زهرا احمدی در وبسایت ویرگول به نکاتی جالبی درباره حال و هوای نامزدی و دوران عقد اشاره کرده و تضادها و مسائلی که گاه رابطه را بهم میریزد و گاه هویت افراد را تحت تاثیر قرار میدهد، تا حدی که فرد به شکلی نامتعارف و در مدتی کم برای ایجاد صمیمیت دست به رفتارهایی میزند که توی ذوق میزند. البته تیتر این مطلب کمی بازیگوشانه است اما ریشه در یک واقعیت دارد که صمیمیت فقط با «مامان» صدا کردن ایجاد نمیشود، بخشهایی از مطلب ویرگول را در ادامه آوردیم.
دوران عقد مسلما بیش از آنکه دوران خوشحالی، هیجان و جذابیت باشد دوران آشنایی است، آشنایی واقعی. شاید در دوران خواستگاری آشنایی صورت گرفته باشد، اما در دوران عقد دو طرف وارد زندگی یکدیگر میشوند، وارد خانواده و زندگی جدیدی که با زندگی مشترک دو نفره کمی تفاوت دارد.
اسمش را میشود «زندگی با خانواده ها» گذاشت، ازدواج در فرهنگ ایرانی ابتدا وصلت خانواده هاست که تاثیر به سزایی در زندگی دو نفر دارد؛ بنابراین باید دختر و پسری که عقد میکنند و وارد خانوادههای یکدیگر میشوند هوشمندی به کار ببرند و به قول معروف استراتژی زندگیشان را بر اساس این دوران پایه ریزی کنند.
در اولین قدم ورود، باید نسبت به رفتارها، فرهنگ، سنت ها، عقاید و آداب و رسوم و خلاصه همه چیزهایی که میبینیم ومی شنویم، حساس باشیم چرا که آشنایی با این مسائل در زندگی مشترک و ارتباط با همسر، کمک کننده است، به دلیل آنکه او در دل همین خانواده رشد کرده و بزرگ شده و بر روی او هم این سبک زندگی اثر گذاشته است.
البته قرار نیست خودمان را شبیه به خانواده همسر کنیم و باب میل آنان رفتار. اما با این شناخت میتوانیم از بسیاری از تنشها جلوگیری کنیم، تنشهایی که بعدها میتواند در رابطه دو نفره زن و شوهری هم اثر بگذارد.
از سوی دیگر همسر (زن یا شوهر) هم میتواند در ورود همسرش به جمع خانواده اش نقش مهمی داشته باشد، او شناخت خوبی نسسبت به خانواده اش دارد و میتواند به همسرش و همچنین خانواده اش در شکل گیری یک رابطه درست کمک کند.
موضوع بعدی قرار نیست با خانواده همسر صمیمی شویم، یک ارتباط درست و قابل احترام هم کافی است، به هر حال خانوادههای دختر و پسر تفاوتهایی دارند که گاه سبب اختلاف میشود بنابراین همین اندازه که بتوانیم این رابطه را درست مدیریت کنیم که نه خانوادهها و نه رابطه دو نفره آسیب ببیند بلکه به کیفیت روابط کمک کند، کافی است.
جمله معروفی وجود دارد که خانواده همسر مثل خانواده خودمه» یا مادرشوهر مثل مادرمه یا عروسم مثل دخترمه. من خیلی با این عبارات موافق نیستم. هیچ موقع من نخواهم توانست رابطهای که با مادرم دارم را با مادر شوهرم داشته باشم، البته باید گفت موضوع احترام و دوست داشتن متفاوته و سر جای خود.
ولی انتظار یک رابطه فرزند والدینی از دو طرف کمی دور از واقعیت است. خودشیرینی و شیرین عسل شدن هم معضل دیگر دوران عقد است. بعضی از دخترها و پسرها در این دوران، خود را شیرین میکنند و رفتارهایی از خود بروز میدهند که خواسته یا ناخواسته سبب میشود عدهای دیگر از چشم خانواده بیفتند.
همه انسانها خصوصیات مثبت و منفی دارند، نه باید آن قدر مثبتها را بزرگ کرد که از منفیها غفلت کرد و نه آنقدر منفیها را که مثبتها را نبینی و در یک جمع آن هم خانوادگی مراقب دیگر اعضا هم باشی و از نقاط منفی یا ضعف آنان سوء استفاده نکنیم.