خشایار اعتمادی جزو اولین هنرمندانی است که در سالهای پس از انقلاب برای تداوم و ماندگاری موسیقی پاپ تلاش کرد و خواننده اولین آلبوم پاپ پس از انقلاب است. او موسیقی را از کودکی با فراگیری ساز پیانو آغاز کرده و از ۱۵ سالگی به فعالیت جدی پرداخت و چند سال بعد با خواندن ترانه «بارون» سروده احمد شاملو به شهرت رسید. او سپس علاوه بر همکاری مشترک با برخی خوانندگان در چند آلبوم، طی همکاری با ترانه سرایان و آهنگسازان مطرح، آلبومهای «لیلا»، «دلشوره»، «یادته»، «خاتون»، «مثل هیچکس»، «طعنه»، «عاشقی هرکی هرکی شد»، «خدا تورو ببخشه»، «باید به تو برگردم»، «تو محکومی به برگشتن» و تعدادی تک آهنگ را تولید و ارائه کرد.
اعتمادی سال گذشته به دلیل اعتراض به وضعیت فعلی موسیقی پاپ که عاری از کیفیت است و به دلیل انتقاد از عدم وجود فضای مناسب و وجود نگاه صرفا تجاری به موسیقی، با ارائه یادداشتی از عرصه موسیقی خداحافظی کرد. او در همان مقطع، درباره این تصمیم گفت: «من نزدیک به سه دهه پیش با تصور دیگری وارد عرصه حرفهای شدم. در آن مقطع نگاهم به موسیقی با محوریت فرهنگ بود و هنوز به آن نگاه و منظر معتقدم. بهتر اینکه بگویم در دهه هفتاد با نگاهی فرهنگی و نه صرفا هنری پا به عرصه موسیقی گذاشتم. در آن سالها به این نیت پا به میدان گذاشتم که با موسیقی اصطلاحا عاشقی کنم نه کاسبی. به همین دلیل شاید آنچه که به لحاظ معنویات و مادیات در موسیقی هزینه کردهام بسیار زیاد بوده است. طی سالها و دهههای گذشته اگر همکارانم با حمایت تهیهکننده به تولید اثر پرداختهاند من این کار را نکردهام و آثارم هیچ گاه تهیهکننده نداشته و با هزینه خودم تولید شدهاند. ده آلبوم در کارنامه دارم که تهیه کننده همه آنها خودم بودهام. رویه به گونهای بوده که خودم آثارم را ساختهام و سپس آنها را به جریان پخش سپردهام و پخش کنندهها نیز هر طور که خواستهاند با خشایار اعتمادی رفتار کردهاند.
لشگری سایبری فکاهی، پوپولیسم و لمپنپرور امور را در اختیار گرفته است
او در ابتدای صحبتهایش گفت: به نظرم امکانات موسیقی حال حاضر ما در دست افرادی است که آن را هدایت شده پیش بردهاند، و اینگونه است که لشگری سایبری فکاهی، پوپولیسم و لمپنپرور همه امور را در اختیار گرفته است. همه چیز مشهود است و این افراد به صورت هدایت شده سطح فکر و شعور مخاطبان و مردم را تنزل میدهند. اعتمادی افزود: به نظرم از ابتدا قرار بوده موسیقی فاخر و فکر شده را با موسیقی نازل بزنند و تخریب کنند و اتفاقا موفق هم بودهاند. این نفوذ اختاپوسی بوده است. او در ادامه توضیح داد: آنهایی که امور را در دست دارند، دیدند چارهای جز اشاعه آثار نازل ندارند و ما از آن خط فکری که در ابتدا وجود داشت و به این روند کمک میکرد، غافل بودیم. ما از این موضوع غافل بودیم که افرادی که به ظاهر حامی موسیقی هستند، هدفشان این است که با موسیقی را با موسیقی بزنند. عدهای گفته بودند نگران نباشید ما باید این مجوز را به خاطر شرایط و اقتضا و نیاز جامعه صادر میکنیم، اما بعد میتوانیم آن را جمع کنیم. و این کار را هم کردند. این خواننده با تاکید بر اینکه برخی رسانهها نیز از خط فکری غلط به دلیل اجبار یا تمایل خودشان تبعیت کردهاند، گفت: شما تصور کنید کارتان مثلا تا ده سال پیش تخصصی بوده است. زمانی که این تخصص به دست افرادی میافتد که نه خط و ربط دارند و نه فکر دارند و نه میدانند چه چیزی را میخواهند اشاعه دهند. یک زمانی جدا از اینکه یک ژورنالیست خودش خط مشی داشت منتقد و مشوق بود یا میدانست به دنبال چه چیزی است. او بر مبنای علم و دانشش اثر یا آثاری را پرزنت میکرد یا منتقد آن میشد و حال میتوان گفت در برخی موارد اینگونه نیست.
ردپای رویه و خط فکری غلط در بخشی از عملکردهای مدیریتی دیده میشود
اعتمادی با اشاره به اینکه آنهایی که امور را در دست دارند، میدانند چه کاری انجام میدهند، اذعان داشت: رد پای این رویه و خط فکری غلط را لااقل در بخشی از عملکردهای مدیریتی میبینید. آنچه که به عنوان موسیقی پاپ به گوش مردم میرسد را اسباب بازی نام نهادهام و غیر از این هم نیست. این خواننده عرصه پاپ در پاسخ به این سوال که فضای مجازی تا چه حد در گسترش آثار سطحی موثر بوده، گفت: همه جای دنیا فضای مجازی وجود دارد و مورد توجه است. این مقوله حتی در کشورهای دیگر پیش از ایران مورد توجه بوده و بهرهبرداری از آن قویتر و جدیتر است. موضوع این است که ما امکانات اینترنت و فضای مجازی را در نازلترین سطح ممکن مورد استفاده قرار میدهیم.
از خداحافظی با موسیقی پشیمان نیستم
اعتمادی در پاسخ به این سوال که آیا تصمیمش در رابطه بازگشتش به فضای موسیقی تغییر کرده یا خیر، گفت: سال گذشته از موسیقی خداحافظی کردهام و به هیچ وجه از این تصمیم پشیمان نیستم و قصد بازگشت دوباره ندارم. گاه عزت آدم در گرو این است جایی نباشد که در شأنش نیست. او در ادامه توضیح داد: من سالهای سال برای اینکه اشعار و آثارم محتوا داشته باشند، زحمت کشیدهام و برای وجود موسیقی ارکسترال در ساختار آثارم تلاش کردهام و سعیام این بوده قواعد موسیقی کلاسیک در آثارم دیده شود. برای رسیدن به این اهداف در نوع سازبندیهایم نیز دقت کردهام. اما میدیدم هر کاری میکنم، نمیگذارند آثارم شنیده شود و اگر هم شنیده شود ذهنها آنقدر مسموم است که درک نمیشوند. حال حساب کنید تمام این اینها هم هزینه زمانی دارد و هم مالی.
اگر مردم حق خود را مطالبه نکنند، اتفاق مثبتی رخ نمیدهد
وی در ادامه، ضمن اشاره به انزوا و کنارهگیری موزیسینهای نسلهای گذشته و عدم تولید آثار با کیفیت در دو دهه اخیر، گفت: در اینباره از مردم و مخاطبان گلایهمند هستم؛ زیرا آدمها باید خواستههایشان را مطالبه کند. بگذارید مثالی بزنم. آنقدر اجناس چینی یا داخلی بیکیفیت به ما دادهاند که اجناس با کیفیت را فراموش کردهایم. مثلا آنقدر اجاق گازهای بد یا ظروف بد به ما دادهاند که اجاق گازهای خوب و ظروف خوب و با کیفیت را فراموش کردهایم. لذا تا مردم حق خود را مطالبه نکنند، اتفاق مثبتی رخ نمیدهد. آنها باید بدانند سطح زندگی ما از آنچه در آن قرار داریم بالاتر است، چه به لحاظ هنری، چه اقتصادی، چه مدیریتی و و علمی. زمانی که مطالبهای وجود ندارد، آنهایی هم که برای احقاق آن تلاش کردهاند دیگر اشتیاقی برای فعالیت ندارند.
شاید به عنوان تهیهکننده بازگردم
اعتمادی با تاکید بر اینکه به عرصه خوانندگی باز نخواهد گشت، گفت: شاید روزی به عنوان تهیه کننده به عرصه فعالیت باز گردم و برای خلق آثار خوب برای سایر هنرمندان در حوزههای مختلف تجارب بیست و هفتسالهام را وسط بگذارم اما اینکه بخواهم به عنوان یک استار روی صحنه بروم خیر. به هیچ وجه من الوجوه این اتفاق نخواهد افتاد. طی ۲۷ سال حضورم در عرصه موسیقی بیش از صد و شصت کنسرت روی صحنه بردهام و در چند جشنواره بین المللی شرکت کردهام و در همه آنها مقام کسب کردهام، بنابراین آنچه را باید ببینم را دیدهام و تجربه کردهام و در این زمینه سطح بالاتری برایم وجود ندارد. خشایار اعتمادی در پایان گفت: من عاشق موسیقی هستم، اما قرار نیست مانند برخی از خوانندگان قدیمی مثلا تا هفتاد، هشتاد سالگی روی صحنه بروم و آثار بیست سال پیشم را مدام بخوانم. این کار برای خودم نیز فرسایشی است و اتفاق جدیدی برایم محسوب نمیشود.