در چند ساعت اخیر ویدیویی درفضای مجازی وایرال شده است که این ویدیو مربوط به خانم ۹۲ سالهای به نام الین لبار است که از زوال عقل رنج میبرد. دختر او در این کلیپ از مادرش میخواهد تا آهنگ (Moonlight Sonata (3rd Movement از بتهوون را با پیانو بنوازد، که او میگوید نمیداند این آهنگ چیست، اما در عمل چیزی میبینیم که حیرتانگیز است. همین موضوع بهانهای شد تا در مطلب امروز به بیماری زوال عقل و تاثیر موسیقی بر آن بپردازیم.
زوال عقل یک اصطلاح کلی برای افت توانایی ذهنی به میزانی است که در زندگی روزانه فرد تداخل ایجاد میکند. از دست دادن حافظه و بیماری آلزایمر رایجترین نوع زوال عقل دو نمونه از این دست هستند. زوال عقل به طور کلی شامل کاهش تدریجی مهارتهای حافظه، تفکر و استدلال میشوند.
زوال عقل به خودی خود یک بیماری خاص نیست. در عوض، این اصطلاح برای نشانههای گستردهای مد نظر قرار میگیرد که ممکن است به یک اختلال شناختی شدید اشاره داشته باشند. به واسطه ماهیت پیچیده این اختلال، زوال عقل میتواند تنها توسط یک پزشک متخصص، به طور معمول متخصص مغز و اعصاب، تشخیص داده شود.
نشانههای بالقوه زوال عقل
حالا که اطلاعاتی دربارهی بیماری زوال عقل بهدست آوردیم، بهتر است اطلاعاتی نیز دربارهی نشانههای این بیماری داشته باشیم. وبسایت عصرایران نشانههای این بیماری را دستهبندی کرده است که در ادامه میخوانیم.
دشواری در برنامه ریزی یا حل مشکلات
برخی افراد مبتلا به زوال عقل تغییرات ناگهانی در توانایی خود برای توسعه و دنبال کردن یک برنامه را تجربه میکنند. به عنوان مثال، انجام برخی وظایف ساده مانند پیگیری وضعیت حساب بانکی یا پیروی از یک دستورالعمل برای آنها به فعالیتی بسیار پیچیده تبدیل میشود. همچنین، در طول آغاز زوال عقل افزایش مشکلات در حفظ تمرکز شایع هستند.
دشواری در انجام وظایفی آشنا
یکی از بارزترین نشانههای زوال عقل کاهش توانایی در انجام و تکمیل وظایف روزمره است. ممکن است فرد مبتلا به زوال عقل قادر به یافتن مسیر همیشگی خود نباشد و یا چگونگی انجام بازی مورد علاقه خود را فراموش کند. به طور معمول، اجرای کاری همیشگی عمیقا در فعالیت نورونی ریشه دارد و یک نفر میتواند بدون فکر کردن کاری را انجام دهد. هر گونه تغییر قابل مشاهده در توانایی فرد برای انجام وظایف روزمره باید به دقت بررسی شود.
مشکلات جدید هنگام برقراری ارتباط
افراد مبتلا به زوال عقل اغلب در دنبال کردن یک گفتگو دچار مشکل میشوند. آنها ممکن است به تعامل خاتمه دهند، این که درباره چه چیزی صحبت کرده اند را فراموش کنند و حرفهای پیشین خود را تکرار کنند، یا هیچ ایدهای برای ادامه گفتگو نداشته باشند. چالشهای واژگانی از جمله ناتوانی در یافتن واژه درست نیز شایع هستند.
کناره گیری از فعالیتهای اجتماعی یا کاری
هنگامی که یک نفر چالشهای شناختی که به واسطه زوال عقل شکل میگیرند را تجربه میکند، ممکن است به تدریج خود را از فعالیتهای کاری یا اجتماعی کنار بکشد. بخشی از این کناره گیری و انزوا ممکن است با تغییرات شخصیتی، ترس، یا عدم پذیرش مرتبط باشد.
از دست دادن حافظه مخل زندگی روزمره
بار دیگر عامل کلیدی «مخل زندگی روزمره» است. فراموشی برای همه ما رخ میدهد، اما به ندرت این فراموشیها به طور قابل توجهی زندگی روزانه را فلج میکنند. طی مراحل اولیه زوال عقل، فراموش کردن اطلاعاتی که به تازگی یاد گرفته شده اند، یکی از شایعترین نشانههای وجود مشکلی زمینهای است. از دیگر نشانههای قابل توجه مشکلات حافظه شدید میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- فراموش کردن تاریخها یا رویدادهای مهم
- پرسش مکرر درباره اطلاعاتی که به تازگی دریافت شده اند
- افزایش وابستگی به وسایل کمکی حافظه
- افزایش وابستگی به دیگران برای به یاد آوردن چیزهای مختلف
ریسک فاکتورها
فاکتورهای زیادی میتوانند در نهایت در بروز زوال عقل نقش داشته باشند. برخی فاکتورها، از قبیل سن، نمیتوانند تغییر یابند. فاکتورهای دیگر میتوانند برای کاهش ریسک مورد توجه قرار بگیرند.
ریسک فاکتورهایی که قابل تغییر نیستند
سن: با افزایش سن، به خصوص بعد از ۶۵ سالگی، ریسک ابتلا افزایش مییابد. با این حال، زوال عقل، یک بخش معمول از پیر شدن نیست و میتواند در افراد جوانتر نیز رخ دهد.
سابقهی خانوادگی: داشتن سابقهی خانوادگی ابتلا به زوال عقل شما را در خطر بیشتری برای ابتلا به زوال عقل قرار میدهد. با این وجود، بسیاری از افراد دارای سابقهی خانوادگی هیچوقت علائم زوال عقل را بروز نمیدهند و بسیاری از افراد بدون سابقهی خانوادگی دچار علائم میشوند. تستهایی برای تعیین اینکه آیا شما جهشهای ژنتیکی به خصوصی دارید، وجود دارد.
سندرم داون: بسیاری از افراد مبتلا به سندرم داون در میانسالی به بیماری آلزایمر زودرس دچار میشوند.
ریسک فاکتورهایی که میتوانید تغییرشان دهید
شما ممکن است قادر باشید که ریسک فاکتورهای زیر را کنترل کنید. اگر بتوانید موارد زیر را کنترل کنید میتوانید از مبتلا شدن به این بیماری پیشگیری کنید.
رژیم غذایی و ورزش: تحقیقات نشان میدهد که کمبود ورزش ریسک ابتلا به زوال عقل را افزایش میدهد و در حالیکه هیچ رژیم غذایی خاصی برای کاهش ریسک زوال عقل شناخته نشده است، تحقیقات نشان میدهد که افرادی که رژیمهای غذایی ناسالم دارند در مقایسه با افرادی که رژیمهای سبک مدیترانهای و غنی از ترهبار، غلات کامل، مغزها و دانهها دارند، بیشتر احتمال دارد که به زوال عقل مبتلا شوند.
مصرف الکل: اگر الکل بنوشید، ممکن است خطر بیشتری برای ابتلا به زوال عقل داشته باشید.
ریسک فاکتورهای قلبی عروقی: این ریسک فاکتورها، شامل فشار خون بالا (هایپرتانسیون)، کلسترول بالا، رسوب چربی در دیوارهی سرخرگ (آترواسکلروزیس) و چاقی است.
افسردگی: گرچه این موضوع هنوز به خوبی درک نشده است، افسردگی در دوران سالمندی ممکن است نشاندهندهی ایجاد زوال عقل باشد.
دیابت: دیابت، مخصوصا در صورتی که به خوبی کنترل نشود، ممکن است ریسک ابتلا به زوال عقل را افزایش دهد.
سیگار کشیدن: سیگار کشیدن ممکن است ریسک ایجاد زوال عقل و بیماریهای عروق خونی را افزایش دهد.
وقفهی تنفسی در هنگام خواب: افرادی که خروپف میکنند و به طور متناوب دچار حملهی وقفهی تنفسی در خواب میشوند، ممکن است حافظهی خود را به صورت برگشتپذیر از دست دهند.
سوتغذیه و کمبود ویتامین: سطوح پایین ویتامین D، ویتامین B۶، ویتامین B۱۲ و فولات ممکن است ریسک زوال عقل را افزایش دهد.
موسیقی و اثربخشی آن بر زوال عقل
تحقیقات جدید حاکی از آن است که خطر بروز زوال عقل ناشی از افزایش سن یا بیماری در افرادی که موسیقی مینوازند کمتر است. محققان دانشگاه سنت اندروز دریافته اند افرادی که ساز مینوازند، ذهنهای تیزتری دارند و سریعتر از دیگرانی که اهل موسیقی نیستند، متوجه اشتباهات میشوند و میتوانند آنها را اصلاح کنند.
دانشمندان در این مطالعه واکنشهای مغزی و رفتاری موسیقیدانهای آماتور را با افرادی که اهل موسیقی نبودند در زمان انجام کارهای ذهنی ساده مقایسه کردند. این نتایج نشان داد: نواختن یک ساز حتی در متوسطترین سطوح، توانایی فرد را برای تشخیص خطاها و تنظیم واکنشها، موفقیت آمیزتر میکند.
موسیقی درمانی برای سالمندان چگونه است؟
ثابت شده است که موسیقی درمانی برای سالمندان در رفع علائم و زمینههای مشکل ساز برای جمعیت پیر مانند نیازهای جسمانی، معنوی، عاطفی و روانی موثر است. بطور خلاصه، موسیقی درمانی یک طرح درمانی بالینی بین درمانگر و بیمار برای دستیابی به اهداف خاصی در بهبود زندگی از طریق موسیقی است.
موسیقی درمانی میتواند به برخی افراد مسن کمک کند که سلامتی جسمانی و روانی خود را حفظ کرده و به آنها اجازه میدهد که خاطرات قدیمی را به یاد آورند و با افسردگی که در این گروه سنی شایع است مبارزه کنند.
برای بیماران سالمند که دارای مشکلات شناختی مانند «زوال عقل» هستند، موسیقی درمانی به عنوان تمرینی در جهت گیری واقعیت مفید است.
هنگامیکه برای بیماران «زوال عقل» موسیقی پخش میشود که مربوط به تعطیلات، فصول و یا لحظه یا اتفاق خاصی در زندگی آنهاست، آنها ممکن است واقعیت را از طریقی که با نیازهای آنها همسو است درک کنند که برای آنها احساس لذت به همراه خواهد داشت.