آیا اخراج علی کریمی در بازی با فولاد درست بود؟ و اخراج فرهاد مجیدی؟ و اخراج عارف غلامی؟
اینها سؤالاتی است که تماشاگران استقلال بعد از بازی با فولاد از هم پرسیدهاند. در این باره کارشناسان داوری اظهار نظر کردهاند و ملاک قضاوت و تصمیمگیری باید گفتههای آنها باشد. آنچه که مسلم است داور را نمیتوان از اجرای قانون به این بهانه که، چون تیمی که بازی میکند استقلال است و، چون یک اخراجی داشته و… منع کرد و شاید شیوه قضاوت سیدمهدی سیدعلی اگر از نگاه کارشناسان داوری درست باشد از سوی داوران جوان در بازیهای آتی تکرار شود.
خیلی نمیخواهیم به درستی یا نادرستی تصمیمات سیدعلی ورود کنیم و بهترین قضاوت را در این باره کارشناسان داوری خواهند داشت، چون داوری تخصص آنهاست، اما به طور حتم بعد از اخراج علی کریمی، فرهاد مجیدی میتوانست درک بهتری از موقعیت داشته باشد و به بهبود وضعیت کمک کند نه اینکه اوضاع را بحرانیتر کند. اتفاقات بعد از اخراج علی کریمی نشان میدهد فرهاد مجیدی باید بیشتر یاد بگیرد و بیشتر یاد بدهد. به این خاطر که استقلال باید تیم نتیجهگرایی باشد. در غیر این صورت تماشاگران هیچ مربیای را به صرف محبوبیت بر نخواهند تابید همانطور که پیشتر علیرضا منصوریان را کنار زدند.
داور به درست یا غلط علی کریمی را اخراج میکند؛ کادر فنی استقلال به این موضوع معترض است. در آن لحظات همه به خوبی میدانستند، از یک هوادار ۹ ساله استقلال تا یک تماشاگر ۹۰ ساله که اعتراضات تصمیم داور را تغییر نخواهد داد و استقلال باید ۱۰ نفره به بازی خود ادامه دهد. نمیشود اکنون که همه چیز آرام است و ما که در موقعیت فرهاد مجیدی نبودهایم تز دهیم که سرمربی استقلال نباید اعتراض میکرده! اما فرهاد مجیدی میتوانست با ادبیاتی به تصمیم داور معترض شود که داور تصمیم به اخراج او نگیرد.
سرمربی استقلال به تصور اینکه تصمیم داور اشتباه است به هر شکلی که دوست داشت اعتراض کرد. بارها و بارها وارد زمین شد و یک جایی بازیکنان او را دعوت به آرامش میکردند. اشتباه از سوی داور دلیل بر اشتباه از سوی مربی نیست و هر خطایی نباید با یک خطای دیگر پاسخ داده شود. نتیجه اینی میشود که برای استقلال رخ داد و ۳ امتیاز حساس در یک بزنگاه مهم و بزرگ از کف رفت. در فوتبال ایران بدعت شده که نمیتوان به تصمیم داور معترض شد بیآنکه جو بازی را به هم ریخت و داور را برانگیخت و اینکه نمیشود به داور معترض شد با ادبیاتی که منجر به اخراج نشود. حفظ آرامش به معنی گذر از حق نیست و اتفاقاً آرامش کمک میکند که بهتر و از راه منطقیتر به دنبال حقوق باشی.
اعتراض فرهاد مجیدی به تصمیم داور که به حق بودن و یا اشتباه بودن آن را به کارشناسان داوری واگذار میکنیم، جلوی چشم بازیکنان استقلال اتفاق افتاد و طبیعی بود بازیکنان جوان تیم تحت تأثیر قرار بگیرند. بعد از اخراج فرهاد مجیدی، عارف غلامی هم با این ذهنیت به بازی ادامه داد که داوری علیه آنهاست و قربانی شدهاند! معمولاً در چنین شرایطی بازیکن حق را به سرمربی اش میدهد نه داور و اینچنین میشود که در یک صحنه از کوره درمیرود. میخواست توپ را به زمین بکوبد که توپ از دستش در رفت و به داور معترض شد. همان کاری که لحظاتی پیش فرهاد مجیدی کرده بود. آیا اکنون میشود به عارف غلامی معترض شد؟ او همان کاری را کرد که فرهاد مجیدی کرد!
عارف غلامی به طور حتم درک درستی از موقعیت نداشت چرا که فرهاد مجیدی در زمین نبود که به او یادآور شود؛ آقای بازیکن تیم ما ۱۰ نفره است و تحت فشار بازی میکند، اگر تصمیم داور اشتباه هم هست و به یقین مطمئن هم شدی به ضرر ما سوت میزند اعتراض نکن تا اخراج نشوی و تیم ۹ نفره نشود. یک جوانی و یک خامی استقلال را ۹ نفره کرد و دستاورد تلاش آنها در یک بازی سخت و فشرده و البته مهم هیچ شد و استقلال در نهایت دست خالی به تهران برگشت.
اصلاً تصمیم سیدعلی در اخراج علی کریمی صد درصد اشتباه؛ فرهاد مجیدی میتوانست اعتراض کند و اخراج نشود. عارف غلامی میتوانست اخراج نشود. اینها نشان میدهد فرهاد باید به سرعت یاد بگیرد و به سرعت یاد بدهد در غیر این صورت هم او قربانی میشود و هم استقلال. سرمربی باید بحران را مدیریت کند و بحرانزایی مربی به جای کمک کردن به حل صورت مسئله هم او را غرق خواهد کرد و هم تیم را. سه امتیاز بازی با فولاد از دست رفت، اما این یک درس بزرگ برای فرهاد مجیدی و استقلال بود. اینکه در فوتبال برخی داوران هستند که با قانون داوری میکنند نه مصلحتاندیشی و تحت تأثیر نامها نیستند.