علی تیموری درباره وضعیت تولید «لتیان»، دریافت پروانه نمایش، اکران آنلاین و محتوای آن توضیحاتی داد.
فیلم سینمایی «لتیان» به کارگردانی علی تیموری، تهیه کنندگی مجید مطلبی و نویسندگی اکتای براهنی این روزها به صورت آنلاین به مخاطبان عرضه شده است. به همین بهانه با کارگردان اثر گفتگو کردیم که در ادامه آن را میخوانید:
حرف لتیان چیست؟
ترجیح میدهم این فیلم را تماشاگر ببیند و به هرآنچه دست پیدا میکند، همان را برای خودش محفوظ بدارد. «لتیان» درباره طبقه متوسط فرهنگی است که طبقه بسیار مهمی در همه جوامع قلمداد میشود؛ اما در بافت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مدتهاست نادیده گرفته شده و نبود آن خسران زیادی را به هر جامعهای وارد میکند. بخشی از این فیلم منهای داستان عاشقانه اش، درباره طبقه متوسط و نوپایی است که همه ما راجع به آن شنیدیم یا میدانیم و تقابل این دو طبقه در زیر متن قصه وجود دارد. هرچند که این فیلم همه کلیت طبقه متوسط نیست بلکه بخشی از این طبقه در درام و قصه فیلم تنیده شده است.
چه اتفاقی افتاد که ریسک اکران آنلاین فیلمی که تمام شاخصههای اکران عمومی را دارد، پذیرفتید؟
من خود برای ساخت این فیلم سختیهای زیادی کشیدم؛ جشنواره فجر فیلم را برنداشت و از گردونه رقابت خارج کرد. بعدها معلوم شد که شاید قربانی تفکرات و سیاستها شده. در ادامه هم برای دریافت پروانه نمایش دوندگیهای زیادی کردیم. جلسات زیادی گذاشتیم و به تعاملی رسیدیم که تغییراتی در فیلم صورت بگیرد. منهای اینها شرایط فعلی جامعه و بیماری کرونا که گریبان همه را گرفته و اقتصاد را تحت الشعاع قرار داده است و سینما هم غیر از آن نیست. همه اینها باعث شد تصمیم به اکران آنلاین لتیان بگیرم.
ما فکر کردیم که در این شرایط با توجه به همه امکانات، فضای مناسب اکران در کشور وجود ندارد و مشخص نیست تا چه زمانی ادامه داشته باشد. پس تصمیم گرفتیم فیلم را اکران آنلاین کنیم. چون فکر میکردیم مردم به سینما و فیلم نیاز دارند و ما هم نیاز داریم فیلممان را نشان دهیم و با هم تعامل کنیم. بدین علت از روز اول تبلیغات زیادی کردیم که قانونی فیلم را ببینید. برای اینکه در این جامعه کسی به فکر ما نیست و خودمان باید به فکر هم باشیم و وقتش رسیده دستمان را با همین اقتصاد ضعیف از جیب هم دربیاوریم و به یکدیگر کمک کنیم حداقل برای پابرجا ماندن مشاغل، کارها و انسانیتمان.
سختگیریهای بیش از حد در دادن پروانه ساخت و نمایش باعث نمیشود فیلمسازان دلسرد شوند و به سمت ساخت فیلمهایی با هدف درآمدزایی صرف و یا بی خاصیت بروند؟
واقعیت اینجاست این سختگیری ها، فرسایشی را در روح و روان افرادی به وجود میآورد که با آن روبرو میشوند و این فرسایش ناخودآگاه آدم را منزوی و ضعیفتر میکند و از شرایط موجود و برداشتن قدمی تازه برای تولید کار جدی و قابل تامل نا امید خواهد کرد.
معتقدم در سینما هرنوع فیلمی باید باشد تا مخاطب حق انتخابهای بیشتری داشته باشد، ولی اینکه به یک نوع جریان فیلمسازی هیچ ایرادی وارد نیست و به راحتی فیلمشان را میسازند، حرفشان را میزنند، شوخی میکنند، کمدی دارند، مستهجن میشوند، اما برای من نوعی که بخواهم فیلم جدی بسازم هزار اتفاق میافتد، اصلا خوشایند نیست؛ چون این موضوع در گذر زمان باعث خستگی و افسردگی میشود.
به شخصه به همین علت خیلی خسته ام، چون جنگ زیادی را بابت فیلم گذراندم، ولی فکر میکنم همچنان اگر قرار باشد فیلم یا فیلمهای بعدی را شروع کنم سعی خواهم کرد، چیزی که به آن فکر میکنم و اعتماد دارم و برای آن وارد سینما شدم را در آثارم پیاده کنم.
فیلمی که ساختید همانی است که طبق آن پروانه ساخت گرفتید؟
من همان فیلمی را ساختم که فیلمنامه اش را شورای پروانه ساخت تایید کرد و این را در شورای پروانه نمایش هم اعلام کردم و شاید پنج درصد ممکن است، تغییر کرده باشد و قطعا بیشتر این تغییرات طبیعی است؛ چون ممکن است در طول فیلمبرداری جاهایی را دستکاری کنید که فکر میکنید با شرایط حال حاضری که کار میکنید، درستتر است. شاید تغییری در یک صحنه داشتیم و یا دیالوگی جا به جا شد، اما در معنا، مفهوم، ابتدا، پایان و در کل هیچ جای فیلم تغییری ایجاد نکرده ایم.
در گرفتن پروانه نمایش تا لحظه آخر تمام تلاشم را کردم فیلم به نحوی بیرون بیاید و تماشاگر ببیند که آسیب زیادی ندیده باشد و معنی اش خدشه دار نشود و مخاطب خودش را پیدا کند. تقریبا میتوان گفت درصد بالایی از تلاشم به ثمر نشست؛ منهای یکی دو مورد که من راضی نیستم، ولی هیچ کاری نمیتوان کرد و باید تغییراتی اتفاق میافتاد.
همکاری با بازیگران و عوامل چطور بود؟
از تکتک بازیگران و عوامل فیلم راضی هستم؛ چون در کنار من زمان و انرژی بسیاری را صرف شکل گرفتن فیلم کردند. از حاصل کار رضایت دارم. من این شانس را داشتم همانطور که دوست داشتم و به آن فکر میکردم، دست به انتخاب عوامل بزنم. در آخر تشکر ویژهای دارم از محمدرضا مویینی تدوینگر فیلمم که واقعاً حق استادی گردن من دارد؛ از او بسیار آموختم و به لتیان کمکهای فراوانی کرد.