به گواه جدول، استقلال هنوز هم یکی از مدعیان قهرمانی لیگ برتر به شمار میرود اما بازتاب آنچه از کمیته فنی به بیرون انتشار پیدا میکند، نشان میدهد که بین این تیم و قهرمانی فاصلهای بعید وجود دارد. فکری با این قطعههای اشتباه، شانسی برای کامل کردن پازلش در استقلال ندارد. پازلی که از همان روز اول به بحران و سردرگمی گره خورده است. او اخیرا تلاش کرده تا شرایط تیم را مستقیما به هواداران پیگیر تیمش توضیح بدهد اما این اتفاق، فقط فکری را به نسخه دوم حمید درخشان تبدیل کرده است.
معلوم نیست چرا اعضای کادر فنی استقلال اصرار دارند تا تیمشان را به شیوهای «کمدی» اداره کنند. یک روز ویدئوی فحاشی سرمربی به مربی حریف منتشر میشود، یک روز ناهماهنگی دستیارها روی نیمکت وایرال میشود و حالا هم همه دارند ویدئوی صحبتهای عجیب محمود فکری و همکارانش با هواداران تیم را به شکل مستقیم، دست به دست میکنند. اصلا فراموش کنید که کرونایی وجود دارد. اصلا از یاد ببرید که این تجمع در چنین شرایطی چیزی به جز «خودکشی» نیست. اصلا فراموش کنید که داریم در عصر کرونا زندگی میکنیم. حتی اگر همه اینها را هم فراموش کنید، باز هم یک تصویر در ذهنمان ایجاد نمیشود که در آن، یک مربی اروپایی را در چنین موقعیتی دیده باشیم. اینکه یک مربی اینچنین خودش را در حلقه محاصره هوادارها قرار بدهد و مشغول تبیین تاکتیکهای نداشته تیم، برای آنها باشد. ماجرا عجیب به دوران حضور حمید درخشان در پرسپولیس شباهت دارد. وقتی که باشگاه عملا به یک بنگاه خبرسازی تبدیل شده بود.
اول صبح، بازیکن توی صورت مربیاش خمیازه میکشید و آخر شب، آشتی کنان مربی با جعبه شیرینی خالی با یک بازیکن دیگر اتفاق میافتاد. فکری در استقلال، به شدت به بنبست رسیده و به هر دری میزند تا اعتماد هواداران باشگاه را به دست بیاورد اما هرچه تلاش میکند، باز هم به در بسته میخورد. مشکل اینجاست که راه و روش انتخابی او، در فوتبال مدرن دیگر جواب نمیدهد. شاید در دهه ۶۰ و ۷۰، چنین حرکاتی موثر بود اما امروز طرفداران یک باشگاه، به دنبال یک مربی هستند که با تاکتیک تیمش حرف میزند و اثرش را درون زمین نشان میدهد.
حالا که اوضاع استقلال تا این اندازه شبیه پرسپولیس دوران حمید درخشان شده، هواداران آبی امیدوارند درست مثل پرسپولیس، این ویرانی شروعی بر سالهای باشکوه باشگاه باشد. درخشان یک روز در کنفرانس خبری، در حالی که کاملا عصبانی به نظر میرسید و سرگرم کنایه زدن به خبرنگارها بود، جملهای به زبان آورد که بعدها به عنوان یکی از تاریخیترین جملات این سالهای فوتبال ایران شناخته شد. «آقا ما همین فردا میریم ولی مشکلات تیم حل نمیشه!» اصلا عجیب نیست که فکری هم در ویدئوی وایرالشده تازهاش، جمله مشابهی را به زبان آورده باشد:«من همین فردا میرم ولی فکر کردید برای استقلال معجزه میشه!» تجربه درخشان نشان میدهد اتفاقا همانها که شما را از رفتن خودشان میترسانند، باید بروند تا هوای تازه از راه برسد و اوضاع درست شود. تجربه درخشان نشان میدهد که جای چنین مربیانی، یک باشگاه بزرگ نیست. با این حال در مورد استقلال، ماجرا کمی پیچیده به نظر میرسد.
چراکه این تیم به دلیل قوانین فعلی فوتبال ایران، اجازه جذب یک مربی خوب خارجی را ندارد. حتی اگر این قانون دست و پاگیر هم وجود نداشت، آبیها به خاطر شرایط مالی نمیتوانستند به سراغ یک گزینه درجه یک خارجی بروند. بیایید با خودمان روراست باشیم، اگر در زمان ورود برانکو ایوانکوویچ هم قیمت دلار به اندازه امروز بود و تحریمها این چنین مستحکم به نظر میرسیدند، محال بود که پرسپولیس حتی به این گزینه «فکر» کند. پس تصور یک آینده روشن برای آبیها در چنین شرایطی کمی دشوار است اما این گزاره، هرگز برای اعتماد بیشتر به پروژه فکری و دستیاران پرحاشیهاش کافی به نظر نمیرسد. آنها که این روزها در تلاشی بیسرانجام برای ترمیم اعصاب لهشده هوادارانشان هستند.
استقلالیها خیلی خوب میدانند چه چیزی را «نمیخواهند». همه آن هوادارهایی که هر روز وسط بحران کرونا میکوبند و تا محل تمرین تیم محبوبشان میروند، خوب میدانند که چه چیزی نمیخواهند. آنها تعارف را کنار گذاشتهاند، پردهها را پس زدهاند و صاف و مستقیم توی چشمهای بعضی از اعضای کادر فنی نگاه کردهاند و از آنها خواستهاند تا باشگاه را ترک کنند. آنها نمیخواهند این وضعیت در استقلال ادامه پیدا کند اما مشکل اینجاست که این جماعت، نمیدانند چه چیزی «میخواهند».
نقشه راه آنها در دوران پسافکری، هنوز یک نقشه روشن نیست. این نقشه میتواند اعتماد دوباره به فرهاد مجیدی یا رفتن به سراغ امیرقلعهنویی باشد. شاید هم نوبت محک زدن یک مربی ایرانی جدید در استقلال رسیده اما نمیتوان با قاطعیت گفت که کدام گزینه، باشگاه را متحول خواهد کرد. همین سردرگمی، به فکری زمان بیشتری داده اما به نظر میرسد مساله این مربی، فقط مساله «زمان» است و نباید روی او به عنوان یک گزینه درازمدت حساب ویژهای باز کرد. فکری یک مربی برای فردای استقلال نیست و آبیها برای گذر از بحران، باید مساله «فردا» را همین امروز روشن کنند.