فوتبال ورزش بیرحمی است، فاصله میان عرش و فرشاش کمتر از قطر یک توپ است، باریکتر از یک تیرک دروازه، کوچکتر از کف مساحت دستکش دروازهبان! یک پنالتی به تیر میخورد و بازیکن از چشم هوادار میافتد و همان ضربه چند سانتیمتر پایینتر میخورد و تبدیل به یک «زیر طاقی» ماندگار میشود. اوضاع درون دروازه حتی از این هم سختتر است، یک لغزیدن پا، یک تردید در ماندن روی خط دروازه یا خروج، یک تصمیم برای شیرجه زدن به چپ یا راست هنگام زدن ضربه پنالتی و … یک دروازهبان را به عقاب تبدیل میکند و دیگری را کلاغ!
رادوشویچ که بعد از رفتن بیرانوند خدا را شکر کرد که بالاخره مزد صبوریاش در باشگاه پرسپولیس را گرفته و مدتها با کلینشیتهایش میدرخشید مقابل ذوبآهن گل بدی خورد.
از آنها که اعتماد هواداران را مخدوش کرد که اگر در یک برهه حساس این خطا را مرتکب شود و تیم را در جام حذفی یا لیگ قهرمانان آسیا به مهلکه ببرد، چه؟ درست مثل نیلسون کوریا جونیور دروازهبان برزیلی که نمایشهای درخشانی داشت اما در یکی دو بازی فوق حساس گلهای بسیار بدی خورد و پرسپولیس را از قهرمانی محروم کرد.
دقایقی بعد از بازی پرسپولیس- ذوبآهن که با شکست یک بر صفر قرمزها تمام شد، رئال مادرید هم با دو اشتباه مهلک «واران» مدافع باتجربهاش مقابل منچسترسیتی شکست خورد و از لیگ قهرمانان کنار رفت. اشتباه در فوتبال رخ میدهد. حتی احمدرضا عابدزاده بت بزرگ دروازهبانی در ایران هم مقابل استقلال تهران دوگل بسیار بد خورد. یک ضربه کاشته از نزدیکی کرنر که محمد نوازی زد و یک خروج بد و سرخوردن و گلی که مهدی هاشمینسب زد و هنوز زخمش روی تن پرسپولیسیها خوب نشده است. اشتباه جزئی از فوتبال است اما گفتن این حرف همیشه آسانتر از تحمل کردنش است!
رادوشویچ در این چند سال خودش را دروازهبانی نشان داده که حتی وقتی روی نیمکت مینشیند هم با داد و فریاد و مشت گره کردن آنقدر اهل مبارزهطلبی است که اسمش اندازه دروازهبان درون زمین تکرار میشود. تعداد کارتهای زرد و قرمزی که او از روی نیمکت گرفته از بعضی بازیکنان پرسپولیس که در طول فصل برای این تیم بازی کردهاند بیشتر است!
بوژیدار رگ خواب پرسپولیسیهای دوآتشه را پیدا کرده است. برای دفاع از پرسپولیس به شکلی به داورها و بازیکنان حریف حمله میکند که لقب «باتعصب» را به او دادهاند. حتی وقتی در تونل ورزشگاه تختی و بعد از بازی رفت سایپا-پرسپولیس با علی دایی مشاجره کرد، عدهای گفتند او از علی دایی هم پرسپولیسیتر است! ما هم مردم اغراقیم و هم اغراقکنندگان را دوست داریم! علی دایی حتی با تنگ خلقیهایش یکی از ستارههای تاریخ باشگاه و البته فوتبال ایران و آسیا است اما چند سال بعد احتمالاً به سختی اسم رادوشویچ یاد کسی خواهد آمد.
او در چند سال اخیر زیر سایه علیرضا بیرانوند ایستاده بود،هر وقت به خاطر مصدومیت و محرومیت شماره یک پرسپولیس فرصت بازی یافت درخشید. دروازهبانی نترس، استخوان درشت و مقتدر که به خوبی جای دروازهبان اصلی را پر کرد و به عنوان دروازهبان اصلی جام قهرمانی را بالای سر برد و طبعاً حق خودش میداند که به واسطه آن صبوری طولانی مدت در فصل جدید شماره یک پرسپولیس را تن کند اما باشگاه در پی یافتن دروازهبانهای تازه است. حتی حامد لک از ماشینسازی، محمدرضا اخباری از تراکتور، حبیب فرعباسی از نفت مسجدسلیمان و مهدی امینی از پیکان به عنوان گزینههای یحیی معرفی شدهاند.
به تجربه یاد گرفتهایم که تا لحظه سوت آغاز رسمی یک بازی هم انتقال بازیکنی به باشگاه تازه را باور نکنیم، اما صدای زمزمهها خیلی بلند است و البته باشگاه حق دارد یک دروازهبان طراز اول دیگر را کنار رادو داشته باشد.
موضوعی که هم آمادگی رادو را بالاتر میبرد و هم دل هواداران را قرصتر میکند. با این همه رادوشویچ احتمالاً از این گزینهها خوشحال نمیشود، او این جایگاه را حق خودش میداند و هیچ رقیبی را بر نمیتابد.
کی رقیب دوست دارد که پسر کروات دوست داشته باشد؟!