هواداران استقلال در هفته گذشته این جمله را بارها در شبکههای اجتماعی به کار بردند که «از استراماچونی رسیدیم به محمود فکری».
هواداران استقلال در هفته گذشته این جمله را بارها در شبکههای اجتماعی به کار بردند که «از استراماچونی رسیدیم به محمود فکری». وقتی هم محمود فکری قراردادش را با استقلال به امضا رساند برخی هواداران این تیم در کانالها و پیجهایشان نشان دادند از انتخاب او راضی نیستند. در سمت مقابل عده زیادی هم از هواداران آبی گرچه نمیتوانستند روی کارنامه موفق مربی جدیدشان حساب باز کنند ولی تاکید داشتند که باید از فکری حمایت شود. هرچند آنها هم تردیدهایی جدی نسبت به تواناییهای کاپیتان سالهای دور خودشان دارند. به هر حال فکری روز جمعه برای نخستین بار آبیهای پایتخت را تمرین داد. او حالا سرمربی تیمی است که هوادارانش چیزی جز قهرمانی نمیخواهند.
فکری به مناسبت ۴ برد و ۶ تساوی و صفر باخت در ده مسابقهای که روی نیمکت نساجی در انتهای فصل گذشته به دست آورد و موفق شد این تیم را از منطقه خطر نجات دهد حالا صاحب نیمکت استقلال شده است. جدایی او از جمع مردمان شهر خسته هم چندان صورت خوشی پیدا نکرد. نساجی ناراضی بود و پول زیادی برای رضایتنامه میخواست اما فکری استعفا داد و جدا شد و همین نساجیچیها را عصبانی کرد. یک نفر هم قرارداد فکری را در فضای مجازی منتشر کرد و باعث شد مزاحمتهایی برای خانواده سرمربی جدید استقلال به وجود بیاید. فکری گفته شکایت میکنم و البته نساجی خیلی زودتر اعلام کرده بود مربی سابقش را بابت فسخ یک طرف به دادگاه میکشاند.
از این جدایی جنجالی اگر عبور کنیم و نتیجهاش را بسپاریم به دست کمیته تعیین وضعیت میرسیم به خود فکری و استقلال و آن سوال مهمی که همه در موردش حرف میزنند: استقلال با فکری موفق میشود یا نه؟ اما پیش از این پاسخ دادن به این سوال باید چند فاکتور را در نظر بگیریم. استقلال دیر تمریناتش را استارت زده. هنوز در کشاکش جذب بازیکن جدید است. یکی از ستارههای تیم (روزبه چشمی) جدا شده و یکی دیگر (علی کریمی) احتمالا به جمع آبیپوشان برنخواهد گشت. دو ستاره خارجی استقلال در آستانه فسخ هستند. باشگاه مدیرعامل ندارد. فضا متشنج است و خلاصه اوضاع برای یک شروع ایدهآل اصلا مهیا نیست.
این یعنی یکی از آن افرادی که اصطلاحا میتواند لقب «بزرگتر تیم» را یدک بکشد علاوه بر دانش فنیاش باید از جذبهاش هم استفاده کند. در استقلال باید خیلی از مشکلات حل شود و تازه آن وقت کار به مسائل فنی و اتفاقات توی زمین برسد. فکری در سالهایی که مدیریت خط دفاعی استقلال را برعهده داشت و زمانی که بازوبند کاپیتانی تیم را بر بازو بست نشان داد جوهره جمعوجور کردن تیم را دارد. هرچند خودش در چند بازی دربی پیشقدم دعوا بود اما رفتهرفته پختهتر شد و اواخر دوران فوتبالش رسما میدانداری میکرد. امروز هم استقلال به میدانداری او در وهله اول نیاز دارد و بعد هوش فوتبالیاش.
خود فکری و همه دستیاران استقلالی او به خوبی میدانند اگر تیم جمع نشود آنها مورینیو هم باشند نتیجهای در کار نخواهد بود. پس شاید بتوان به آن هوادارانی که ناراحت سفارش دادن استراماچونی و تحویل گرفتن فکری هستند، گفت به نظر بهتر است برای پس فرستادن جدیدترین ورودی تیم دست نگه دارند. فکری به احتمال زیاد میتواند در فاز اول که همان جمع کردن تیم است حتی بهتر از استراماچونی و همه مربیان دیگر کار کند.