علیرضا سبطاحمدی، تهیهکننده «ایلدا» معتقد است چیزی که در این سریال اهمیت دارد، موضوع آن است نه لهجه و گویش بازیگران. او تاکید میکند، این سریال را برای تقویت اتحاد اقوام و مردم ایران ساخته است.
رشادتها و از خودگذشتگیهای مردم غرب کشور در تمام ادوار تاریخی، مخصوصا هشت سال دفاع مقدس، هیچگاه فراموش نمیشود. افرادی که از جان و مال خود گذشتند و با دست خالی به دفاع از سرزمینشان پرداختند. حالا قصه آن رشادتها، تبدیل به سریالی تلویزیونی با نام «ایلدا» شده است. سریالی که از شبکه یک سیما پخش شد و به روایت یکی از خودگذشتگی ایلامیها پرداخته بود. به همین منظور به گفتوگو با علیرضا سبط احمدی، تهیهکننده این سریال نشستیم. کسی که به گفته خودش حاضر است تمام قد از این سریال دفاع کند.
آقای سبط احمدی، سریال شما همان قدر که پر مخاطب بود، پُر حاشیه نیز بود.
حاشیه زیادی نداشتیم. معمولا کاری که برای یک قومیت و یا منطقه خاص انجام میشود، همیشه همراه با نقص است. گاهی اوقات این نقصها منطقی است و سازندههای اثر آن را میپذیرند و گاهی اوقات نیز منطقی نیست. به نظرمن بخش اعظمی از این حاشیهها و انتقادهایی که درباره «ایلدا» مطرح شد، منطقی نیست. مردم شریف منطقه ایلام با جان و دلشان در هشت سال دفاع مقدس بیشترین ستمها را متحمل شدند و بسیار زحمت کشیدند. اما در رابطه با همین موضوع، برخی از افراد مخصوصا اهالی ایلام، از ما انتقاد کردند که چرا برای کار، در ایلام حضور پیدا نکردیم. در پاسخ باید بگویم، من به عنوان فیلمساز و تهیهکننده، مختار هستم که از نظر جغرافیایی و زیبایی، بهترین منطقه را برای کارم انتخاب کنم تا بتوانم روابط فیلمنامه و عوامل را به درستی در آن پیاده کنم. فیلمنامه براساس منطقه لرستان تنظیم شده بود و من تمام مناطق غرب کشور را برای بار چندم دیدم. چون برای چند کار قبلیام نیز تمام مناطق غرب را دیده بودم و به نظرم لرستان بهترین منطقه برای به تصویر کشیدن «ایلدا» بود. چرا که این بار با توجه به نظر کارگردان، سعی کردیم بهترین نقطه را که بتواند جذابیتهای بصری داشته باشد، انتخاب کنیم تا شرایط کار برای همه به خوبی فراهم شود، نزدیک به تهران باشد و رفت آمدها را بتوانیم ازنظر هوایی و زمینی پوشش دهیم، به همین دلیل هم تصمیم گرفتیم منطقه خرمآباد را انتخاب کنیم.
ما یک زبان مشترک ملی در رسانه داریم و آن زبان فارسی است و معتقدم که زیر نویسدار شدن سریال مخصوصا در شبکه سراسری، بیعدالتی است، چون همه مردم حق دارند که سریال را درک کنند
البته تنها موضوعی که باعث اعتراض به این سریال شد، مسئله منطقه نبود، بلکه مردم ایلام نسبت به لهجه بازیگران هم اعتراض داشتند.
من بارها گفتهام که ما این سریال را برای شبکه سراسری ساختهایم، باید زبان، فارسی باشد تا همه بتوانند از آن لذت ببرند. لحن و تکه کلامهایی که در سریال «ایلدا» استفاده کردیم، به نوعی در تمام مناطق غرب کشور متداول و مشترک است. اگر من میخواستم در سریالم از گویش لری، کردی یا هرچیز دیگری استفاده کنم، باید از زیرنویس استفاده میکردم و مثلا کسی که از سیستان و بلوچستان، مازندران، کرمان و جاهای دیگر کشور دارد شبکه سراسری را تماشا میکند، حق دارد که از سریال لذت ببرد، ممکن است کسی سواد کافی نداشته باشد، نمیتواند سریال را ببیند و متوجه شود. ما یک زبان مشترک در رسانه داریم و آن زبان فارسی است و اگر سریال با فرهنگ یکی از شهرهای کشور ساخته شود، حتما، تکه کلامهایی را در آن استفاده میکنیم تا فرهنگ آن شهر را نشان دهد، اما کماکان معتقدم که زیر نویسدار شدن سریال مخصوصا در شبکه سراسری بیعدالتی است، چون همه مردم حق دارند که سریال را درک کنند.
علیرضا سبطاحمدی، تهیهکننده سریال «ایلدا»
هدف ما نشان دادن رشادتها و فرهنگی غنی مردم غرب کشور بود نه لهجه و گویش آنها به همین خاطر من تمام قد از سریالم دفاع میکنم
سریالهای دیگری نیز بودند که به فرهنگ دیگر شهرها پرداختند.
بله، سریالهایی مثل «روزی روزگاری»، «وارش» و «سرزمین کهن» نیز همین رویکرد را داشتند. نمیتوانیم این موضوع را خیلی ایراد به حساب بیاوریم به این خاطر که هدف ما نشان دادن رشادتها و فرهنگی غنی مردم غرب کشور بود نه لهجه و گویش آنها به همین خاطر من تمام قد از سریالم دفاع میکنم.
همزمان با سریال«ایلدا»، سریال «نجلا» از شبکه سه پخش میشد و نماینده خوزستان به لهجه و شخصیت پردازی سریال اعتراض کرد، میخواهم بدانم این دو سریال که همزمان باهم پخش میشدند و گویش و فرهنگ دو منطقه متفاوت از ایران را نشان میدادند، از نظر پذیرش مردمی، مخصوصا از نظر لهجه، خیلی با اقبال رو به رو نشد؛ چرا این اتفاق افتاد؟
من حرف شما را کاملا رد میکنم. به نظرم هر دو سریال با اقبال عمومی مواجه شدند.
ما باید ظرفیتمان را بالا ببریم و بپذیریم کسی در سینما و تلویزیون، قصد آسیب زدن به فرهنگ اقوام مختلف کشور را ندارد
بله، از لحاظ داستان و بازی بازیگران با اقبال رو به رو شدند، اما از لحاظ گویش و لهجه مورد پذیرش قرار نگرفتند.
در سریال «نجلا» که بازیگران کمی به سمت لهجه آبادانی رفتند، دیدیم چه حاشیهها و انتقاداتی به آن وارد شد. به من ایراد میگیرند که چرا لهجه و زبان محلی روی گویشتان نگذاشتید و درباره «نجلا» میگویند شما به لهجه آبادانی صحبت نکردید، ادای آن را درآوردهاید.
آقای سعید سعدی که تهیه کننده «نجلا» است، چند بازیگر آبادانی را میتوانست برای این کار پیدا کند؟ من چند بازیگر لرستانی یا فارس میتوانستم پیدا کنم؟ تازه موضوع تنها این نیست، باید برای سریال زیرنویس میگذاشتیم و من به شدت با این موضوع مخالفم. ما برای تمام مردم ایران سریال میسازیم و باید یک زبان مشترک و واحد داشته باشیم که همه متوجه شوند. البته این را هم درنظر بگیرید که ما باید ظرفیتمان را بالا ببریم و بپذیریم که کسی قصد آسیب زدن به فرهنگ اقوام مختلف کشور را ندارد. به نظرم، هر دو سریال پرمخاطب بودند و توانستند کارشان را به درستی انجام دهند و بازار مخاطبان تلوزیون را گرم کردند و مردم را پای تلوزیون نشاندند. وقتی نظرهای مثبت و منفی زیادی درباره کار وجود دارد، یعنی این کار دیده شده است. وقتی هرشب جدای از تلویزیون، در تلوبیون، ۸۰ هزار تا ۹۰ هزار بیننده به تماشای سریال می نشینند، یعنی کار دیده شده است.
ما در دنیایی هستیم که رسانههای زیادی از قبیل اینترنت، ماهواره و بسیاری از موارد دیگر در اطرافمان است، ولی باز هم این تعداد بیننده برای یک سریال تلوزیونی در همه جای دنیا رقم قابل قبولی است. من از لحن و لهجه سریال «ایلدا» تمام قد دفاع میکنم و همچنان باور دارم کمی باید عمق دید و نگاهمان را بیشتر کنیم و بدانیم که ما برای شبکه سراسری سریال ساختیم و در کشور تنها یک قوم نداریم. اگر من برای شبکه کرمانشاه کار میساختم، در آن زمان کاملا حق با بینندههای عزیز بود..
چرا سراغ چنین موضوعی در غرب کشور رفتید؟
بله، من در بوشهر، خوزستان، کردستان، کرمانشاه، خراسان و در اقصی نقاط کشور کار ساختم. من تهیهکننده سینمایی هستم که میتوانم فیلمنامهای درست انتخاب کنم و برایش هزینه کنم و روی آن وقت بگذارم و کار کنم. در صدا و سیما وقتی کاری را به من میدهند یا میبینم طرحی است که موضوع درخوری دارد، قطعا آن را میپذیرم. همه ما، از هر قومی، باید اختلافات سلیقهای را کنار بگذاریم و دربرابر یک دشمنی که تا دیروز مسلح به سلاحهای کشتار جمعی بود و امروز به تجهیزات، امکانات، سلاح و انواع پدافند غیرعامل مسلح است، ایستادگی کنیم. دشمن امروز، هم تهاجم فرهنگی دارد، هم اتمی و نظامی. همه ما باید متحد شویم و در برابر این دشمن بایستیم تا بتوانیم تمام ترفندهایش را خنثی کنیم.
وظیفه من به عنوان تهیهکننده صدا و سیما این است که از این دست کارها بسیار بسازم تا بتوانم روحیه مقاومت و ایستادگی را در مردم کشورم بالا ببرم.
یعنی هدف اصلی شما از ساخت چنین سریالهایی، افزایش اتحاد ملی است؟
بله. علاوه بر این موضوع در این سریال چند هدف را دنبال میکردیم. یک این که منطقهای از کشورمان که کمتر دیده شده بود را در تصویر آوردیم و مردم، هم از مناطق زیبای لرستان لذت بردند و کمتر کسی فکر میکرد چنین مناطقی بکر و فضای تفریحی و گردشگری در استان لرستان وجود دارد؛ استانی که هر نمای آن مانند پوستر است. مورد دو این است که ما توانستیم اتحاد و همدلی را در مردم طایفههای مختلف در این سریال بیان کنیم که بهخاطر اختلافهای سنتی دیرینه باهم نجنگند، بلکه بیایند و دربرابر دشمن داخلی و خارجی بایستند و مبارزه کنند. زن و مرد و جوان و نوجوان در کنار هم ایستادگی و مقاومت کنند. ما خواستیم روحیه ایثار، ایستادگی، اتحاد و همدلی را در این سریال تقویت کنیم. چه چیزی از این بهتر که مردم بتوانند هم تصاویر زیبایی ببینند و هم قصهای را دنبال کنند و مهمترین بحث اینکه رشادتهای مردم سرزمینم به نمایش گذاشته شود.
ما، همه اقوام مختلف ایران، باید اختلافات سلیقهای را کنار بگذاریم و دربرابر یک دشمنی که تا دیروز مسلح به سلاحهای کشتار جمعی بود و امروز به تجهیزات، امکانات، سلاح و انواع پدافند غیرعامل مسلح است ایستادگی کنیم
در ابتدا هر قسمت نوشته میشد این سریال ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است. یعنی تمام داستان براساس تخیلات نویسنده بود و هیچ واقعیتی آن وجود نداشت؟
در قصه هشت سال دفاع مقدس از این حماسهها و ایثارها بسیار داشتیم. با نگاه کردن به تاریخچه دفاع مقدس متوجه میشویم که هر روز آن دوران، یک حماسه و مقاومت بوده است. زمانی که شما تاریخ دفاع مقدس را ورق میزنید، روزهای آغازین جنگ، اولین حملهها به همین مردم زحمتکش و ستمدیده انجام شده است و همین مردم با تفنگهایشان مقابل دشمنان ایستادند. این مسائل در تاریخ است ولی این روایت قصه و این اتفاقات تخیل نویسنده ما است. همانطور که موقعیت، جغرافیا و فضا را کاملا بر پایه فیلمنامه انتخاب کردیم.
به عنوان تهیهکننده، بین تلوزیون و سینما، کدام را ترجیح میدهید؟
هرکدام مدیوم خاص خودش را دارد. وقتی ما برای تلوزیون کار میسازیم، دائما در معرض قضاوت مردم قرار داریم و این موضوع هم بسیار سخت و هم جذاب است. وقتی برای سینما کار میکنیم، نگاه ما متفاوت است، مخاطب محدودتری هم داریم و هدف ما حضور در جشنوارهها است.
هر دو این ژانرها برای من جذاب و زیبا است. الان یک کار سینمایی را داریم انجام میدهیم و مراحل فیلمنامهاش را داریم پیش میبریم. دو تا کار سینمایی خوب دارم و مطمئنم حضور موفقی در جشنواره خارجی و داخلی خواهند داشت.
وظیفه من به عنوان تهیه کننده صدا و سیما این است که از این دست کارها بسیار بسازم تا بتوانم روحیه مقاومت و ایستادگی را در مردم کشورم بالا ببرم
نام آنها را نمیگویید؟
در حال حاضر نام آنها را رسانهای نکردهایم.
شما مسابقات تلوزیونی زیادی هم ساختید. تصمیم بر ساخت برنامهای تازه ندارید؟
اگر ببینم کار خوب و ارزشمندی باشد، چرا که نه. چند پیشنهاد وجود دارد ولی هنوز به نتیجه نهایی نرسیده است. من از معدود تهیهکنندههای تلوزیون هستم که بسیار تله تئاتر ساختم و با کارگردانهای خوبی کار کردم. مستندهای بسیار، سریال، فیلم سینمایی و مسابقه ساختهام. هر زمان و در هرجایگاهی که ببینم ایده خوبی وجود دارد، حتما از آن حمایت میکنم.
پیشتر فرمودید در بوشهر نیز سریالی به نام «سامو بندری» ساختید. دو بار قرار بود پخش شود اما خبری از آن نشد و حتی یکبار بعد از «بچه مهندس» درکنداکتور قرار گرفت و در لحظه آخر لغو شد. چرا این سریال پخش نمیشود و مشکل آن چیست؟
مشکلی ندارد. تلوزیون براساس شرایطی که در جامعه است، کنداکتور شبکهها را رنگ آمیزی میکند و تنوع پخش میدهد و به من نگفتند که مشکلی دارد. این کار، سیزده، چهارده قسمت است و در منطقه بوشهر ساخته شده است.
چون دوبار این سریال از جدول پخش خارج شده است حواشی زیادی پشت آن است.
پخش سریالها براساس تفکر و اندیشه مدیر شبکه است که دوست دارد کاری را پخش کند یا خیر و این در اختیارات من نیست. اما به امید خدا به زودی، یعنی زمانی که مناسب باشد، شاهد پخش آن در تلویزیون خواهیم بود.
موضوع این سریال چیست؟
زندگی نوجوانان، کار و تلاش مردم شریف بوشهر را به تصویر میکشد و دارای تصاویر زیبا و جذابی مانند دریا، لنجها و ماهیگیری است.