اساسنامه ارسالی ایران به فیفا فارغ از تمام ایرادهایی که به آن وارد بود یک مشکل جدی داشت که هیچ دلیل قانعکنندهای نمیتوان برای آن پیدا کرد؛ «سابقه ۱۰ سال مدیریت!» این یعنی بازیکنانی که به تازگی فوتبال خود را کنار گذاشته بودند باید دستکم ۱۰ سال مربیگری و تمرینات را کنار میگذاشتند و فقط مدیریت میکردند تا شرایط حضور در فدراسیون فوتبال را کسب کنند. فیفا اما با ایرادی که از اساسنامه گرفت کار را سادهتر کرد به این معنی که حالا ملیپوشانی با سابقه ۱۰۰ بازی ملی هم میتوانند در انتخابات کاندیدا شوند و با گرفتن ۶ تا ۸ امضا، صلاحیت حضور در انتخابات فدراسیون را کسب کنند.
با این اوصاف علی دایی، علی کریمی، مهدی مهدویکیا، جواد نکونام، آندرانیک تیموریان، سیدجلال حسینی و احسان حاجصفی نیز میتوانند کاندیدا شوند. مشکل دوم اما مربوط به مدرک دانشگاهی برخی از ورزشکاران است. از آنجایی که حداقل مدرک لازم برای حضور در انتخابات، لیسانس است جز علی دایی، سایر ورزشکاران نمیتوانند در انتخابات شرکت کنند اما دایی که دانشجوی دکتری دانشگاه علوم و تحقیقات است مشکلی برای حضور در انتخابات ندارد.
از سوی دیگر ظاهرا مسئولان فدراسیون در اساسنامه هیچ اشارهای به احتمال حضور داوران بهعنوان رئیس فدراسیون نکرده بودند و درواقع این اجازه به آنها داده نشده بود. اتفاقی که پس از ایراد فیفا، برطرف شد و در نسخه اصلاح شده اساسنامه، این مشکل نیز حل شده است. از روز گذشته و پس از انتشار اخباری درباره حل این مشکلها، نگاهها به سمت علیرضا فغانی و علی دایی رفت.
داور خوشنام ایرانی درحال حاضر در لیگ استرالیا حضور دارد و منتظر آغاز مسابقات است. بدون شک حضور امثال دایی و فغانی در فدراسیون میتواند نقطه عطفی در فوتبال کشورمان باشد، زیرا این دو نفر هم ارتباطات خوبی با فیفا دارند و هم از نظر سابقه، خوشنامتر از روسای قبلی هستند. هرچند گفته میشود هر ورزشکار موفقی، مدیر موفقی نخواهد بود اما بیشک استفاده از امثال دایی و فغانی میتواند به گسترش فوتبال کشورمان کمک کند. با این حال سوال اصلی این است که آیا این دو چهره سرشناس فوتبال حاضر میشوند در شرایط فعلی کاندیدای ریاست فدراسیون شوند؟
فغانی: شوخی است!
روز گذشته از فغانی درباره احتمال حضورش در انتخابات فدراسیون فوتبال پرسیدیم که او به سوال خبرنگار اینگونه پاسخ داد: «این صحبتها شوخی است.» وقتی از فغانی پرسیدیم چرا خود را در چنین چالشی قرار نمیدهد، گفت: «من تمرکزم روی داوری است و قصد ندارم فعلا وارد فاز مدیریت شوم. جالب است بدانید اصلا به هیچ موضوعی فکر نمیکنم و فقط میخواهم داوری خوبی به نمایش بگذارم. خوشبختانه افراد تحصیلکرده و لایق ورزشی زیاد در کشور هستند. امیدوارم به آنها شانس داده شود.» این صحبتها نشان میدهد فغانی قصد ندارد فعلا با داوری خداحافظی کند و اهداف بزرگتری در سر دارد.
دایی: برادرم علاقهای به مدیریت ندارد
علی دایی هم که فعلا سیاست سکوت را در پیش گرفته و صحبتی درباره فوتبال انجام نمیدهد، پیشتر و بارها عنوان کرده است علاقهای به کار مدیریتی ندارد. به هر ترتیب برای اطمینان از اینکه دایی همچنان روی تصمیم خود پافشاری میکند یا خیر، با برادر او تماس گرفتیم که گفته میشود در گرفتن تصمیمهای مهم روی علی دایی تاثیر زیادی دارد. محمد دایی در این باره به «فرهیختگان» گفت: «حقیقتش را بخواهید من در این باره دخالتی نمیکنم و اصلا به خودم اجازه نمیدهم به علی بگویم در انتخابات شرکت کن یا نکن.» از او پرسیدیم آیا برادرش درباره حضور در انتخابات با او صحبتی کرده یا خیر؟ محمد دایی در اینباره گفت: «خیر، علی علاقهای به حضور در پستهای مدیریتی ندارد و در اینباره هم به من چیزی نگفته است.»
چرا نیاز به تغییر داریم؟
حضور افراد کارکشته و مورد اعتماد داخلی و خارجی میتواند به بهبود روابط کشورمان با فیفا و AFC کمک کند، بهویژه آنکه اخباری هم مبنیبر درخواست ایران برای میزبانی رقابتهای جام ملتهای آسیا مطرح شده و با حضور چنین افراد ذینفوذی میتوان به اخذ میزبانیها امیدوارتر بود. ادامه روند فعلی و اصطلاحا پوتین – مدودوفی که در فدراسیون فوتبال پیاده میشود، نمیتواند مشکلی را از فوتبال کشورمان حل کند و رفتوآمد تاج – کفاشیان باعث درجا زدن فوتبال ایران خواهد شد. با این حال در شرایطی که گزینههای قابل تامل مثل دایی و فغانی هم علاقهای به حضور در این عرصه نشان نمیدهند باید دید سکان کشتی به گل نشسته فوتبال به چه کسی خواهد رسید.