رابطهها شکلهای گوناگونی دارند و شما نمیتوانید در اطرافتان شخصی را پیدا کنید که درگیر هیچ رابطهای نباشد. هر فرد میتواند درگیر چند نوع رابطهی احساسی سالم و ناسالم باشد، رابطهی کاری با همکاران، رابطهی دوستی، رابطهی احساسی با خانواده، رابطهی احساسی با شریک عاطفی، رابطهی نیمه صمیمی با مشاور روانشناس و روابطی از این دست.
سوالی که پیش میآید این است که آیا همهی این رابطهها از نوع رابطهی احساسی سالم هستند؟ هر کدام از این روابط اصول و قواعدی دارند که در صورت رعایت آنها، میتوان مطمئن بود که رابطه به شکلی سالم پیش میرود.
فراموش نکنید اولین شرط برای سالم بودن هر رابطهای داشتن شناخت کامل نسبت به خود است. اگر شما خود و نیازهایتان را خوب بشناسید، میتوانید ارتباط شفاف و به دور از هر گونه حاشیهای با افراد برقرار کنید و این شروع یک ارتباط موفق است. در این مطلب تصمیم داریم دربارهی رابطهی احساسی سالم با شریک عاطفی و شرایط دوام بخشیدن به آن صحبت کنیم.
صداقت، گفتگو و احترام
در طول رابطه، اصل صداقت را رعایت کنید و در شرایط دشوار، چاشنی احترام را به تمام گفتگوها و رفتارهایتان اضافه کنید. دربارهی هر موضوعی که فکر میکنید رابطهی شما را تحت تاثیر قرار میدهد با هم گفتگو کنید و فراموش نکنید که در این مسیر احساسات واقعیتان را بیان کنید.
شاید ما به خاطر حفظ ظاهر تمایل نداشته باشیم که از عمیقترین و واقعیترین احساساتمان صحبت کنیم؛ اما باید بدانید که اگر دربارهی احساساتتان صداقت نداشته باشید این رابطه به زودی به یک جنگ تمام عیار تبدیل میشود. زیرا با گذشت زمان ممکن است شما از هر حرفی برداشتی اشتباه داشته باشید و این، باعث دلخوریتان شود.
اعتماد
اعتمادِ دو طرفه در یک رابطهی احساسی سالم بسیار مهم است. اگر شما به طرف مقابلتان اعتماد نداشته باشید، یا هر دو نسبت به هم بیاعتماد باشید، رابطهای متزلزل و زجرآور را تجربه خواهید کرد. برای ایجاد اعتماد حتما با شریک احساسی خود صحبت کنید، خواستههایتان را به شکل واضح بیان کنید و از او هم بخواهید از خواستههایش صحبت کند. سپس با صداقت به او اعتماد کنید و اجازه دهید او هم به شما اعتماد کند.
همدلی
توانایی دیدن اتفاقات از نگاه افراد دیگر در هر رابطهای مهم است. فرقی ندارد شما در نقش والدین هستید، در ارتباط با موضوعی با همسایهی خود درگیرید یا در رانندگی قرار است به شخصی در مسیر راه بدهید. در تمام روابط این توانایی خوب و کارآمد است، اما این موضوع در یک رابطهی احساسی مسالهی بسیار مهمی است.
ببینید آیا شما میتوانید مساله را، در موضوعی که با آن مخالف هستید، از نگاه شریک احساسیتان ببینید؟ آیا زمانی که از موضوعی رنج میبرد، میتوانید درد او را حس کنید و برای داشتن احساس بهتر او تلاش کنید؟ آیا از موفقیتها و پیروزیهای شریکتان احساس خوشبختی میکنید؟ در یک رابطهی احساسی سالم و طولانی مدت، همدلی مسالهی بسیار مهمی است.
صبر
هیچ کسی را پیدا نمیکنید که همیشه انسانِ صبوری باشد. همهی ما در شرایطی مثل زمانی که کمبود خواب داریم، درگیر استرس هستیم و یا از یک مشکل جسمی رنج میبریم کم صبر و حوصله میشویم؛ این خاصیت انسان است و هیچ ایرادی ندارد. نکتهی مهم این است که طرف مقابلِ شما این شرایط را درک کرده و صبوری به خرج دهد.
پس بهتر است هر دو تلاش کنید مهارتهای سازگاری را بیاموزید و آن را در خود افزایش دهید. صبوری به خرج دادن در شرایط خاص و به حد معمول میتواند احساسِ عمیقِ عشق و دوست داشتن را به دنبال داشته باشد.
علاقه و دلبستگی
این موضوع را فراموش نکنید که عشق، بخش ضروری هر رابطهی عاشقانه و احساسیِ سالم و متعهدانه است؛ و مهمترین بخشِ وجودِ عشق، بیان علاقهی واقعی و نحوهی ابراز عشق است. رفتارهای ظریفِ عاشقانهی جسمی مانند در آغوش کشیدن، بوسیدن و لمس آرامشبخش میتواند تا حد زیادی احساس راحتی و امنیت ایجاد کند. شما باید دربارهی این موضوع با شریک عاطفیتان صحبت کنید و نیازهای احساسیِ خود را به او بگویید.
تشکر و قدردانی
تاثیر قدردانی در روابط بسیار چشمگیر است. این کار به ظاهر ساده در شریک عاطفیِ شما احساس شادی و امنیت ایجاد میکند. هرچه این قدردانی بیشتر و عمیقتر باشد، احساس رضایت از حضور در آن رابطه بیشتر میشود. برای تشکر کردن منتظر یک اتفاق بزرگ نباشید، بابت کوچکترین چیزها تشکر کنید و تاثیر معجزهآسای آن را در رابطه خود ببینید.
انعطافپذیری
در یک رابطهی احساسی سالم هر دو طرف حاضرند در شرایطی انعطافپذیری به خرج داده و به اصطلاح کوتاه بیایند. این موضوع باعث میشود که در روابط احساسی طولانی مدت هر دو طرف رابطه در موقعیتی یکسان شرایط را ارزیابی کرده و درباره آن تصمیمگیری کنند. فراموش نکنید که این خصوصیت باید در هر دو طرف رابطه وجود داشته باشد.
ایجاد فضای رشد
خیلی از روابط با گذر زمان سرد و بیهدف میشوند. ممکن است شما توقع داشته باشید که شریک عاطفیتان بعد از گذشت چندین سال همچنان علایق، اهداف، ترسها و امیدهایی مانند روزهای اول رابطهتان داشته باشد؛ این بزرگترین اشتباهی است که میتوانید در یک رابطه مرتکب شوید.
تغییر علایق و تمایلات در گذرِ زمان یک امر طبیعی است، انسان با همین تغییرات پیشرفت و رشد میکند. پس برای داشتن یک رابطهی احساسی سالم باید به طرف مقابل خود فضای رشد دهید و در انتظاراتی که از او دارید انعطافپذیر باشید. فراموش نکنید همانطور که شما در طول زمان تغییر میکنید دیگران هم تغییر خواهند کرد.
ارتباط دو طرفه
در یک رابطهی احساسی سالم هر دو طرف در حال بخشیدن و گرفتن چیزهایی هستند. این عمل میتواند جبران یک لطف باشد یا یک حمایت عاطفی، فرقی ندارد؛ این کار در طولانی مدت یک رابطهی احساسی را عمیق کرده و به آن استحکام میبخشد.
فراموش نکنید که هرگز در یک رابطه هر دو طرف به میزان مساوی چیزی نمیبخشند یا دریافت نمیکنند، مثلا وقتی یکی از شما دچار بیماری میشوید شریک عاطفیتان بدون چشمداشت و با رضایت کامل از شما پرستاری میکند؛ این موضوع در برابر تشکر کردن شما وزن بیشتری دارد، اما میبینید که هر دو در این رابطه احساس راحتی میکنید و همیشه به دنبال راهی هستید تا بخشندگی یکدیگر را جبران کنید.
احترام متقابل
معمولا وقتی صحبت از احترام به طرف مقابل میشود تصور میکنیم که فقط شامل روابط رسمی و نیمه رسمی، ارتباط با بزرگترها و … میشود؛ در صورتی که احترام در روابط صمیمی یک اصل مهم است. اگر در رابطهی عاطفی شرطِ احترام را رعایت نکنید گاه و بیگاه باعث ایجاد حس تحقیر در طرف مقابل میشوید و با گذر زمان احساسِ بیارزش بودن را به او القا میکنید. این بیاحترامی فقط در گفتگو پیش نمیآید، مثلا اگر شما رسیدگی به کارهای منزل یا تهیهی شام را وظیفهی یک خانم بدانید و بابت انجام آنها از او تشکر و قدردانی نکنید، نوعی بیاحترامی است.
حل تعارضِ سالم
در نتیجهی بسیاری از تحقیقات آمده است که نحوهی بحث و گفتگوی زوجین میتواند میزان موفقیت رابطهی آنها را پیشبینی کند. ما همیشه عادت داریم که برای دیدن یک رابطهی عاطفی عینک خوشبینی و احساسی به چشم بزنیم و همه چیز را در رمانتیکترین حالتِ خود ببینیم. همیشه تصور میکنیم که شروع یک رابطه بسیار هیجانانگیز است و پس از وصال همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرود. اما واقعیت چیز دیگری است.
در هر رابطهای تعارض و اختلاف نظر وجود دارد و افرادی موفق هستند که بدون حاشیه و تبدیل کردن تعارض به موضوع شخصی، دربارهی آن صحبت کنند.
فردیت و احترام به مرزها
تصور کنید دو نفر در یک رابطه آنقدر به هم شبیه هستند که هیچ موضوعی برای گفتگو ندارند، زیرا هر چیزی که قابل گفتن باشد از قبل میدانند، پس دلیلی برای صحبت کردن با یکدیگر ندارند. حالا رابطهای را تصور کنید که دو نفر کاملا با هم متفاوت هستند و هیچ نقطهی اشتراکی در زندگی روزمره و سبک زندگیشان ندارند، این دو به حدی از هم دور هستند که رابطه را به سمت ناسازگاری پیش میبرند.
شیرینترین شکل رابطه آن است که دو نفر با هم شباهتهای بنیادی و تفاوتهای فردی داشته باشند. شباهتهای بنیادی باعث شکلگیری و انسجام رابطه میشود و تفاوتهای فردی جذابیتهای لازم برای معاشرت و وقتگذراندن با هم را به آنها میدهد. اگر هر دو طرف به این تفاوتهای فردی احترام بگذارند و برای آن ارزش قائل باشند فضای کافی برای رشد به یکدیگر خواهند داد.
گفتگوی صادقانه و بیپرده
زوجهای مختلف در روابط خود سطحهای متفاوتی از بیپرده بودن را تجربه میکنند. ممکن است در یک رابطه، شخص نگران باز بودنِ احتمالیِ در سرویس بهداشتی باشد، اما در یک رابطهی دیگر افراد جزئیترین مسائلِ فیزیکیشان را با یکدیگر درمیان میگذارند. همین موضوع را میتوانید به مسائلی مثل امیدها، آرزوها، رویاها و یا حتی جزئیات روزی که گذارندهاید بسط دهید.
هیچ حد مطلوب و استانداردی در این مورد وجود ندارد، مهم این است که شما در یک رابطه خودِ واقعیتان بوده و در بیان احساسات و موضوعات، صداقت داشته باشید.
این ۱۳ اصل ستونهای اصلی خیمهی رابطهی عاطفی هستند و مطمئنا عوامل بسیارِ دیگری وجود دارد که به ایجاد یک رابطهی احساسی سالم کمک میکند. موضوعات دیگری که از نظر شما به سلامت یک رابطهی عاطفی کمک میکنند را در قسمت کامنتها برای ما بنویسید.