به گزارش ایسنا، چند روز پس از آنکه محمدمهدی طباطبایینژاد به عنوان دبیر سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر معرفی شد، در نشست خبری دبیر جشنواره پرسشی درباره امکان حضور فیلمهایی که در ماههای گذشته در جشنوارههای خارجی شرکت داشته و بسیاری از آنها موفق به کسب جایزه هم شدهاند، مطرح شد. پاسخ سوال این بود که طبق آییننامه جشنواره، فقط فیلمهایی میتوانند فرم شرکت در جشنواره را پر کنند که اولین نمایش (پریمیر) آنها در فجر باشد.
این مسئله که البته سالهاست جزء قوانین جشنواره فجر است و برخی دورهها استثنا هم برای آن قائل شدهاند، فارغ از اینکه سبب میشود کدام فیلمها شانس حضور در جشنواره فجر و معرفی شدن به مخاطب ایرانی را از دست بدهند، از این منظر قابل تامل و بررسی است که برای یک جشنواره داخلی چرا باید چنین قانونی وجود داشته باشد؟
از آنجا که پرسوجو از برخی فیلمسازهای شرکت کننده در رویدادهای خارجی نشان داد که آنها تمایل دارند فیلمشان در جشنواره فجر باشد، میسر بودن این خواسته را از دبیر جشنواره جویا شدیم و او هم پاسخ داد که موضوع در شورای سیاستگذاری جشنواره مطرح میشود. البته آخرین پیگیریها در هفته گذشته حاکی از این بود برخی از اعضای این شورا که از مدیران و سینماگرهایی همچون حسین انتظامی، سعید رجبی فروتن، علیرضا رضاداد، مجتبی فراورده و محمد مهدی عسگرپور به همراه دبیر تشکیل شده، با تغییر آییننامه یا استثنا قائل شدن مخالف هستند و عدهای هم موافق. با این حال به نظر میرسد برای جشنواره ملی فجر باید آییننامهای در حد و اندازه همان تعریف شود تا واژههایی مثل «پریمیر» هم کارکرد خود را داشته باشند.
«پریمیر» یعنی چه؟
در این باره محمد اطبایی – پخشکننده و کارشناس بینالمللی سینما – در پاسخ به سوالهای ایسنا درباره تفسیری که از پریمیر در جشنواره فجر میشود و معنی کاربردی و دقیق این کلمه در جشنوارههای سینمایی دنیا توضیح داد: واژه پریمیر برای نخستین بار در سال ۱۸۸۹ از زبان فرانسه وارد زبان انگلیسی شد و مفهوم آن “نمایش اول” یک فیلم یا “اجرای اول” یک نمایش، اپرا یا کنسرت موسیقی از نظر زمانی و مکانی است. انواع پریمیر عبارتند از «پریمیر یا نمایش اول جهانی»، «پریمیر بینالمللی» که نمایش اول بینالمللی است و مفهوم آن این است که فیلمی در کشور محل تولید خود نمایشی داشته و پریمیر بینالمللی اولین نمایش خارج از کشور تولید کننده است. هر چند این مفهوم در حوزه جشنوارههای بینالمللی فیلم مفهوم دیگری هم دارد که به آن خواهیم پرداخت. «پریمیر قارهای» که مانند نمایش اول در قاره آسیا یا اروپا و یا آمریکای شمالی است، «پریمیر منطقهای» که به نمایش اول فیلم در یک منطقه خاص جغرافیایی برمیگردد که برای نمونه میتوان به پریمیر خاورمیانه، پریمیر بالکان، پریمیر اسکاندیناوی، پریمیر بنلوکس (هلند، بلژیک، لوگزامبورگ) اشاره داشت و «پریمیر ملی» که اولین نمایش فیلم در یک کشور است.
پریمیر پیش از تولد جشنوارهها و جدی شدن مفهوم نمایش اول نیز در صنعت سینما استفاده شده و همچنان هم استفاده میشود و نمایش اول جهانی یا پریمیر یک فیلم از ابزارهای تبلیغاتی شرکتها و استودیوهای فیلمسازی برای جلب توجه مردم و رسانهها به تولیدات خود بوده است. مراسم فرش قرمز و حضور ستارگان و عوامل فیلم با پریمیر فیلم گره خورده و جذابیت بسیاری برای همگان دارد.
وقتی «ونیز» برای فیلمهای ایرانی استثنا قائل میشود و «فجر» نمیشود
او با اشاره به استفاده جشنوارهها از این موضوع ادامه داد: جشنوارههای فیلم نیز در جهت جلب توجه حامیان مالی، رسانهها، مردم و دست اندرکاران سینما برای پریمیر فیلمها و به ویژه پریمیر جهانی و بینالمللی فیلمهای انتخابی اهمیت بسیاری قائلاند. نهاد بینالمللی فیاپف (فدراسیون بینالمللی انجمنهای تهیهکنندگان سینما) از سال ۱۹۳۳ آغاز به کار کرد و یکی از مهمترین و بلکه شناختهشدهترین فعالیتهای آن به رسمیت شناختن جشنوارههای بینالمللی فیلم و تنظیم مقررات این رویدادهاست. این تقسیمبندی معروف که به تصور عام و به غلط، جشنوارهها را به جشنوارههای الف جهانی و غیره ردهبندی کرده، هیچگاه از طرف فیاپف تایید نشده اما این غلط مصطلح به قدری جا افتاده که دیگر حتی حرفهایهای صنعت سینما هم از این اصطلاح “جشنواره الف جهانی” استفاده میکنند.
یکی از شاخصترین بندهای مقررات این جشنوارههای الف الزام به نمایش اول جهانی فیلمها در بخش مسابقه خود است. این رویدادهای سینمایی معتبر بر نمایش اول جهانی بسیار تاکید داشته اما این قاعده را همیشه اسنثناهایی هم هست. برای نمونه جشنواره فیلم ونیز، فیلمهای ایرانی به نمایش درآمده در جشنواره (ملی) فیلم فجر را هم با آنکه پریمیر جهانی خود را از دست دادهاند، مورد ملاحظه قرار داده که آخرین آن فیلم سینمایی “خورشید” ساخته مجید مجیدی است و یا در سال گذشته فیلم سینمایی “متری شیش و نیم” ساخته سعید روستایی هم در جشنواره فجر نمایش داشت و هم به اکران عمومی درآمده بود که مدیر جشنواره ونیز با استفاده از اختیارات خود این فیلم را در فهرست فیلمهای انتخابی قرار داد.
به گفته وی ۴۵ جشنواره فیلم از ۲۹ کشور توانستهاند ، تاییدیه فیاپف را دریافت کنند و طبق آمار ارائه شده، تنها در سال ۲۰۱۷، تعداد ۱۷۰۰ فیلم پریمیر خود را در جشنوارههای مورد تایید فیاپف داشته و ۴٫۵ میلیون تماشاگر هم از فیلمهای این رویدادها دیدن کردهاند. اما آیا کسی میتواند ادعا کند که کل این ۱۷۰۰ فیلمی که نمایش اول جهانی خود را در این جشنوارهها رقم زدهاند، فیلمهای با کیفیتی هم بودهاند؟ طبیعی است که صِرف پریمیر یک فیلم، متضمن داشتن یک فیلم خیلی خوب نیست و از طرف دیگر میتوان گفت بسیارند فیلمهایی که هیچ پریمیری در جشنوارهها نداشته اما فیلمهای ارزشمندی بودهاند. بیتردید نمایش اول جهانی و بینالملل فیلمهای سینماگران شناخته شده و استعدادهای جوان مزیتی است که تنها نصیب چند جشنواره معدود می شود.
اطبایی در این باره گفت: پنج جشنواره (کن، ونیز، برلین، تورنتو، سان دنس) به اضافه سه جشنواره (لوکارنو، تلوراید، سن سباستین) به پریمیر باکیفیتترین فیلمهای سال مفتخرند و البته این ارتباطی دو سویه است و هیچ سینماگری در جهان نیست که مشتاق نمایش اول فیلم خود ابتدا در کن و پس از آن در ونیز یا برلین و تورنتو و سان دنس نباشد. تاریخ هم قاضی مناسبی برای داوری کیفیت و ماندگاری آثار سینمایی است. جشنواره کن فیلم “آیدا” ساخته پاول پاولیکوفسکی را رد میکند و این فیلم نمایش اول جهانی خود را در جشنواره تورنتو ثبت کرده و به یکی از موفقترین فیلمهای سینمای جهان تبدیل میشود. پس حتی این جشنوارههای برتر هم لزوما بهترینهای سینما را به نمایش در نمیآورند، اما به شکل متعارف باید انتظار دیدن بهترین فیلمهای هر سال را ،در حداکثر ۱۰ جشنواره شناخته شدهتر داشت.
از بازدارندگی فیاپف تا قانون غیرعادلانه پریمیر
وی با طرح این دو سوال که «آیا شرط نمایش اول جهانی یک فیلم، امتیاز ویژه ای است؟ و آیا تمامی این ۱۵ جشنواره الف جهانی فیلمهای با پریمیر جهانی و بینالملل با کیفیتی را انتخاب می کنند؟» ادامه داد: جالب است، بدانید که این بند پریمیر از مقررات فیاپف هم از طرف تمامی ۱۵ جشنواره الف جهانی رعایت نمیشود و جشنوارههایی مانند قاهره یا جشنواره فیلم هند در گوآ به نمایش فیلمهای پیشتر انتخاب شده در دیگر جشنوارههای الف هم میپردازند! همانطور که نگارنده در مطلبی دیگر ذکر کرده، فیاپف برای شماری از جشنوارههای فیلم یک عامل بازدارنده است! منظور اینکه جشنوارهها در شوق تایید فیاپف شدن، خود را در محدودیتهای بسیاری مانند زمان برگزاری جشنواره و پریمیر درگیر میکنند. آیا جشنوارههایی مانند کارلووی واری، مسکو، ورشو، تالین، شانگهای و توکیو و حتا لوکارنو و سن سباستین میتوانند بهترینهای سینما را در بخشهای مسابقه خود داشته باشند؟ تردید نکنید که احتمال آن کم خواهد بود، مگر سالی چند فیلم بسیار خوب در کل دنیا ساخته می شود که تمامی این جشنوارهها از آن نصیبی ببرند.
این پخشکننده بینالمللی سینما افزود: در صورتی که به واسطه قانون غیرعادلانه پریمیر، این جشنوارهها تنها ملزم هستند فیلمهای هنوز به نمایش در نیامده و غالبا باکیفیت پایینتر را انتخاب کنند. کارگردانها، تهیهکنندهها و پخشکننده های بینالمللی ابتدا تمام تلاش خود را برای حضور در کن و پس از آن در ونیز، برلین، تورنتو و سان دنس داشته و سپس به دیگر جشنوارهها امید خواهند داشت. پریمیر فیلمها به طور نسبی خود موید حرفهای یا غیر حرفهای بودن عرضه و پخش بینالمللی یک فیلم است. به عبارتی دیگر با نگاهی به نمایش یک فیلم در جشنوارههای مختلف فیلم میتوان استراتژی عرضه فیلم را دریافت و برعکس آن هم با نمایش اول فیلمی باکیفیت در جشنوارههایی با اهمیت کمتر، میتوان به نبود استراتژی در عرضه آن فیلم پی برد. هر چند شرایط حضور فیلمهای بسیاری از کشورها و از جمله ایران، در جشنوارههای بینالمللی فیلم چنان دشوار و پیچیده شده که صاحبان آثار گاه چارهای جز شروع نمایشهای جهانی یک فیلم در رویدادهایی با تاثیرگذاری کمتر ندارند.
شما به خیل فیلمهای ایرانی و نمایش اول این تولیدات در “جشنوارههای فیلمهای ایرانی” در سراسر جهان و یا جشنوارههای بیکیفیتی مانند “داکا” و “چشم سوم مومبای” و البته در چند سال اخیر در جشنوارههای آن لاین و جشنوارههای جعلی توجه کنید. فلسفه به وجود آمدن این حجم غریب از جشنوارههای جعلی و بیکیفیت نیاز و اشتیاق سینماگران به حضور در این جشنواره هاست و کیفیت و وجود و یا عدم وجود این جشنواره گویی اهمیت چندانی ندارد!
درخواست برای پریمیر به یک مد تبدیل شده
اطبایی اضافه کرد: نکته دیگر آنکه مدتی است که شماری از جشنوارهها عضویت خود را در فیاپف لغو کردهاند مانند آدلاید، بوگوتا، کودکان فرانکفورت، گنت، نروژ، سائوپولو، سالونیکا، والنسیا، ویسبادن و وروکلاو و این موج در حال اوج گرفتن است و جریان دیگری هم در میان پخش کنندههای بینالمللی برای مقابله با “پریمیر بازی” جشنوارهها جدی شده است. درخواست برای پریمیر فیلمها به یک مد تبدیل شده است و گویی آمار بالاتر پرمیرهای جهانی و بینالمللی فضیلتی برای این جشنوارههاست، حال آنکه با این سیاست غلط، تماشاگران خود را از دیدن بهترین فیلم محروم میکنند.
وی در تشریح این جریان در مهمترین رویداد سینمایی ایران گفت: اما جشنواره فیلم فجر از ابتدای راهاندازی خود ویترین سینمای ایران و فرصتی برای دیدن غالب تولیدات جدید سینمایی بود. فجر تا آنجا اهمیت یافت که فیلمهای جایزه گرفته به گونهای به الگوی ساختِ فیلمهای سال آینده تبدیل میشدند و عدم حضور در جشنواره فجر به مثابه عدم حضور در جدول اکران سال آینده سینمایی کشور بود. این قانون نانوشته پس از چند سال رنگ باخت و فیلمها الزامی برای نمایش اول خود در فجر ندیده و شماری راه اکران مستقیم را پیش گرفتند و شماری نمایش اول در جشنوارههای جهانی را. اما به هر حال حضور در فجر برای سینماگران بسیاری جذاب بود و توجه رسانهها، دریافت جوایز و بازخوردهای تماشاگران حرفهایتر سینما و دیگر سینماگران، فرصتی مغتنم.
تفسیر مسئولان از حضور پیشافجر فیلمهای ایرانی چیست؟
او ادامه داد: در این سالها تنها فیلمهای جدید ایرانی انتخاب شده و فیلمهای به نمایش درآمده در جشنوارههای خارج از ایران در بخش جشنواره جشنوارهها حضور پیدا می کردند. قانون پریمیر همچنان برای سیاستگذاران فجر اهمیت داشت، اما پس از چندی فیلمهای به نمایش درآمده در جشنواره کودک اصفهان و حتی دو جشنواره بینالمللی دیگر در تهران، یعنی جشنوارههای فیلم کوتاه و جشنواره سینما حقیقت راه خود را برای حضور در جشنواره فجر باز کردند. قانون پریمیر در اینجا برای فیلمهای حضور یافته در جشنوارههای ایرانی رنگ باخت اما برای حضور فیلمهای ایرانی منتخب جشنوارههای جهانی تشدید و دیگر همان بخش جشنواره جشنوارهها هم از فجر حذف شد!
این تفسیر از پریمیر بیشتر به نگاه نه چندان مساعد مسئولان به حضورهای پیشافجر فیلمهای ایرانی در جشنوارههای بینالمللی و نیز در اولویت قرار دادن فیلمهایی بود که وفاداری خود را با حضور اول خود در فجر نشان میدادند. این روند به نفع سینمای ایران نبوده و نیست. اطمینان داشته باشید که هر کدام از فیلمهای جدید ایرانی حاضر در فجر چنانچه امکان نمایش در هر یک از رویدادهای معتبر جهانی را مییافتند، کوچکترین تردیدی در حضور اول جهانی خود در آن رویدادها نمیداشتند و از آن طرف هم غالب فیلمهای به نمایش درآمده در جشنوارههای فیلم خارج از ایران، مشتاق حضور در فجر و استفاده از این فرصت بوده و هستند.
وی گفت: با جدایی بخش ملی و بینالمللی جشنواره فجر، جشنواره ملی فیلم فجر به رویدادی کاملا داخلی تبدیل شد که نمایش اول فیلمهای ایرانی در این رویداد، مانعی برای حضور در غالب جشنوارههای جهانی نبود، اما جشنواره جهانی فیلم فجر با رویکردی دیگر و با وجود بخش مسابقه بینالملل خود، مانعی برای حضور فیلمهای ایرانی حاضر در این رویداد در جشنوارههای معتبرتر بینالمللی است. حضور در جشنواره جهانی فیلم فجر به مفهوم از دست رفتن پرمیر جهانی و پرمیر بینالمللی یک فیلم ایرانی است. اینجا مفهوم پریمیر جهانی و بینالمللی برای دیگر جشنوارههای بین المللی فیلم معنی دیگری دارد. برای مثال یک فیلم هندی چنانچه نمایش اول جهانی خود را در جشنواره بینالمللی فیلم هند در گوآ داشته باشد، هر دو پریمیر جهانی و بینالمللی خود را از دست می دهد، اما اگر همان فیلم تنها در جشنواره فیلم «چنای» به نمایش درآید، پریمیر بینالمللی خود را حفظ کرده است. پس معیار اهمیت جایگاه آن جشنواره و نیز بخش مسابقه بینالملل آن است.
محمد اطبایی در پایان اظهار کرد: نتیجه آنکه، جشنواره فیلم فجر چنانچه به پریمیر فیلمها اهمیت میدهد باید از نمایش و بهتر بگوییم بازنمایش فیلمهای انتخابی جشنوارههای کودک اصفهان، کوتاه تهران و سینما حقیقت خودداری کرده و فیلمهای هنوز به نمایش درنیامده در ایران، شامل همه فیلمهای ایرانی پیشتر حضور یافته در جشنواره های جهانی را مورد ملاحظه قرار دهد.