«نادر سلیمانی» از فیلمسازان کودک و نوجوان خواست تا در ساختههای خود به دو عنصر «هیجان» و «تخیل» بیش از پیش توجه کنند.
نادر سلیمانی گفت: نوع برگزار شدن جشنواره در سالهای گذشته با امسال که شیوع بیماری کرونا هست، تفاوت چندانی با هم ندارد. تنها چیزی که در سالهای گذشته وجود داشت، شور و هیجانی بود که برای مخاطبان ایجاد میشد.
او با اشاره به برپایی این دوره جشنواره به شکل آنلاین و ضرورت ایجاد فضای امن گفت: پخش شدن فیلمهای کوتاه داستانی و انیمیشن در حوزه کودک و نوجوان به صورت آنلاین به دیده شدن کار هنرمندی که تازه وارد این حوزه شده است، کمک میکند. زمانی که جشنواره حضوری برگزار میشد هم بخش فیلمهای کوتاه چندان مورد توجه قرار نمیگرفتند و تهیهکنندگان آن فیلمها تلاش بسیاری برای دیدهشدن آنها میکردند اما شاید در روش فعلی فیلم کوتاه بیشتر دیده شود.
سلیمانی در بخش دیگری از این گفتوگو عنوان کرد: من نزدیک به ۳۰ سال است که برای کودکان و نوجوانان کار میکنم و میخواهم به عنوان عضو کوچکی از این جامعه تذکری بدهم؛ متاسفانه فیلمهایی که برای کودکان تولید میشوند، نکتهای به نام هیجان را فراموش کردهاند. هیجان باعث رشد عقلانی کودک میشود. ما کارگردانهای بسیار خوبی در این کار داریم اما فیلمها معمولا سفارشی ساخته میشوند. کودک تا زمانی که به سن نوجوانی نرسیده به دنبال هیجان است و ما در بخش انیمیشنهای کوتاه و بلند این مخاطبان را جذب نکردهایم. من کودک دارم و به جرأت میگویم که خودم هم کودک هستم فقط کمی بزرگ شدهام و به دنبال انیمیشن و فیلمی میروم که برای من هیجان انگیز باشد اما فیلمهای ما با چیزهای دیگری گره میخورند که ارتباطی میان آنها نیست. متاسفانه وارد بخش آموزشی میشویم و با نبود هیجان در کار اجازه نمیدهیم که رشد عقلانی کودک ایجاد بشود و خود از آن هیجان پندی هم بگیرد.
نادر سلیمانی بیان کرد: بیشتر کارهایی که مخاطبین بسیاری داشت مانند «مدرسه موشها» به هیجان توجه کرده بودند اما ما امروز میخواهیم بیشتر به تبلیغات توجه کنیم. کارها اسپانسر دارند و مدام میخواهند در خلال فیلم تیزر پخش کنند. کودکان در این شرایط نمیدانند که باید به دنبال چه چیزی بروند. همین موضوع باعث ریزش مخاطب میشود.
او گفت: انیمیشنهایی قوی در ایران میسازیم اما در متن و سیناپس اصلی داستان توضیح واضحات میدهیم. درواقع از نگاه خودمان که بزرگ هستیم، فیلم میسازیم.
سلیمانی گفت: باید توجه کنیم که همواره هیجان همراه با تخیل است و تخیل در کودکان مانند ماهی، هر روز شتاب و سرعت بیشتری دارد و کودک هربار چیزهای جدیدتری میخواهد اما ما در تولید فیلم و انیمیشن به خواست کودکمان توجه نمیکنیم بلکه کار را از نگاه خودمان و از آنچه که سفارش گرفتهایم میسازیم. این موضوع ایراد اصلی کار ما است.
او ادامه داد: بخشی از اساسیترین نکات مثبت هیجان، عشق است. عشق ابتدا به وجود میآید و همراه با آن خرد و عقلانیت ایجاد میشود. کودک این موضوع را در سن و سال خودش دقیقاً درک میکند و میشناسد. ما بخش ایجاد احساس را از فیلم یا انیمیشنهای خود حذف میکنیم و بخش دوم هم به وجود نمیآید و خودمان تصور میکنیم که به وجود آمده است اما کودک نسبت به این بخش بیتوجهی میکند.
سلیمانی توضیح داد: عزیزانی که برای کودکان فیلم میسازید لطفاً کمی در برابر خواستههای ناخواسته مقاومت کنید و هدفتان فقط کسب درآمد نباشد. من نهایت بتوانم تا ۱۰ سال آینده برای کودک کار کنم و پس از من کسانی که از من خاطره دارند باید جایگزینم بشوند. اگر من درست خاطرهسازی کرده و عقلانیت را در آنها رشد داده باشم، آنها نیز در جای درستی قرار میگیرند. هیجان حرکتی رو به جلو است که بعد از آن نیمکره چپ مغز تخیلات ساده و بسیار مفید را آغاز میکند و خلاقیت به دنبال آن میآید. خلاقیت آن چیزی است که یک کودک لازم دارد.
او اضافه کرد: طرحی داشتم و در آن از کودکان میخواستم که مادرشان را در ۳۰ ثانیه نقاشی کنند. کودکی بود که مادرش را خوب کشید اما دهان او را بسیار بزرگ نقاشی کرده بود. این کودک به من گفت که مادرم همیشه داد میزند. پس بدانید که کودکان کاملا مشرف به آن چیزی هستند که میسازید و دقیقا نکاتی از یک فیلم را درک مینمایند که شما به عنوان فیلمساز تلاش کردهاید تا آن نکات در فیلم نباشند اما کودک به آنها پی میبرد چون زاده تخیل است و در عصری زندگی میکند که مدام از طریق تلفن همراه به انیمیشنهای روز دسترسی دارد.
سلیمانی گفت: امروز کودکانی را میبینید که در فضای اینترنت کار میکنند و پدران و مادران هم آنها را تشویق میکنند. اینها در واقع به نوعی کودکان کار محسوب میشوند. کسانی که این کار را انجام میدهند باید افسوس بخورند. ما چه تخیلی برای کودک ایجاد کردهایم؟ کسانی که فیلم میسازید لطفا با عجله کار را انجام ندهید. امروز چه سرمایهای به کسانی که کار کودک و نوجوان انجام میدهند، اختصاص مییابد؟ ما پای درختی که باید هر روز تنومندتر بشود، سم میریزیم و ناخواسته نهالی را که گذشتگان کاشتند هر روز خشکتر میکنیم. درختی که در ظاهر زیباست اما از درون خشک شده است و زمانی میآید که برگهایش میریزد و با حرارت آفتاب میسوزد که در آن روز ما هم با آن درخت میسوزیم.