تغییر آدمها، هدف کریم باقری را تغییر نمیدهد. او دل در گروی تیم و ماموریت حرفهایاش دارد
برانکو، کالدرون و یحیی گلمحمدی ۳دنیای کاملا متفاوت در پرسپولیس داشتند؛ اولی یک ویرانه را بازسازی کرد، دومی دوران پر از رنج «گذار» را بر عهده گرفت و سومی همین حالا سکان یک تیم موفق را بهدست دارد. یکی از معدود وجوه مشترک هر سه نفر اما، تأکید روی نقش ویژه کریم باقری است.
باورکردنی نیست که برانکو و کالدرون در پیام تبریکشان به مناسبت پوکر قهرمانی بهطور ویژه از باقری اسم بردهاند. یحیی گلمحمدی هم اخیرا در واکنش به شایعه جدایی باقری و حضورش در تیم ملی، از ضرورت حفظ او در کادرفنی سخن گفته بود.
همه اینها یعنی کریم ستون موفقیتهای پرسپولیس است، اما بهراستی چرا کسی که در این سالها حتی یک جمله فنی هم به زبان نیاورده، تا این حد مورد وثوق است؟ بهنظر میرسد کریم باقری مربی، یک پدیده منحصربهفرد در فوتبال ایران است.
۱- قرارداد کریم باقری در لیگ سیزدهم بهعنوان دستیار علی دایی فقط ۱۸۰میلیون تومان بود، اما باشگاه امسال حاضر شده با او قراردادی به ارزش یکمیلیارد و ۷۰۰میلیون تومان ببندد. قرارداد کریم ظرف ۶سال تقریبا ۱۰برابر شده، اما حتی افشای این رقم هم هواداران پرسپولیس را عصبانی نکرد. واکنش بسیاری از آنها این بود که کریم ارزش دریافت این دستمزد را دارد. این یعنی علاوه بر سرمربیان مختلف، طرفداران پرسپولیس هم نقش مؤثر و ویژه باقری را به رسمیت شناختهاند.
۲- راز مقبولیت کریم ساده است. در فوتبال ایران «باندبازی» حرف اول را میزند و سرمربی از هیچکس به اندازه دستیار خودش نمیترسد، اما آقاکریم ۶سال پیش دستیار بود، هنوز دستیار است و ۶سال دیگر هم دستیار خواهد ماند. او به سهم واقعیاش از فوتبال قانع است و دنبال براندازی سرمربی نیست. بنابراین طبیعی است که برای همه یک چهره امین و مورد اعتماد باشد.
۳- کریم باقری فرم مطلوب بدنیاش را حفظ کرده و در بسیاری از آیتمهای تمرینی پابهپای بازیکنان میدود. همین مسئله نقش مهمی در جمعشدن حاشیههای تیم دارد. او بهعلاوه یک کاریزمای کمنظیر شخصیتی دارد که باعث میشود حتی بدفرهنگترین بازیکنان تیم هم حرمتش را نگه دارند. طبیعتا سود اصلی این ماجرا به تیم و سرمربیاش میرسد.
۴- تغییر آدمها، هدف کریم باقری را تغییر نمیدهد. او دل در گروی تیم و ماموریت حرفهایاش دارد؛ نه اینکه اگر برانکو رفت تا مدتی دلتنگ او باشد و اگر کالدرون را به جفا راندند، به نشانه اعتراض کار را زمین بگذارد. همهجای دنیا مورد اعتمادترین کارمندان کسانی هستند که به جای افراد، به سازمان وفادارند. در فوتبال ایران، بهترین مثال برای این داستان کریم باقری است؛ کسی که در ۵سال گذشته با ۵مدیرعامل، ۴سرپرست و ۳سرمربی کار کرده، اما یک سر سوزن حاشیه نداشته است.