ایران درودی، هنرمند نامآشنا در عرصه نقاشی که به تازگی وارد ۸۴ سالگی شده است، از مردم ایران خواست تا برایش دعا کنند تا بتواند در دوران حیات خود شاهد افتتاح موزهاش باشد.
ایران درودی، بانوی هنرمندی که این روزها در قرنطینه خانگی به سر میبرد، ۱۱ شهریورماه ۸۴ ساله شد. او به همین مناسبت شامگاه شنبه (۱۵ شهریورماه) به صورت آنلاین، از ۸۴ سال زندگی حرفهای و شخصی خود و آرزوهایی که در سر دارد سخن گفت و یکی از مهمترین آنها را حضور در مراسم افتتاحیه موزه خود عنوان کرد.
او که همزمان با صحبتهایش برخی از آثاری را که در ایام قرنطینه خانگی خلق کرده بود به مخاطبان نشان میداد، از حس و حال خوب خود به هنگام نقاشی کردن سخن گفت و بیان کرد: وقتی به آتلیه میروم با دنیا قطع ارتباط میکنم و اگر دنیا به هم بریزد هم اصلا متوجه نمیشوم و در واقع گذر زمان را حس نمیکنم و غرق در نقاشی میشوم.
درودی ادامه داد: یکی از خوشبختیهایم این است که بدیها، زشتیها و دشمنیها را انکار میکنم. من در تمام ثانیههای زندگی و با وجود تمام اشتباهاتم باز هم خودم هستم. راز مهم زندگی من جسارت، صداقت، احترام به همه هموطنانم و انسانها و عشق به حرفهام است. مهمترین انگیزه زندگیام نیز این است که بتوانم روزی لیاقت داشتن اسم «ایران» را به دست بیاورم. البته فکر میکنم با عشق شما مردم عزیز، تا حدودی توانستهام این لیاقت را به دست آورم.
این نقاش پیشکسوت یادآور شد: برای همه شما عشق و مهمتر از آن ایمان آرزو میکنم. روزی مساله سختی برایم پیش آمد و نمایشگاهم در سازمان ملل به مشکل خورد. آن زمان از خودم پرسیدم بزرگترین آرزوی من چیست و به این نتیجه رسیدم این است که ایمانم به خدا بیشتر شود. ایمانم آنقدر زیاد است که از هیچ چیزی در زندگی نمیترسم؛ حتی از مرگ. من یکی از ثروتمندترین آدمهای روی زمین هستم. چون دوستان خوبی دارم و آنها را نگه میدارم. دوستان خوب ثروتهای واقعی هر انسانی هستند.
درودی بیان کرد: بدانید همه شما وظیفه دارید زندگی خودتان را بسازید و حرفهتان را مناسب با عشقتان انتخاب کنید و بدانید خواستن یعنی توانستن. من بچه عقب ماندهای بودم که به این نقطه رسیدم. دوست داشتم مادر و پدرم امروز من را میدیدند و خوشحال میشدند. در کودکی دیگران پدر و مادرم را به خاطر من آزار میدادند؛ اما من از شما میخواهم به کودکان عشق بدهید و با آنها رفتار بااحترامی داشته باشد. من مادر نشدم چون میدانستم با این حرفه نمی توانم دو مسئولیت بزرگ را بپذیرم.
او با بیان اینکه تمام زندگیام را به عشق هموطنانم سپری کردهام، خاطرنشان کرد: دوست دارم موزهام را نه برای خودم، بلکه برای مردم ایران بسازم و به همین خاطر هم ۱۹۵ اثر را به ملت ایران هدیه کردهام. پنج سال و نیم صبوری کردم تا بتوانم مجوز موزهام را بگیرم. از شما هم میخواهم دعا کنید که بتوانم موزهام را افتتاح کنم و بعد بروم. میدانم مرگ باشکوهی خواهم داشت. چراکه باشکوه زندگی کردم، عاشقانه دیدم و از مشکلات زندگی گذشتم. من برای همه لحظاتم لذت بردم و قدر زندگی را لحظه به لحظه میدانم. در این سن تا ۶ صبح نقاشی میکنم و همچنان مینویسم و از شما هم خواهش میکنم همانند من زندگی را پر از عشق و امید ببینید.
این بانوی هنرمند در ادامه اظهار کرد: گاهی کارهایم را که پیشتر فروخته بودم از خارجیها میخرم تا بتوانم برای موزه نگه دارم. دلم میخواهد نسل آینده بتواند کارهای بیشتری ببیند. البته فقط بخشی از موزه به کارهای من اختصاص دارد، بخش های دیگر یک مرکز فرهنگی برای سایر هنرمندان است که نمایشگاه بگذارند و هنرمندانی که از خارج از کشور میآیند و نمایشگاه برگزار میکنند بتوانند با هنرمندان ایرانی در تعامل باشند.
درودی همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود از پیشینه تاریخی ایران سخن گفت و یادآور شد: هویت و فرهنگ ایران مهم و حفظ آن برایم مهمتر است. عاشق این سرزمین هستم. زمانی که همه کشور را ترک می کردند، برگشتم تا موزهام را بسازم و عشقم را با شما تقسیم کنم و اینجا به خاک سپرده شوم. امروز تولدم را با شما تقسیم و خدا را شکر می کنم که به من زندگی باعزتی داد و این شعور را در اختیارم قرار داد تا قدر موهبت الهی را بدانم. ممکن است برای برخی نقاش خوبی نباشم، اشکالی ندارد؛ برایم مهم این است که سالها با عشق شما را دیدم و در کنار شما زندگی کردم. خواهش میکنم شما نیز ایران را دوست بدارید. ایران هویت ما است و بدون این هویت ما هیچ هستیم. من ۶۰ سال خارج از ایران زندگی کردم و ارزش این هویت را بهخوبی میدانم.
او گفت: مفتخرم که نامم «ایران» است و وصیت کردهام که روی سنگ قبرم فقط نام «ایران» را بنویسند. برایم خوشحال باشید و دعا کنید که موزهام را ببنیم. درست است که در زندگی سختی داشتهام و عزیزانم را از دست دادم، اما با عشق زندگی کردم و توانستم ظرفیت دوست داشتن را داشته باشم. به همین خاطر هیچگاه برایم ناراحت نباشید.
درودی همچنین در بخش پایانی سخنان خود اعلام کرد که کتاب صوتی زندگی نامه او با عنوان «در فاصله دو نقطه …!» با صدای پیام دهکردی این روزها در حال آمادهسازی است و تا چهار ماه دیگر منتشر میشود.