پرسپولیس در نیمه دوم بازی با ذوبآهن این پتانسیل را داشت که حداقل دو گل دیگر به خصوص در دقایق پایانی بخورد. در واقع نیمه مربیان را پرسپولیس و گلمحمدی باختند و بد هم باختند. درست مثل استقلال که در نیمه دوم بازی با گلگهر فقط یک گلر داشت!
گلمحمدی هنوز از ماجرای جدایی بشار دلخور است و نکته اینکه مدام این مسئله را تکرار میکند، صرفنظر از اینکه این مسئله روحیه بقیه هافبکهای پرسپولیس را خراب میکند (مثلاً امیری گفته اینقدر با اسم بشار استرس وارد نکنید) باید به گلمحمدی یادآوری کرد که بشار درست یا غلط رفته و حالا بازیکن القطر محسوب میشود، نه پرسپولیس. هوادار پرسپولیس هم نمیپذیرد که یک مربی مدام اسم یک بازیکن را بیاورد و این مسئله قطعاً روی سایر بازیکنان پرسپولیس هم تأثیر میگذارد.
نکته دیگر اینکه گلمحمدی گفته بود من خبر نداشتم باشگاه با بشار برای جدایی توافق کرده که با عرض معذرت این حرف هم قابلباور نیست. چطور میشود خبرورزشی یک ماه قبل از فینال آسیا با قاطعیت نوشت بشار رسن میرود اما یحیی نمیدانست؟ چطور میشود سرمربی تیم از توافق مهم بازیکن با باشگاه خبر نداشته باشد و رسانهها خبر داشته باشند؟ اصلاً مگر بشار ویدئویی منتشر نکرد که بوی جدایی میداد؟
تیم گلمحمدی که با شایستگی تمام به فینال آسیا رسید و حتی در فینال هم میتوانست قهرمان شود، مقابل ذوبآهن ضعفهای زیادی داشت. ضعفهایی که به خود یحیی برمیگردد و او باید تا بازی با سپاهان و استقلال این ضعفها را برطرف کند. گلمحمدی مربی باهوشی است اما سر ماجرای جدایی بشار اشتباه بزرگی را مرتکب شده و عجیب اینکه این اشتباه را ادامه میدهد.