اینکه یک مدافع ایرانی در ۲۴ سالگی از سمپدوریا پیشنهاد داشته باشد برای ما چیزی در مایه «بر طبل شادانه بکوب» است. حتی اگر کسانی بگویند اینها شایعه و ساخته و پرداخته رسانههای ایرانی است. رد ماجرا را در توییتر هم میشود دید، از ترکیه تا ایتالیا. ماجرا واقعی است اما انتقال باز هم صورت نگرفت. دست کم تا این لحظه. حتی باشگاه ترابزون اسپور اعلام کرد که او هیچ پیشنهادی ندارد!
سیدمجید حسینی بخش بزرگی از موفقیتش را مدیون مصدومیت روزبه چشمی است. درست وقتی که کارلوس کیروش به نظر تمام تخممرغهایش را در سبد روزبه گذاشته بود، او مصدوم شد و سیدمجیدحسینی این بخت را یافت تا در دو بازی حساس مقابل اسپانیا و پرتغال بدرخشد. نکته جالب ماجرا این بود که او تا قبل از جام جهانی کمتر از ۱۰ بازی ملی انجام داده بود اما در روسیه باتجربه، پخته، کم اشتباه و مؤثر بازی کرد. او البته در بازی اول مقابل مراکش هم جانشین امید ابراهیمی شد.
خودش در برنامه نود گفت: «از پژمان منتظری تشکر میکنم. قرار بود او جای امید برود توی زمین اما رفت دستشویی و کارلوس کیروش من را جایش فرستاد زمین!» کیروش البته این حرف را رد کرد و گفت از قبل تصمیم گرفته بودم به مجیدحسینی بازی بدهم. این جام جهانی سکوی پرش بازیکنی شد که در سایپا ساخته شد و در راهآهن و استقلال به چشم آمد. یک مدافع جوان و با طراوت که هوادارانش او را بازیکنی مدرن معرفی میکنند.
حسینی به ترابزون اسپور ترکیه رفت و شماره ۵ را به تن کرد. همان پیراهنی که در استقلال میپوشید. او به کشوری رفت که لیگاش معمولاً مثل یک گرداب برای بازیکنان ایرانی بوده و کمتر کسی از آنجا عاقبت به خیر شده است. حسینی اما جای پایش را محکم کرد، گفتند که به کابوس مهاجمان ترکیه تبدیل شده و پیشنهادهایی از پرتغال و ایتالیا دارد.
او البته تجربههای جالب دیگری هم دارد، از جمله اینکه برای دقایقی به عنوان دروازهبان در شهرآورد با لباس استقلال مقابل پرسپولیس ایستاده است! بعد از اخراج سیدمهدی رحمتی در شهرآورد ۸۴ که با پیروزی ۳ بر ۲ شاگردان منصوریان خاتمه یافت، آبیها اجازه تعویض بیشتر نداشتند و سیدمجید جای سیدمهدی برای دقایق کوتاهی درون دروازه ایستاد تا یک خاطره متفاوت برای تعریف کردن داشته باشد.
سیدمجید حسینی هم مثل سردار آزمون که هر فصل خبرهای مربوط به انتقالش تیتر میشود ولی در روسیه میماند و مثل میلاد محمدی که گفته شد از لیدزیونایتد و گلاسکو پیشنهاد دارد اما کماکان در خنت بلژیک باقی ماند، تنها روی کاغذ به سری آ رفت. جایی که روزگاری رحمان رضایی در مسینا و پروجا خوش درخشید اما بعد از او هرگز یک بازیکن ایرانی به استانداردهای مطلوب تیمهای این کشور نرسید و انتقالها کماکان روی هوا و میان واژهها سرگردان ماندند. در زندگی شگفتانگیز سیدمجید حسینی هیچ چیز عجیب نیست. کسی که هم بخت او را بغل کرده است و هم بدشانسیهای ناشی از مصدومیت، شاید یک باره از ترکیه به رئال مادرید یا بایرن مونیخ رفت!