امیر قلعهنویی را خیلی خوب میشناسیم و میدانیم شخصیتی به شدت کمالگرا دارد که به چیزی کمتر از پیروزی و برترین بودن قانع نیست و برای رسیدن به هدف از خودش هم عبور میکند و همیشه هم تیمهایش را بر اساس شخصیت و کاراکتر خودش جنگجو و برتری طلب بار آورده و از همین رو شکست و نرسیدن به موفقیت برایش همیشه سنگین و غیر قابل پذیرش بوده است.
این موضوع تنها مختص به تیمهای مدعی قلعهنویی نبوده و او حتی در زمان تصدی هدایت استقلال اهواز، مس کرمان و ذوب آهنی که برای کورس قهرمانی بسته نشده بودند هم به چیزی کمتر از پیروزی در هر بازی فکر نمیکرد و همین شد که مس کرمان بحران زده را تحویل گرفت و در جدول مستقل نیم فصل دوم لیگ هفتم که هدایت این تیم را بر عهده داشت در رتبه دوم جدول قرار میگرفت.
او در ذوب آهن هم با انواع و اقسام مشکلات دست و پنجه نرم میکرد و تیمی با مختصات حضور در کورس قهرمانی در اختیار نداشت و از طرفی ۳ بازیکن کلیدی و مهم او هم نیم فصل اصفهان را به مقصد تبریز ترک کردند تا خدمت سربازی را در تراکتور پشت سر بگذارند ولی قلعهنویی و تیمش اوج گرفتند و به کورس قهرمانی رسیده و تا هفتههای پایانی لیگ موی دماغ برانکو و پرسپولیسش بودند و در نهایت در رتبه دوم جدول کارشان را تمام کردند.
آخرین قهرمانی قلعهنویی در فوتبال ایران مربوط به لیگ دوازدهم است و پاس از آن با تراکتور، ذوب آهن و سپاهان در کورس قهرمانی قرار داشت ولی هرگز موفق نشد به آن دست پیدا کند و لیگ نوزدهم که سال دوم حضورش در سپاهان بود برایش حکم فصل پایان ناکامیها را داشت و خیلی هم خوب آن را شروع کرد و ادامه داد ولی اتفاقاتی در این میان آنها را از رقابت با پرسپولیس عقب انداخت و حالا او و تیمش که رتبه دوم جدول را در اختیار داشته و یکی از مدعیان قهرمانی جام حذفی هم هستند قافیه قهرمانی لیگ را واگذار کردند.
قلعهنویی و تیمش در پساکرونا فوتبال خوبی ارائه میدهند و استناد به کارشناسیهای فنی و سایتهای تخصصی آنالیز، سپاهان بهترین تیم پسا کرونای لیگ از لحاظ مشخصات و فاکتورهای فنی است و بیشترین آمار ساخت موقعیت روی دروازه حریف را هم دارد ولی در استفاده از آنها ناکام و کم دقت است.
موقعیت فوق العادهای که شهباززاده برابر سایپا از یک قدمی از دست داد، پنالتی از دست رفته محمد کریمی مقابل پارس جم و عدم ورود توپ علی قربانی به دروازه خالی تراکتور ۵ امتیاز در ۳ هفته از قلعهنویی گرفت و قهرمانی پرسپولیس را چند هفته جلو انداخت و البته سپاهان را در خطر از دست رفتن جایگاه دومی و کسب سهمیه آسیا قرار داد.
قلعهنویی عصبانی از موقعیت خراب کردن شاگردانش به مسابقه با صنعت نفت پا گذاشت و در این دیدار هم علاوه بر خراب کردن یک ضربه پنالتی دیگر، روی اخراج سروش رفیعی مجبور شدند یک نیمه را ده نفره و تحت فشار سنگین سپری کنند و سرمربی سپاهان به قول خودش سخت ترین دقایق عمر فوتبالیاش را پشت سر گذاشت تا تیمش این ۳ امتیاز را کسب کند.
در کنار تمام این مسائل، انتقادهای شدیدی از قلعهنویی صورت میگرفت که به قول خودش ناجوانمردانه بودند و در این میان تحرکاتی هم از سوی چند پیشکسوت سابق طلایی پوشان برای تصاحب نیمکت او دیده شده که در آتش اختلاف میان قلعه نویی و هواداران سپاهان دمیدند و به قیمت برهم زدن تمرکز سرمربی تیم در دیدارهای حساس و سرنوشت ساز آتی سعی داشتند مسیر را برای اعمال تغییرات مورد نظر خود باز کنند و مجموعه این عوامل و فشارها دست به دست هم داد تا قلعهنویی در شب قهرمانی پرسپولیس دچار حمله عصبی شده و به گفته پزشکان یک خطر جدی از بیخ گوش او رد شده است.
اگر چه کادر پزشکی بیمارستان چمران اعلام کردند خطر رفع شده ولی اجازه ترخیص به قلعهنویی نداده و او را همچنان در خطر میدیدند و ترجیح دادند برای اطمینان چند روزی تحت نظر باشد.
روز گذشته خبر رسید که قلعهنویی پس از ترخیص به توصیه پزشکان باید یک هفته استراحت به دور از فضای کاری داشته باشد و این به معنی عدم حضور او برای دیدار حساس هفته بیست و هفتم مقابل استقلال است که اصلاً چیزی نیست که قلعهنویی بخواهد زیر بارش برود و تا این لحظه هم با وجود اصرارهای اطرافیان قبول نکرده مقابل استقلال غایب باشد و تیمش را تنها بگذارد.
این اما پایان ماجرا نیست. خبر رسیده که پزشکانِ قلعهنویی به خانواده او توصیه کردند که از کارهای پر استرس و فشار دوری کرده و به فکر بازنشستگی باشد چرا که با بالاتر رفتن سن، بدن تاب کمتری مقابل فشارهای شدید عصبی خواهد داشت و تکرار اتفاق چند روز گذشته میتواند تهدید جدی برای سلامت امیر باشد.
آنها از خانواده قلعهنویی خواستند تا او را قانع کنند که به فکر کنار گذاشتن مربیگری باشد و یا بازنشسته شده و یا فعالیت کم استرس تری از سرمربیگری را در پیش بگیرد و یا اینکه اگر زیر بار چنین موضوعی نمیرود حداقل یک سال از این فضا دور باشد و خودش را از لحاظ روحی و جسمی ریکاوری کند.
با روحیاتی که از قلعهنویی سراغ داریم بعید است شغل مورد علاقه خودش را رها کند و باید دید در نهایت چه تصمیمی گرفته خواهد شد.