بیشتری به نمایش اختصاص دادم. همواره تمرینهای موسیقی با من بوده و دغدغه اش را دارم، اما به دلیل اینکه وقت بیشتری در حیطه بازیگری گذاشتم، فرصت ادامه فعالیت مستمر در این حوزه را نداشتم.
با چه کارگردانانی در تئاتر کار کردید؟
برای شروع با کارگردانان هم سن سال خودم کار کردم، هنوز هم این موضوع برای من ادامه دارد. اما افتخار همکاری با سیما تیرانداز، پیام دهکردی و… را داشتم. امیدوارم روزی خودم در مقام کارگردان در تئاتر فعالیت داشته باشم.
آن سالی که شما تئاتر را شروع کردید نسبت به امروز چه تفاوتهایی کرده است؟
امروز سالن گرفتن سادهتر از گذشته است در واقع به نوعى سانس فروشى است درصورتی که در دورهای که ما شروع کردیم و در سالهای گذشته سالن گرفتن یکی از سختترین کارها بود.هر شب از خوشحالی اجرا در تئاتر شهر بغض میکردم، چراکه تئاتر شهر برای من دست نیافتنی بود. اینکه الان سالنها زیاد شده نکته مثبتی است. اما نمى دانم برای خود تئاتر و به خصوص نسل جدید که سرمایه اصلى هستند خوب است یا نه. تعداد زیاد تئاترها که سعی میکنم بیشتر آنها را ببینم تولید را بالا برده، اما آموختن را تضعیف کرده و کیفیت را تهدید مى کند، در صورتی که در گذشته گروه وقتی به اجرا میرسید تمام تلاش خود را میکرد که قدر تک تک لحظاتی که روی صحنه است را بداند.
الان شاید تئاتر کار کردن، به غلط در ذهن مردم اینگونه ایجاد شده؛ همین که اعتماد به نفس حضور روی صحنه را داشته باشیم کفایت میکند و این یعنی ما بازیگر هستیم و تمام. امیدوارم شرایط خوب باشد تا ما هم با اطمینان و دل خوش کارکنیم. من به این دوره شلوغ خوش بین هستم چراکه استعدادهای بیشتری کشف میشود.
کار تصویر را چطور شروع کردید؟
اولین کار حرفهای من با افتخار سریال «یادآوری» حجت قاسم زاده اصل بود، حتما خدا خیلی دوستم داشت که این همکاری انجام شد. در آن مقطع دستیار آقای قاسم زاده تست گرفتند و من قبول شدم. البته این همکاری را در «تاریکی شب، روشنایی روز» هم داشتم و میتوانم زندگی ام را به دو قسمت قبل و بعد از آشنایی با آقای قاسم زاده اصل تقسیم کنم.
اکران نشدن فیلم ها چقدر به شما که کارهای اول خود را در سینما تجربه میکنید، ضربه میزند؟
مهمترین ضربه، زخمی است که به روح و روان یک بازیگر میزند، شاید این برای یک مدیر قابل اندازه گیری نیست و ایراد هم محسوب نمیشود. به عنوان یک ویژگی شغلی، یک مدیر قرار نیست درک کند یک کار بنا به هر دلیلی اکران نمیشود، چه تاثیر مخربی برای بازیگر دارد.
مثل این میماند که یکی به شما بگوید دو سالی که سربازی رفتی، هیچی؛ باید دوباره بروید! بنابراین من بعد از این فقط سعی کردم سکوت کنم و به کارخودم ادامه بدهم.
ما خیلی راحت میگوییم فلان سکانس پخش نشود، اما یک لحظه فکر کنیم که آن سکانس اگر ۵ دقیقه باشد، تجمیع پنج ۶۰ ثانیه و هر ۶۰ ثانیه تجمیع هزاران لحظه است و یک بازیگر اگر این لحظات را زندگی کند، مى میرد و زنده مى شود.
شما چهار سال کار نکردید؟
احساس میکردم در تئاتر بیشتر فعال باشم، اما در این مدت پیشنهاداتی داشتم البته سعی کردم بیشتر روی خودم متمرکز شوم. بعد از چهار سال «تاریکی شب روشنایی روز» و سریال «سلام آقای مدیر» را داشتم.البته من در سال ۹۳ فیلم سینمایی «جردن» و «ماهور ۹۵» را بازی کردم که متاسفانه فعلا اکران نشده است.
این شبها شاهد بازی شما در سریال «بچه مهندس» هستیم. فصل اول و دوم سریال را دیده اید؟
بله. من مخاطب این اثر بودم باید به آقای سعدی، غفاری، وارسته تبریک گفت که دو فصل پرمخاطب و محبوب را براى مخاطبان عزیز تلویزیون رقم زدند. به هر حال در دورهای هستیم که کار تلویزیون به واسطه رسانههای جمعی گوناگون کمى متفاوت شده ولى با همه این تفاوتها هنوز مخاطب اصلی تلویزیون مردم هستند و من هم کارم را فقط برای مردم انجام میدهم.
فیلمنامه را که به من ارائه دادند به قلم آقای وارسته قصه جذابی بود و این سیر قصه برای من که در این سن وسال طی میکنم، حائز اهمیت است.شناخت دیرینهای به کارهای آقای غفاری داشتم و این بر همکاری من تاثیر بسیاری داشت و کار کردن برای اولین بار با آقای سعدی قصه حائز اهمیت بود.
برای نقش جواد جوادی فراخوان داده شد، درباره این موضوع توضیح میدهید؟
زمانی که برای فصل سوم سریال «بچه مهندس» فراخوان داده بودند من عکس خودم را کنار عکس نوجوانی بازیگر دیدم که چقدر شبیه هستیم، به خودم اجازه ندادم پیگیر شوم چراکه از نظر حرفهای درست نیست و ممکن است خیلی از جوانان، موقعیت استفاده از این فرصت را مثل جایگاهی که من در سریال «یادآوری» داشتم، داشته باشند و شاید یک جوانی که استعداد دارد با این نقش دیده شود. از طرفی اگر قسمت باشد در مسیر راه من قرار میگیرد. البته در این مدت با چند هنرمند مشورت کردم که آیا صحیح است که من پیشنهاد بدهم و نظرات مختلفی را گرفتم، اما در کمال ناباوری دوستان از سریال «بچه مهندس» تماس گرفتند و قرار شد من با آنها همکاری داشته باشم و از این بابت خداراشکر میکنم.
درباره ویژگی و جذابیت نقش جواد جوادی برای ما بگویید؟
هر نقشی که به من پیشنهاد میشود به تاثیر نقش روی خودم فکر میکنم.درون یک بازیگر هزار نفر زندگی میکند و همینطور یک بازیگر درون هزاران نفر زندگی میکند؛ بنابراین در همه این پروسهها بازیگرهزاران بار میمیرد و زنده میشود به نظرم این تو در توی هزار باره برای رسیدن به آدمیت خیلی مسیردرستی است. من همیشه با یک نقش اینگونه رو برو میشوم که نقش در زندگی من برای تبدیل شدن به آدم بهتر برای خودم، خانواده ام، جامعه ام چه تاثیری میگذارد. واقعا فرقی نمیکند نقش مثبت باشد یا منفی البته تجربه نقش منفی در تئاتر زیاد دارم، نقش منفی اثری دارد که وجوه منفی خود را متوجه میشوید و خیلی راحت از آن پرهیز میکنیم.
نقش جواد جوادی به شما چه کمکی کرد؟
جواد جوادی به من کمک کرد که شاید شان و اهمیت خانواده را بیشتر درک کنم، حتی بیشتر از قبل چراکه یک جوان با این همه استعداد بدون هیچ پشتوانهای از جمله (پدر، مادر، خواهر، برادر) که هم خون باشند، در این مسیر جای خالی آنها را حس میکند. این نقش من را به زندگی معطوف کرد، چقدر چیزهای خوبی در زندگی داریم و از آن غافل هستیم. حتی نمیبینیم و به چیزهایی که نداریم فکر میکنیم که چگونه به نداشتههای خود برسیم. این نقش برای من چنین آورده فطری دارد و با آن روبه رو شدم.
نقش جواد جوادی خیلی مثبت است؟
بله. خیلی مثبت است و البته واقعى، چون ما از این جوانهاى نیک اندیش کم نداریم، نمى دانم این آخرین نقش مثبتی باشد که در آن حضور دارم یا نه و دوست دارم که عاشقانه نقشهای دیگرى را هم تجربه کنم. البته این لطف خداوند و دوستان است که برای نقش اساسی قصه، بنده را انتخاب کردند و من همواره شکرگزارش هستم.
در فصل سوم جواد وارد دانشگاه میشود و اتفاقاتی را تجربه میکند، تجربه دانشجو بودن خودتان چقدر تاثیر گذار بود؟
من یک دوستی دارم که همیشه در کارها با او مشورت میکنم، به او گفتم من و جوادجوادی خیلی به هم نزدیک هستیم. دوستم به من گفت برای همه نقش هایت این حرف را میزنی. (خنده)اینقدر درگیر نقش میشوم، برخی از تجربهها مهم نیست بازیگر آن را پشت سر گذاشته باشد بلکه مهم این است که حتی بر اساس خاطرات دیگران، آنها را ثبت و باز آفرینی کند. این کار را یک بازیگر انجام میدهد. تجربههای دانشجو بودن، کار پژوهشی و مدرسه تیزهوشان دارم، به هر حال شاید این تجربیات کمک کرده زودتر با کاراکتر جواد همسو شوم ولى راهنمایی آقای غفاری و فیلمنامه آقای وارسته نقش را براى من ساخت.
چقدر نقش جواد جوادی برای جوانان امروز باور پذیر است؟
شاید من هم اگر از نزدیک شاهد امثال جواد نبودم مى گفتم باورش سخت است و امیدوارم نماینده خوبى براى امثال جواد و بازیگرى براى مردم باشم.
در سینما کم کار هستید یا پیشنهادها کمتر است؟
امیدوارم روزى در سینما مفید باشم.
با پخش سریال استقبال مخاطبان را چگونه میبینید؟ با چه واکنشهای جالبی از طرف مخاطبان مواجه شدید؟
خدا را شکر با لطف بسیارى از جانب مردم رو به رو شدیم کاراکتر جواد براى نسل جدید خیلى الهام بخش و امیدوار کننده شده، حتى شنیده ام که ایجاد انگیزه اى شده براى مخاطبان کنکورى و دانشجو براى تلاش در مسیر پژوهش و اختراع، حتى جایى شنیدم بعضى از جوانها به فکر تغییر رشته هستند.